bato-adv
کد خبر: ۱۷۹۵۲۸

قتل به خاطر یک نگاه

پسری دانشجو در نزاعی که به خاطر یک نگاه اتفاق افتاد، دست به قتل زد.
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۴ - ۲۰ بهمن ۱۳۹۲
پسری دانشجو در نزاعی که به خاطر یک نگاه اتفاق افتاد، دست به قتل زد.

 به گزارش خبرنگار ما، وقوع درگیری منجر به جرح روبه‌روی مرکز خرید گلستان ساعت 20:30دومین روز ماه جاری به کلانتری شهرک قدس اعلام و با حضور ماموران در محل و انجام بررسی‌های اولیه مشخص شد نزاع میان دو گروه از جوانان انجام شده که طی آن پسری 16ساله به نام پوریا بر اثر اصابت ضربات چاقو مجروح و به بیمارستان منتقل شده است.

تلاش برای درمان پوریا همزمان با دستگیری تعدادی از افراد حاضر در درگیری آغاز اما این نوجوان به علت واردشدن ضربه چاقو به ناحیه چپ سینه، خونریزی شدید و افت شدید فشار خون، مرگ مغزی شد و تیم پزشکی بیمارستان پس از تشکیل شورای پزشکی مرگ‌مغزی وی را تایید کردند اما خانواده پوریا همچنان اصرار داشتند اقدامات درمانی ادامه یابد. در همین حال پرونده‌ای با موضوع «قتل عمد» تشکیل شد و به دستور شعبه دهم بازپرسی دادسرای امور جنایی، برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. 

کارآگاهان در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که سه‌جوان به نام‌های «صادق»، «اشکان» و «علیرضا» پس از مراجعه به مجتمع تجاری گلستان با گروهی دیگر از جوانان درگیر شدند که طی آن علاوه بر «پوریا»، پسری به نام «مهرداد» نیز هدف ضربه چاقو قرار گرفته و مجروح شده است.  در شرایطی که «صادق»، «اشکان» و «علیرضا» داشتن یا استفاده از سلاح سرد را انکار می‌کردند، سرانجام صادق که پسری 19ساله است به عنوان ضارب مورد شناسایی قرار گرفت. او در بازجویی‌های تکمیلی به استفاده از سلاح‌سرد و مجروح‌کردن «پوریا» و «مهرداد» اعتراف کرد.

 صادق در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: «زمان حادثه همراه اشکان و علیرضا در مجتمع تجاری گلستان روی سکوی حوض داخل پاساژ نشسته بودیم که چند جوان از مقابل ما عبور کردند. یکی از آنها برگشت و به ما گفت: «چرا نگاه می‌کنید؟» از آنها خواستیم بروند. آنها نیز دور شدند اما پس از مدت کوتاهی با تعداد بیشتری برگشتند. برای صحبت‌کردن از پاساژ بیرون رفتیم و اشکان در حال گفت‌وگو با یکی از آنها بود که ناگهان یک‌نفر که کت طوسی‌رنگ به تن داشت، شروع به فحاشی کرد. همین موضوع باعث شروع درگیری شد. تعداد آنها بسیار بیشتر از ما بود به همین علت چاقو را بیرون کشیدم و ابتدا ضربه‌ای را به سمت مهرداد پرتاب کردم. در حالی‌که بسیار ترسیده بودم و قصد داشتم از محل درگیری فرار کنم، ضربه دیگر را به سمت نفر دوم (پوریا) که روبه‌روی من قرار داشت، پرتاب کردم؛ در همین زمان ماموران کلانتری هر سه‌نفر ما را همراه تعدادی دیگر از افراد شرکت‌کننده در درگیری دستگیر کردند.»

«صادق» که تک‌فرزند خانواده و دانشجوی ترم اول دانشگاه است، درباره علت تهیه و حمل چاقو به کارآگاهان گفت: «چاقو، هدیه یکی از دوستانم است که چندسال پیش به من داده بود و طی این مدت آن را در خانه نگهداری می‌کردم. شب حادثه، تازه از باشگاه به خانه آمده و ساک ورزشی را در اتاقم گذاشته بودم که متوجه چاقو شدم که از پشت پشتی مشخص بود. چون پدر و مادرم مخالف نگه‌داشتن چنین وسایلی هستند، تصمیم گرفتم محل چاقو را تغییر دهم به همین علت آن را برداشتم. در همین زمان اشکان و علیرضا تلفن زدند و پیشنهاد دادند به مجتمع تجاری گلستان برویم. من نیز چاقو را زیر لباسم گذاشتم تا پس از مراجعه به خانه محل جدیدی را برای آن انتخاب کنم که این حادثه رخ داد.»

 سرهنگ آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ درباره این پرونده گفت: «مقتول روز گذشته فوت شد و با توجه به اعترافات صریح متهم به ارتکاب جنایت و صدور قرار بازداشت موقت توسط بازپرس پرونده، متهم اصلی برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.»
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۳۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۰
بارها و بارها بنده در خيابان با اين سوال كه "چيه چرا نگاه مي كني؟" مواتجه شدم . شايد آدم ناخودآگاه به يه نفر نگاه كند . اينگونه برخوردها نشان از انباشتگي شديد ناراحتيها و مشكلات در مردم بخصوص جوانان رو دارد . بنظر مي رسد هرچند دعوت مكرر مردم به اقامه نماز و مناجات در شرايط كنوني تاحدي مي تواند آرامش بخش باشد ولي جايگزيني براي نيازهاي واقعي مردم كه همانا اميد به آينده ، تحصيلات و كار مناسب و درامد آبرومندانه و عدم همخواني درامد و هزينه ، نمي تواند باشد و اين مسايل ديگر زيبنده جامعه ايران نيست و بايد هرچه زودتر حل شوند.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین