کارآگاهان پلیس آگاهی در حال تحقیق از چهارجوان هستند
که به مغازههای داخل فروشگاههای زنجیرهای دستبرد میزدند. به گفته
سرهنگ سعداله گزافی، رییس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران، این متهمان
پنجمیلیاردتومان سرقت کردهاند که البته خود سارقان این رقم را قبول
ندارند.
آنها در گفتوگو با شرق درباره زندگی و جرایمشان توضیح دادهاند.
اسماعیل -٢٩ساله-یکی از اعضای این باند است که اعتیاد را دلیل جرایمش میداند.
چقدر درس خوانده ای؟
تا کلاس پنجم ابتدایی.
بعد از ترک تحصیل چه کردی؟
در
قنادی، خیاطی و جلوبندیسازی کار کردم. بعد به سربازی رفتم و وقتی خدمت
تمام شد، جلوبندیسازی را کامل یاد گرفتم و برای خودم مغازه راه انداختم.
پس چرا دست به سرقت میزدی؟
معتاد شده بودم. حدود چهارسال بود که تریاک و شیشه مصرف میکردم.
چطور معتاد شدی؟
رفیق ناباب.
چهچیزهایی را میدزدیدی؟
شبها
به مغازهها دستبرد میزدیم. من در هفت یا هشتسرقت شرکت کردم. بعضی از
این مغازهها گاوصندوقهای بزرگ داشتند که بیشترشان را نمیتوانستیم باز
کنیم.
لوازمی را که میدزدید چه میکردید؟
یکی از دوستانم آنها را به مالخر داده، اما هنوز پولش را نگرفته است. من فقط یکماه خلاف کردم.
شگردتان برای سرقت چگونه بود؟
همدیگر
را میدیدیم یا تلفنی هماهنگ میکردیم و به محل میرفتیم بعد دوستم قفل را
میشکست، یکی دمدر مراقب بود بقیه هم داخل میرفتند.
جهانی شدم
صادق -٢٨ساله- عضو دیگر این باند است که جرایمش را قبول دارد.
چطور سرقت میکردید؟
خیلی قشنگ. شب قفل را تخریب میکردیم دونفر داخل میرفتند و بعد گاوصندوق را باز میکردیم.
چقدر پول از این راه بهدست آوردید؟
در مجموع ٤٠یا٥٠میلیونتومان که ١٠تا١٢میلیونتومان سهم من بود. این دزدی را در ششماه انجام دادیم.
یعنی ماهی دومیلیونتومان، با این پول چه میکردی؟
ماهی دومیلیونتومان که پولی نیست.
از حقوق بسیاری از کارمندان بیشتر است.
من زن و بچه دارم. ماهی ٤٠٠تومان کرایه خانه میدهم و ماهی یکمیلیون هم فقط خرج بچه کوچکم میشود.
قبل از این که دزدی کنی چه میکردی؟
مکانیک بودم و بهترین کار را میکردم.
چطور شد که تصمیم گرفتی دزدی کنی؟
ما
یکمجموعه بودیم که با هم کار میکردیم. جلوبند، مکانیک، نقاش و صافکار
همه با هم کار میکردیم اول به دام اعتیاد افتادیم بعد هم دزدی را شروع
کردیم.
چطور شد که معتاد شدید؟
یکی از مشتریان که پیش ما میآمد پیشنهاد داد مواد مصرف کنیم و ما هم شروع کردیم.
چه مدت مواد مصرف کردی؟
یکسال شیشه میزدم اما توهم نداشتم.
روزی چقدر خرج مواد میکردی؟
روزی
چهار تا پنجگرم مصرف میکردم که صدهزارتومان میشود؛ البته هرروز مواد
نمیگرفتم. گاهی بچهها مواد میخریدند با هم مصرف میکردیم.
چقدر درس خواندهای؟
تا سیکل. از کارگری ساختمان شروع کردم و بعد سراغ مکانیکی رفتم و برای خودم استادکار شدم.
چرا و چهمدت است که مغازهات را تعطیل کردهای؟
یکسالونیم پیش بود که مغازهام را تعطیل کردم، بعد از آن معتادشدم.
بعد از آنکه مغازه را تعطیل کردی چه کردی؟
مدتی بیکار بودم تا اینکه سرقتها را شروع کردیم. در مدتی که بیکار بودم پدر و مادرم خرجم را میدادند.
چطور شد که سرقت را شروع کردی؟
یکی از مشتریانم سارق بود. او راه و چاه را به ما یاد داد.
