روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت:
در اينكه سفر كردن هم، خوب است و هم لازم، ترديدي نيست. سفرهاي نوروزي به ويژه اگر با صله رحم، ديد و بازديدهاي دوستانه و زيارت همراه باشند، بهتر و لازمتر هستند.
رسانه ملي نيز به دليل اينكه همگاني است و قدرت اطلاعرساني فوري دارد، ميتواند در كمك به حل مشكلات رانندگي، آگاهي بخشي درباره شرايط آب و هوا، هشدار دادن در مورد خطرها و رساندن پيامهاي ضروري به مسافران نقش مهمي ايفا كند. راديو و تلويزيون، در خانهها و خودروها و حتي تفريحگاهها در اختيار مردم قرار دارند و به راحتي ميتوانند پيامها را به همه منتقل كنند و حتي در صورتي كه درست و دقيق عمل نمايند ميتوانند فرهنگساز باشند، يعني درباره ناهنجاريها هشدار بدهند و هنجارها را ترويج نمايند.
سالهاست كه راديو و تلويزيون در كشور ما در ايام نوروز براي ايفاي نقش در مورد سفرهاي نوروزي تلاش فوقالعادهاي به عمل ميآورند. قطعاً اين تلاشها تاكنون آثار مثبت زيادي داشته كه نبايد از آنها غافل ماند هر چند ضعفهائي نيز وجود داشته كه بايد آنها را يادآوري كرد تا برطرف شوند.
اولين نقطه ضعف، تبليغ بيحد و مرز سفرهاي نوروزي همراه با مبالغه و رنگ و لعاب فراوان است كه از چند جهت كار درستي نيست. جهت اول اينكه خانوادهها بايد با در نظر گرفتن امكانات خود براي انجام سفر تصميم بگيرند و چون طبع سفر بگونهايست كه اكثريت قريب به اتفاق مردم به آن گرايش دارند اصولاً نيازي به تبليغ و تشويق نيست و حتي چه بسا تبليغات رسانه ملي در اين زمينه، اعضاء خانوادههائي را كه به دلايلي قصد سفر ندارند، با مشكلاتي مواجه سازد. جهت دوم اينست كه حتي اگر اصل تبليغات اشكالي نداشته باشد، مبالغه درباره آن، كار درستي نيست. اينكه براي 75 ميليون نفر ايراني آماري در حدود 80 ميليون سفر نوروزي داده شود و درحالي كه ميدانيم حداكثر بيش از يك سوم مردم به سفر نميروند، از مصاديق مبالغه است و مردم نيز ميفهمند كه اين آمارها درست نيست.
تبديل كردن سفر هر نفراز مبدأ تا مقصد به چند برابر به استناد عبور او از چند شهر موجود در مسير سفر و حتي محاسبه همين تعداد شهر در مسير بازگشت و ارائه آماري برابر با مجموع اين ارقام، يك آمارسازي نامعقول و غيرمنطقي است كه هم رسانه ملي و هم مراكز ارائه دهنده اين آمارها را نزد افكار عمومي زير سؤال ميبرد. روشن است كه هدف، شاد و مرفه نشان دادن مردم است ولي القاء اين نكته با توسل به ابزارهاي نامعقول نه تنها هدف مورد نظر را تأمين نميكند بلكه نتيجه عكس دارد. جهت سوم اينست كه رسانه ملي، اعتبار خود را نزد مردم دچار خدشه ميكند. اين، واقعيتي است كه در جامعه كاملاً مشهود و ملموس است و در تمام محافل بر سر زبان هاست. حفاظت از اعتبار رسانه ملي يكي از مهمترين وظايف مسئولان اين رسانه است و آنها نبايد به اين وظيفه بياعتنا باشند.
نقطه ضعف دوم، بيتوجهي به آن بخش از مردم است كه به دليل نداشتن بودجه و امكانات، قدرت سفر كردن ندارند. تبليغات پرزرق و برق رسانه ملي به ويژه تلويزيون درباره سفرهاي نوروزي و نشان دادن خودروهاي گران قيمت، مناظر دلربا، اقامتگاههاي اشرافي و غذاهاي رنگارنگ، تأثيرات مخربي بر خانوادههاي فقير و تهي دست كه نه تنها قدرت سفر و استفاده از اين مواهب را ندارند بلكه براي تأمين نان شب خود نيز دچارمضيقه هستند ميگذارد. حضور در ساختمانهاي مجلل جام جم نبايد مسئولان رسانه ملي را از غصههاي قشر عظيمي از مردم كه در حسرت يك سفر كوتاه، عمري را سپري ميكنند و سفر با هواپيما و قطار و استفاده از خودرو، از آرزوهاي دست نيافتني آنهاست غافل كند.
