bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۰۵۵۹۴

نامه سرگشاده مهدی کرم پور به شمقدری

تاریخ انتشار: ۱۰:۱۲ - ۰۶ اسفند ۱۳۹۰


مهدی کرم‌پور کارگردان سینما و رئیس اسبق شورای صنفی نمایش‌ در نامه‌ای سرگشاده از سیاست‌های حاکم شده بر این شورا انتقاد کرد.

متن کامل این نامه بدین شرح است:

«آقای جواد شمقدری؛ همکارسابق و رییس سازمان سینمایی

سلام

لابد بعد سفر برلین حوالی بهارستان "همه چیز آرومه" و مشاورین و دوستان استراتژیست شما سرمست از کشف ساختار جدید سازمان نو، به اسباب کشی نوروزی به ساختمان آزادی یا ساختمان دیگری فکر می کنند... حضور ١١٠ درصدی! مردم در جشنواره به پایان رسیده و شما از بالاتر، ته ریل گذاری چند ساله سیاستهای سینمایی را با لبخند رضایت به نظاره نشسته اید...خسته نباشید.

هدفم از خط خطی این سطور نه کنایت است، نه در موضع ژست پر خریدار جعلی و البته کلامی اپوزیسیون قرار گرفتن که این روزها هرکس سوار بر موج، به فروش و نمایش خود نشسته تا از این پوستین و نمد کهنه، کلاهی برای جبران کم مایگی ش بدوزد:... که "ما چند نفر را کجا می برید...!". نه!

همه می دانند که به طومارها و سیاهه ها و لشگرکشی هایی که منافعش را دیگران در پرده نشسته و اهل معامله و چانه زنی می برند هم اعتقادی ندارم... به گاه نه چندان دورتر همواره در تصمیم سازی های کلان سینمایی و مدیریت های صنفی طرف مشورت بودم و وقتی احساس کردم صداقت از منافع گروهی رخت بر بسته و منافع اندکی جایگزین می شود، پایان محتوم را هشدار دادم و یک سال و نیم پیشتر پیش بینی کردم و نوشتم که ثبت شده و موجود است و بعد در عزلتی خودخواسته به کناری آمدم ...و نتیجه آن رادیکالیسم دوسویه آن شد که هیچ کس سودش را نبرد.

اما ما در آموزه های دینی همواره به امر به معروف سفارش شده ایم و من هنوز شما را انسانی صادق در کردار و صریح در گفتار می دانم که مشورت های ناصواب و گه گاه مدیران اجرایی کم تجربه کار اجرا آمده، دوره اش کرده اند.

پس از سر خیرخواهی و وظیفه و لااقل برای ثبت تاریخی به شما چند نکته را گوشزد می کنم؛ که در خانه اگر کس است، یک سخن بس است. در مردم سالاری دینی و تکثرگرایی با رعایت اصول اولیه ملی و دینی و قانونی که آیین بنیانگذار جمهوری اسلامی ست، تک محوری اکثریت جایی ندارد. این جا احترام به جایگاه و حقوق اقلیت سفارش شده حتا. صحبت از دشمنان و معاندان و مغرضان نیست. بحث فرهنگ و هنر است.

حرف سینمای ایران است که مشروعیتش را از روز پیروزی انقلاب گرفت و وعده اش امروز به ثمر نشسته؛ جوانانی که محصول فرهنگی نظام آموزشی پس از انقلاب اند و هوایی جز هوای محصولات فرهنگی این سال های داخل کشور را استنشاق نکرده اند. صحبت بر سر اختلاف روش هاست که باید به رسمیت شناخته شود و الا نتایج فاجعه بارش دامن گیر همه می شود.

به وقت افتتاح جشنواره گفتید"هر فیلم سینمایی ایران که مطابق قوانین پروانه ساخت می گیرد و ساخته می شود فیلم ماست، فیلم نظام است و ما وظیفه داریم از آن حمایت کنیم و برای ما فرقی نمی کند..." ( نقل به مضمون) و ما باور کردیم. چرا که در حل مشکلات فیلم هایی که دچار بدفهمی یا کج سلیقگی ممیزان در این چند سال قرار گرفته اند،حسن نظرتان را دیده ایم.اما چه شد؟... در اولین گام انتخاب های فیلم های ایرانی بخش های بین الملل جشنواره، زنگ خطر "امسال خودمانیم و بس" و " همینی که هست " به صدا درآمد... نتایج جشنواره و حرف و تحلیل های بعدی این ظن را به گمان برد که دیگر تابتان کم شده. انگار مدیریت سینمایی مطمئن تر از جایگاهش حالا سلایقش را بی پرده تر عیان می کند یا جسورتر اقدامات بی جلودار، به ابراز سلیقه آمده.

بی رودربایستی. حتا داوران از این میزان دوری آرایشان از آرای مردمی که در سه دهه گذشته کم سابقه است، ابایی از غیرمتخصص خواندن تماشاگران جشنواره ندارند. مردمی که بنا بود ولی نعمت ما باشند، حالا شعورشان نیز به چالش می آید. وقتی رای و نظرشان با تمایلات ما همخوانی ندارد.

خود گویی و خود خندی، حتا از ١٠ انتخاب اول مردمی هم می گذریم و تمام جوایز را به خودمان و نزدیکان همسو بدهیم و کف و تشویق و سکه و پراید و ...بی تعارف. و باقی به نقش زیورالمجلس در بهت و سکوت... که البته بد فرجام است. لابد.

این بدترین چینش این سال‌ها، که در قیاس کارنامه سال گذشته خودتان هم آشکارا واپس گرایانه می نماید، پا فراتر می گذارد و حالا به تقسیم غنایم اکران بین خودی ترها برنامه ریزی می کند. مع الاسف آن پروپاگاندا که فیلم های مسابقه همه پروانه نمایش دارند و برای اکران می توانند برنامه ریزی کنند... شنیده می شود پروانه نمایش ها در کشوی اداره نظارت به گرو مانده تا اکران عید به اشارت ها بسته شود، چون در نهان سخن دیگر است. حالا میراث شورای صنفی نمایش نیز به اضمحلال کشیده می شود.

شورایی که در پیشانی مقدمه اش "اکران در سینماهای کشور آزاد است" سالیان است خودنمایی می کرد و شأنش تنها ثبت و نظارت بر آیین نامه و کمک به حل دعاوی بود، حالا در کسوت سیاست گذار و مجری خواسته های بیرونی، به ناقض خودش تبدیل می شود.

شورایی که با افتخار به همراه دوستانم در سخت ترین و بحرانی ترین روزها مستقل نگاهش داشتیم. ماند تا مع الاسف رکود اقتصادی همه حرف کشور به دلیل شرایط بحرانی ٨٨ به کفایت و درایت همه اهالی شریف سینمای ایران و افتخارخدمت گذاری من و سه سینمادار و یک کارمند ارشاد، رکورددار پر رونق ترین سال اکران دو دهه اخیرکشور شد. آمارها که هنوز این را می گوید. از کلی گویی حرف نمی زنم البته، که این روزها سکه پررونقی دارد. ماندیم بر سر اصولمان تا سینمای ایران بماند. و دیگران سالیان دیگر باشند و بگویند که زمانی کسانی ایستادند. فارغ ازسیاست بازی و زد و بند...

همه یادشان هست که اکران نوروز ٨٨ را به دلیل خواست مداخله مدیریت سابق سینمایی با ٤ فیلم برگزار کردم تا جایی که به خاطر برخورد سلیقه ای با فیلم " درباره الی" شب عید را تا دیروقت در وزارت ارشاد گذراندیم که خاطره اش را من می‌دانم و فرهادی و تهیه کننده اش و آقای جلوه و اربابی و وزیر البته..."...الی " همان سال، گیرم دیرتر اکران شد و آن جا هم شما شفی شدید... تا اکران نوروز ٨٩ که باز هم چالش بود اما آن جلسه چند ساعته در خانه سینما را هم که به بهانه مشاوره بین شورای صنفی و اداره کل و به میزبانی ما برگزار شد را همه همکارانم به یاد دارند که تا مرز تلخی پیش رفت بین من و مدیر کل نظارت... اما اصل بخش خصوصی نهایتا به رسمیت شناخته شد.

یادتان هست که بعد از استعفایم در اردیبهشت ٨٩ اداره کل باز همین خیز چینش را برداشت که آن جا هم در نامه ای این بار در کسوت سخنگوی شورای مرکزی کانون کارگردانان به شما هشدار دادم و اعلام نگرانی کردم و شما باز هم پا پیش گذاشتید و در نامه ای دستور عدم مداخله دادید و فکر کنم کسانی هم دلخور شدند اما به درایت، غائله خاتمه یافت... حالا چه شرایط جدیدی پیش آمده که برای چیدمان اکران پیش رو شورای صنفی به مصلحت اندیشی کنار اداره نظارت ایستاده و دم نمی زند؟

آقای شمقدری در اولین سال صدراتتان در ستون هفتگی ام که آن زمان پرخواننده بود در "دو راه حل برای یک مسأله" برایتان از انتخاب های موجود پیش رویتان نوشتم و امروز دراین واپسین سال (شاید سالی بعد باز همکارمان باشید) به همان یادداشت رجعتتان می دهم ... و یادتان باشد که نیروهای میانه رو و مستقل اندکند اما اثرگذار.

ممکن است زمانی به سکوت بنشینند چرا که به وقت قدرت، برندگان نخواهند بشنوندشان، اما حذفشان امکان پذیر نیست. چون تحلیل دارند و پایگاه اجتماعی. تجربه پیش روی مدیریت صنفی سینما را به یاد بیاورید که وقتی بر سریر بود ناچیزشان انگاشت و غره بر اکثریت، به حذفشان نشست و امروز... برنده در تحول دایمی ست چرا که اکثریت ها جا به جا می شوند. دور دور شماست اما جای بقیه کجاست؟ به یاد بیاوریم که فرمود" اگر این میزها ماندنی بود به تو نمی رسید" و دعوت می کنم همه را باز به "تدبیر" که بزرگانمان سفارشمان کرده اند و در شما نیز مسبوق به سابقه است... و ذکر حکایت آخر ؛ عابری در بیابان به فلاحی رسید و نشانی خواست که تا بلخ چه قدر راه است؟ پیرمرد سر بالا کرد و باز به کار خویش مشغول شد... عابر از این سکوت برآشفت و ناسزایی نثار کرد، و به راه خویش افتاد... ده قدمی برنداشته بود که زارع بانگ بر آورد : با این قدم که تو می روی دو روز دیگر...»

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین