bato-adv
کد خبر: ۱۶۰۶۵۲

قتل هولناک پسر جوان با ادعای مزاحمت

زوج جوان که با همدستی مردی، جسد پسر جوانی را پس از قتل به آتش کشیده بودند، در جلسه دادگاه به تشریح جنایت خود پرداختند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۷ - ۰۶ شهريور ۱۳۹۲
زوج جوان که با همدستی مردی، جسد پسر جوانی را پس از قتل به آتش کشیده بودند، در جلسه دادگاه به تشریح جنایت خود پرداختند. 

به گزارش قانون، در این پرونده مقصود۴۲ساله و رقیه ۳۸ ساله به همراه متهم ردیف سوم پرونده موسی؛ متهم هستند که پس از ربودن پسر جوان او را در خانه به قتل رسانده و جسد سوخته‌اش را در منطقه‌ای دورافتاده‌‌ رها کرده‌اند. 

پس ازدستگیری متهمان و تکمیل تحقیقات، صبح دیروز در شعبه۷۱دادگاه کیفری به ریاست قاضی عزیز محمدی و با حضور چهار قاضی مستشار به این پرونده رسیدگی شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست، مجازات متهمان را از محضر دادگاه خواستار شد.

 پدر و مادر مقتول پس از قرار گیری در جایگاه از قاضی درخواست صدور حکم قصاص داشتند و گفتند که جسد سوخته پسر ۲۳ ساله‌شان در حالی پیدا شد که نیمی از بدن او را حیوانات خورده بودند و این حادثه برای خانواده خیلی دردناک بوده است لذا به هیچ وجه از خون جوان خود گذشت نخواهند کرد. هر سه متهم پرونده به دادگاه احضار شده بودند. 

قاضی عزیز محمدی از متهم ردیف اول پرونده خواست تا برای دقایقی بیرون از جلسه حضور داشته باشد و از متهم ردیف دوم پرونده رقیه که به اتهام شرکت در قتل و اقدام به آدم ربایی و رابطه نامشروع برای وی کیفرخواست صادر شده است خواست تا جزئیات جنایت را شرح دهد. 

رقیه پس از قرار گرفتن در جایگاه با قبول اتهام خود گفت: شوهرم یک کارگر ساده آهن فروشی بود و بیشتر اوقات به شهرستان‌های اطراف می‌رفت ودر خانه حضور نداشت، خرید خانه بر عهده من بود. پسرجوانی که در بازارچه نزدیک خانه میوه فروشی داشت یکی دوبار مزاحم من شده بود و این آغاز آشنایی من با مقتول بود. کم کم با او رابطه پیدا کردم تا اینکه سه ماه گذشت و او را به خانه دعوت کردم اما او به محض ورود به خانه با دستمال آغشته به داروی بیهوشی مرا بیهوش کرد و از من سوء استفاده کرد. بعد از آن موضوع بار‌ها اقدام به خودکشی کردم اما بار آخر که تعداد زیادی قرص خورده بودم و با چاقو به خودم آسیب رسانده بودم در بیمارستان بعد از عمل جراحی به خاطر عذاب وجدان موضوع را به همسرم گفتم که منجر به وقوع این حادثه شد. 

قاضی عزیز محمدی از متهم خواست تا در ادامه دادگاه که به صورت غیر علنی برگزار می‌شود به جزئیات بپردازد و از متهم ردیف اول مقصود که شوهر رقیه بود خواست تا جزئیات حادثه را شرح دهد. مقصود پس از قرار گرفتن در جایگاه متهم با قبول اتهام خود گفت: روز ۲۳ آذرماه سال ۹۰ بود که من برای کار به شهرستان رفته بودم. پسرم که ۱۲ ساله بود با من تماس گرفت و گفت که مادرم دوباره خودکشی کرده و این بار با چاقو به شکم خودش ضربه زده است که باید خیلی سریع جراحی شود. من هم سریع به تهران برگشتم و به بیمارستانی که رقیه آنجا بود رفتم. 

رقیه را به اتاق عمل بردند و پس از عمل که به هوش آمد از او خواستم تا یک بار برای همیشه علت خودکشی‌هایش را برایم بگوید و رقیه گفت که‌‌ همان مرد میوه فروش که مزاحمش شده بود سه ماه پیش به خانه آمده و او را مورد اذیت و آزار قرار داده است. من هم با پسرعمویم موسی تماس گرفتم و گفتم علت خودکشی‌های مکرر رقیه را فهمیدم. 

موسی هم گفت امشب با پسر مزاحم در خانه قرار بگذار وقتی آمد او را به پلیس تحویل می‌دهیم. قرار شد رقیه با یعقوب تماس بگیرد و او را به خانه دعوت کند و بگوید که امشب شوهرم خانه نیست بیا. ساعت حدود دوازده شب بود که پسرجوان وارد خانه شد من و موسی درآشپزخانه مخفی شده بودیم. او به اتاق خواب رفت و رقیه به بهانه آب خوردن سریع از اتاق خواب خارج شد و من و موسی وارد اتاق شدیم ساطوری که در دست داشتم را پشت سریعقوب گذاشتم و گفتم تکان نخور. برای اینکه آرام شود او را با صورت روی زمین خواباندم و با پوتین سه ضربه به پهلویش زدم. با وجود دستمالی که با آن دهانش را بسته بودیم باز هم سعی می‌کرد فریاد بکشد وسر و صورت خود را به زمین می‌کوبید که دستمال دیگری روی دستمال قبلی بستم. بینی‌اش خونریزی کرد و چند دقیقه بعد متوجه شدیم که به علت خونریزی بینی و مسدود بودن راه تنفس خفه شده و جان خود را از دست داده است. جسد را به همراه لباس هاو کفش‌هایش به صندوق عقب ماشین منتقل کردیم و زیر پل خادم آباد شهریار آن را با بنزین سوزاندیم و‌‌ رها کردیم.

متهم ردیف سوم پرونده، موسی که شب حادثه با رقیه و مقصود همکاری کرده بود به اتهام معاونت در قتل عمدی یعقوب و شرکت در آدم ربایی و جرح مقتول با چاقو در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: من به مقصود کمک کردم تا دست‌های مقتول را ببندد و چاقویی که همراه داشتم خیلی اتفاقی به پشت گردن یعقوب برخورد کرد و جراحتی سطحی به وجود آورد. من بیرون از اتاق مشغول راضی کردن رقیه برای تماس با پلیس ۱۱۰ بودم اما او نمی‌پذیرفت. تا اینکه مقصود گفت که یعقوب دیگر نفس نمی‌کشد. 

وکیل مدافع رقیه در دفاع از موکلش گفت: به علت اینکه جسد کشف شده به طور کامل سوخته شده بود نمی‌توان به روشنی علت مرگ را تشخیص داد حال آنکه بر اساس گزارش پزشکی قانونی مقتول بر اثر ضربه مغزی و انسداد مجاری تنفسی جان خود را از دست داده است. 

موکل من رقیه هنگام درگیری منجر به قتل فقط دستمال را به شوهرش داده تا دهان و دست‌های مقتول را ببندد لذا از قضات دادگاه تخفیف در مجازات نامبرده را تقاضا دارم.

پس از آخرین دفاعیات متهمان و وکلای مدافعشان ادامه جلسه دادرسی غیر علنی اعلام شد تا پس از تشریح و رسیدگی به ادعای تجاوز و اذیت و آزار رقیه از سوی مقتول، هیات منصفه دادگاه برای صدور رای وارد شور شوند.
برچسب ها: قتل مزاحمت
مجله خواندنی ها
مجله فرارو