یادداشت دریافتی- مهدی یعقوبی؛ بالاخره پس از کش و قوس فراوان ترامپ رئیس جمهور امریکا شد.تا حدود2ماه پیش کمتر کسی فکر میکرد ترامپ رئیس جمهور شود ولی امروز این ترامپ است که در کاخ سفید نشسته است.
دنیا سردرگم است که چگونه با این شخص رفتار کند. حال سئوال این است که استراتژی جمهوری اسلامی مقابل این شخص و سیاستهایش چگونه باشد؟
چه کسی با چه ویزگیهایی میتواند گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری سال 1396 ایران باشد که بتواند مقابل ترامپ قرار بگیرد؟
ترامپی که به نظر قصد مقابله با ایران دارد از مقابله سیاسی و اقتصادی تا شاید نظامی.
ترامپی که میگوید میخواهد برجام را پاره کند، تحریمها را برگرداند و ایران را منزوی کند.
برجامی که دیروز منتقدان داخلی هم که شاید فقط بخاطر مسائل جناحی و حزبی آنرا خوب نمیدانستند و مدام میگفتند ای کاش ترامپ سرکار بیاید و آنرا پاره کند تا آن را وسیله ای برای حمله به دولت روحانی کنند و مهمترین دستاورد روحانی را ویران ببینند، دارند می بینند که این امر در حال تحقق یافتن است و این دیگر شوخی نیست و ای کاش گفتن های دیروز اگر برای تخریب بود امروز رنگ واقعیت به خود می گیرد و این نه برای دولت روحانی بلکه برای نظام جمهوری اسلامی چه عواقبی خواهد داشت؟
آیا واقعا با نابود شدن برجام کشور سود می برد؟اگر سود می برد پس چرا زیان برجام را پذیرفته است؟
رقبا شاید با نابود شدن برجام بتوانند روحانی را کنار بزنند ولی کلیت نظام این مسئله را یعنی بازگشت به دوران قبل از برجام و شرایط سخت آن دوران را چگونه پیش خواهد برد؟
مسئله ای که رقبا و دلواپسان دیروز به این فکر نمیکردند و فقط برجام را عاملی برای تخریب روحانی قرارداده بودند ، ولی باید بدانیم که این امر در حال تحقق یافتن است و بازی بین رقیبان داخلی به جنگ با دشمنان خارجی تبدیل شده است.
البته با پاره شدن برجام دولت روحانی محبوبتر خواهد شد چون بطور قطع و یقین با نابودی برجام و مشکلات پس از آن منافع وجود برجام بر منتقدان و حتی مردمی که شکایت میکردند که برجام در زندگیشان اثری نداشته است آشکار خواهد شد.
گاهی داشتن چیزی را درک نمیکنیم ولی نداشتن آنرا خوب حس میکنیم.و آن موقع است که دست دلواپسان دیروز رو میشود که برجام چه اثری داشت و چقدر بی انصاف بوده اند و آنروز سئوال روحانی که پرسید اگر برجام نبود چه اتفاقی می افتاد پاسخ داده می شود؟ و انگاه، هم مردم و هم منتقدان بصورت عینی جواب آن را دریافت خواهند کرد. و آنروز پرده ها می افتد و منتقدان بی انصاف رسوا خواهند شد و متوجه خواهیم شدیم که برجام چه دستاوردی برای کشور داشته است. و آنگاه باید منتقدان پاسخ دهند که آیا نابودی برجام باعث بهتر شدن وضع اقتصادی و معیشتی می شود؟
اگر عاقلانه بنگریم در می یابیم، امروز که برجام پابرجاست، صادرات نفت حدود سه میلیون بشکه در روز می باشد و مبادلات مالی تقریبا بدون مشکل انجام می گیرد و با تمام دنیا در حال مراوده هستیم، میلیاردها دلار به خزانه کشور بازگشته است وضعیت معیشتی اینگونه است، با پاره شدن برجام تمام آنها حذف خواهد شد پس چگونه اوضاع بهتر خواهد شد؟
و این سوال همین امروز دارای پاسخ است ولی متقدان بی انصاف یا بهتر بگوییم مخربان هم از این موضوع آگاهند ولی برای تخریب دولت اینگونه رفتار میکنند.
و اما اگر برجام که یکی از بزرگترین دستاورد دولت روحانیست با چالش مواجه شد آیا نظام و مردم باید از روحانی عبور کنند و شخصی دیگر را برگزینند؟ چه شخصی با چه روش فکری؟ با دیپلماسی و خردورزی یا روش تهاجمی و سخت؟
در برابر فرد بی منطق که بر اصول متکی نیست و به عاقبت امور نمی اندیشد این سیاست می تواند بنزین بر آتش باشد البته دولت ترامپ دچار چالشهای فراوانی خواهد شد و راه به جایی نخواهد برد و با بی تدبیری هم به خود و هم به دیگران آسیب می رساند همانطور که هیتلر در نهایت شکست خورد و به اهدافش نرسید ولی میلیونها انسان را به کشتن داد.
ولی چرا ایران از جانب این دیوانگان آسیب ببیند؟ می توان با عقل بر این بی عقل فائق آمد.
و اما آیا روحانی فقط مرد لبخند است؟ کسی که از اولین روزهای انقلاب در کنار حضرت امام جزء مبارزین بوده و در سالهای جنگ کنار افرادی همچون آیت اله هاشمی رفسنجانی جز فرماندهان جنگ بوده است اقتدار و روحیه تهاجمی را را هم در خود دارد.
روی دیگر روحانی روی اقتدار است و در سالهایی که در کسوت رئیس شورای عالی امنیت ملی بوده و در دفاع از برنامه هسته ای برابر عناصر داخلی و از طرفی در برابر دشمنان خارجی ایستادگی کرد.
روحانی هم مرد دیپلماسی و هم مرد مبارزه است .پس اگر تصمیم نظام بر این باشد که سیاستی خشن و اقتدارگرایی و تهاجمی را پیش بگیرد مطمئنا در این میدان نیز کسی بهتر از روحانی نخواهد بود.
همچنین روحانی و تیمش که حدود3سال تلاش برای مذاکره داشتند و با زیر و بم دیپلماسی آشنا هستند بهترین افرادی هستند که در این میدان با هماوردی چون ترامپ هم با سلاح دیپلماسی و هم با سلاح زور سخن بگویند.
این روزها گاهی سخن از عبور و گاهی سخن از حذف روحانی شنیده می شود،از طرفی حذف روحانی که از مقبولیت بالایی در تمام سطوح جامعه خصوصا در قشر تحصیلکرده برخوردار است اگر با ترفندهایی از قبیل رد صلاحیت با دمیدن بر برخی اختلاف نظرها همانطور که کار همیشگی خناسان است صورت گیرد باعث دلسردی قشر وسیعی از مردم خواهد شد که با شور انتخاباتی در تضاد است.
انتخابات باشکوه و حضور وسیع مردم بر اقتدار کشور در این شرایط حساس می افزاید و بالعکس ناامید کردن مردم و عدم مشارکت آنان سیگنالهای خطرناکی برای دشمنان فرصت طلب امروز فراهم میکند.
امروز روحانی و تیم دیپلماسی اش به خوبی با اروپا آشنا و در حال مراوده هستند و قراردادهای بزرگی با شرکتهای اروپایی منعقد کرده اند که انگیزه ای برای آنان برای تداوم کار با ایران است و این موضوع باعث جدایی اروپا و امریکا و همراهی نکردن آنان با سیاستهای ترامپ خواهد بود، چه کسی بهتر از روحانی می تواند این شرایط را حفظ کند و بر انزوای امریکا بیفزاید؟
با آمدن ترامپ مردم و نظام جمهوری اسلامی بیش از پیش به روحانی یار دیرین آیت اله هاشمی رفسنجانی این مرد تدبیر و عقلانیت و اعتدال نیاز دارد.