همسرت میدانست معتاد هستی؟
میدانست
اما چه کار میتوانست بکند. کلی با من صحبت کرد که مغازهات را دوباره راه
بینداز، قهر کرد، وقتی دید آدم نمیشوم چارهای نداشت جز اینکه بسازد؛
البته او از سرقتها خبر نداشت.
بههرحال تو کار نمیکردی ولی درآمد داشتی. به این موضوع مشکوک نشده بود؟
هربار که چیزی میپرسید با هزار بهانه جوابش را نمیدادم. از سر بازش میکردم.
الان چه حسی داری؟
جهانی شدم، رفت. آبی است که از سرم گذشته، من بهترین مکانیک بودم. گیربکس اتوماتیک را چشم بسته جمع میکردم. خودم را خراب کردم.
پول شاکیان را از کجا میخواهی بدهی و بعد از آزادی چه میخواهی بکنی؟
خدا بزرگ است. میروم سرکارم. مکانیکی میکنم. اعتیادم را هم در این ٢٠روزی که بازداشت هستم ترک کردهام.
خلاف نمیکنم
یکی دیگر از اعضای این باند جوانی ٢٨ساله به نام مجتبی است که او نیز اتهامش را قبول دارد و میگوید پشیمان است.
چهمدت سرقت میکردی و به چند مغازه دستبرد زدی؟
یکماه و از حدود ١٠مغازه دزدی کردم.
چقدر درس خواندی؟
دوم ابتدایی. بعد رفتم سر کار بنایی و سالهای آخر هم صافکاری میکردم.
چرا دزدی میکردی؟
اشتباه
کردم، معتاد بودم. حدود چهارسال بود که هروئین مصرف میکردم. رفیق ناباب و
محل بد باعث شد، معتاد شوم. وقتی ١٢یا١٣ساله بودم با یکی از دوستانم برای
اولینبار هروئین مصرف کردم. بعد هم کراک کشیدم.
متاهل هستی؟
بله، اما همسرم نمیدانست اعتیاد دارم.
پولهایی را که از راه سرقت بهدست میآوردی چه کار میکردی؟
خرج کردم. روزی ٢٠٠هزارتومان خرج موادم بود.
شاکیان زیادی داری پول آنها را چطور میخواهی پس بدهی؟
پول ندارم. باید در زندان بمانم. کاری از دستم برنمیآید. خانوادهای هم ندارم که دنبالم بیایند.
اگر این ماجرا تمام شد میخواهی چه کار کنی؟
دنبال زندگی شرافتمندانه میروم. دوباره خلاف نمیکنم که بنشینم شما با من مصاحبه کنی.
حساب دزدیها را ندارم
ابراهیم -٢٨ساله- آخرین عضو این باند است که او نیز به موادمخدر اعتیاد دارد.
چند مغازه را سرقت کردی؟
نمیدانم. حسابش را ندارم. در مجموع ٤٠تا٥٠میلیونتومان گیرمان آمد که سهم من حدود ١٠تا١٢تومان بود.
متاهل هستی؟
ششسال است ازدواج کردهام و دختری یکساله دارم.
شغلت چه بود؟
مکانیک بودم اما ششماهی بود که بهدلیل اعتیاد کار نمیکردم. دوسالی بود که شیشه مصرف میکردم.
همسرت نمیگفت تو که بیکار هستی چطور درآمد داری؟
همسرم مغازه دارد، او از من پول نمیگرفت.
چه کسی سردسته باند بود؟
سردسته نداشتیم، همه با هم بودیم.
چطور شد که سرقت را شروع کردید؟
سر
بساط مواد نشسته بودم، صادق پیشنهاد داد و ما هم چون دستمان خالی بود،
مخالفت نکردیم. مشکلات زندگی زیاد بود. خرج زندگی، بیکاری و اعتیاد. اعتیاد
باعث و بانی همه مشکلاتم است.
چه شد که معتاد شدی؟
رفیق ناباب، هر جا که میرفتم مصرف میکردند آخر سر من هم مصرف کردم.
از اینجا که بیرون رفتی میخواهی چه کار بکنی؟
پیش زن و بچهام و دنبال روزی حلال میروم.
متاسفانه احتياط
احتياط است و گرفتاري
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت
ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت
نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس
پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت
حافظا روز اجل گر به کف آری جامی
یک سر از کوی خرابات برندت به بهشت