رسانه ملي بايد مطرح ساختن مشكلات اقشار محروم و تلاش براي برطرف كردن محروميت آنها را در صدر برنامههاي خود داشته باشد نه اينكه از طريق برنامههاي مختلف همواره زندگي اشرافي را به رخ محرومان بكشد. آيا مسئولان رسانه ملي ميدانند وقتي اين مانورهاي تجمل در سفرهاي نوروزي در برابر چشمان اعضاء خانوادههاي محروم از تلويزيون پخش ميشود، پدر خانواده چگونه نزد زن و فرزندان خود احساس شرمندگي ميكند و از اينكه نميتواند وسائل سفر و تفريح آنها را فراهم نمايد تا سر حد سكته و مرگ به پيش ميرود؟
سومين ضعف اينست كه رسانه ملي متأسفانه در تعطيلات نوروزي به ابزاري براي انتشار بدون كنترل اظهارات و آمارها و تبليغات بعضي دستگاههاي موظف كه وظيفه خدمت رساني به مردم را دارند تبديل ميشود، درحالي كه وظيفه خبرنگاران و گزارشگران رسانه ملي اينست كه اين اظهارات را با آنچه خود مشاهده ميكنند و آنچه مردم ميگويند محك بزنند و افكار عمومي را در جريان واقعيتها قرار دهند. طبيعي است كه مسئولان دستگاهها فقط جنبههاي مثبت عملكردهاي خود را مطرح كنند و بر ضعفهاي خود سرپوش بگذارند. رسانه ملي در عين حال كه لازم است با اين دستگاهها همكاري كند بايد با ضميمه كردن مشاهدات گزارشگران خود و اظهارنظرهاي مردم، نقاط قوت و ضعف را با هم بنماياند تا مسئولين دستگاهها ملزم به درست عمل كردن و درست گزارش دادن بشوند.
و چهارمين نقطه ضعف اينست كه تبليغات بيحد و مرز رسانه ملي موجب شده است تعطيلات نوروزي عملاً به جاي 5 روز به دو هفته تبديل شود. با اينكه ادارات موظفند از روز پنجم فروردين فعال باشند، در عمل تعطيل هستند و تا بعد از 13 فروردين و گاهي تا آخر فروردين كشور دچار ركود است درحالي كه رسانه ملي ميتواند برنامههاي نوروزي خود را بگونهاي تنظيم كند كه مردم به كار و تلاش و كاهش تعطيلات تشويق شوند.
برطرف كردن اين ضعفها با واقع گرائي ميسر است. رسانه ملي در عين حال كه با دستگاههاي موظف در تعطيلات نوروزي همكاري ميكند، ميتواند با توجه كردن به رسالت رسانهاي خود، ضعفهاي آنها را گوشزد و زمينه را براي تصحيح عملكردهاي آنها فراهم سازد.
نوروز 1393 به دليل اينكه در ايام فاطميه قرار گرفته، اقتضاء ديگري دارد كه رسانه ملي در ترويج آن ميتواند نقش مهمي ايفا كند. قطعاً همزماني نوروز با فاطميه نبايد مانع صله رحمها و ديد و بازديدها شود، ولي اجراي اين سنت ميتواند بگونهاي باشد كه حرمت فاطميه نيز حفظ شود. رسانه ملي، كه در تعطيلات نوروز تنها رسانه فعال است، ميتواند در اين زمينه نقش مؤثري ايفا كند.
1- تبليغ بيحد و مرز سفرهاي نوروزي همراه با مبالغه در امار سفرها
2- بيتوجهي به آن بخش از مردم است كه به دليل نداشتن بودجه و امكانات، قدرت سفر كردن ندارند.
3- تبدیل رسانه ملی به ابزاري براي انتشار بدون كنترل اظهارات و آمارها و تبليغات بعضي دستگاههاي موظف؛ وظيفه خبرنگاران و گزارشگران رسانه ملي اينست كه اين اظهارات را با آنچه خود مشاهده ميكنند و آنچه مردم ميگويند محك بزنند و افكار عمومي را در جريان واقعيتها قرار دهند.
4- رساندن تعطيلات نوروزي عملاً به جاي 5 روز به دو هفته