فرارو- رئیسجمهور با تاکید بر لزوم پیگیری راه اعتدال در کشور، منطقه و جهان، گفت: بداخلاقانی که فکر میکنند راه پیشرفت آنها، اتهام و درشتگویی و حتی افتخار کردن به آن است، هنوز در جامعه ما وجود دارند.
حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی صبح امروز (شنبه) در همایش قوه قضائیه که با حضور رؤسای سه قوه برگزار شد به بیان مطالبی پرداخت که اهم آن در ادامه می آید:
- (با انتقاد از رواج خشونت و افراطیگری بویژه در منطقه خاورمیانه) خشونت و افراطیگری بالاترین خطر برای اخلاق، امنیت، ثبات و دستیابی به اهداف بوده و هست. راه، راه عدالت، اعتدال، میانهوری و اجرای صحیح و پیروی درست از سیره و روش نبی مکرم اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) است.
- شهید بهشتی از میان ما رفت اما قوه قضائیهای آبرومند، اسلامی و قانونی از خود به یادگار گذاشت. امروز دارای قوانینی مترقی، یک قانون اساسی مترقی و دادگاهها و دارویهایی هستیم که در چارچوب معیارهای اسلامی و قوانین و مقررات مدرن و قابل قبول است.
- کاری بس سخت و سنگین بر دوش قضات کشور و همه آنهایی است که در عدلگستری و دادگستری مشغول تلاش و فعالیت هستند. هیچ قوه و مقامی نمیتواند بر عملکرد عادلانه و مستقل قوه قضائیه تأثیر بگذارد و دولت نیز وظیفه خود میداند که به دستگاه قضایی کمک کند.
- در کشور از بالاترین مقام که رهبری معظم انقلاب است تا همه مردم در برابر قانون مساوی و یکسانند و قاضی میتواند نسبت به هر مقامی که دارای هر مسئولیتی باشد اگر تخلف و شاکی داشته باشد در چارچوب قانون نسبت به او رسیدگی کند.
- هر سه قوه نسبت به رأی مردم تکریم میکنند و خواهند کرد و خوشحالند که به ملت ایران و مردم عزیزم بگویم که یکی از آثار انتخابات بزرگ 24 خرداد سال گذشته که مقام معظم رهبری آن را حماسه خواندند همراهی و همکاری رؤسای سه قوه در کنار هم بود.
- برخی در مورد فرهنگ و اقتصاد و مسائل اجتماعی، نگاهشان فقط به دولت است در حالیکه دولت بخشی از وظایف را میتواند بر دوش بگیرد و بار اصلی بر دوش مردم است و ما باید زمینه حضور مردم را در امر فرهنگ و اقتصاد و مسائل اجتماعی مورد توجه قرار دهیم.
- باید فرهنگمان را اصلاح کنیم. برخی از مردم و جامعه، سرمایهدار را ضد ارزش میپندارند. وقتی عدهای سرمایه را نجس میدانند و فقر را افتخار، کشور ما به مقصد نمیرسیم.
- اینجا قوه قضائیه مستقل است. احزاب، گروهها و جناحها حق دارند نقد کنند اما نمیتوانند حکم صادر کنند. حکم فقط در یک جا صادر میشود و آن، دادگاه صالحه است. به غیر از مواردی که دادگاه صالحه جرم میداند، اصل برائت همهجا حاکم است.
- هیچ گروه فشاری حق ندارد به دادگاهها یا به یک قاضی فشار بیاورد. چطور میشود که گاهی اصل برائت فراموش میشود و بیل به کمر این اصل میخورد؟ هیچکس حق ندارد علیه کسی، حزبی یا گروهی حکم صادر کند.
- خوشبختانه امروز وکلا و کانون وکلا یار و کمککار دستگاه قضا هستند. قاضی اولین کاری که انجام میدهد، کشف جرم است و بعد صدور حکم. وکیل هم در کشف جرم به قاضی کمک میکند و هم در حکم و انطباق آن با قانون.
- باید قدردان وکلای شریف دادگستری باشیم که در کنار قضات شریف فعالیت میکنند و کمککار هستند.
- شورای حل اختلاف کمک خوبی برای دستگاه قضایی است، باید به این شوراها کمک کنیم که بار از دوش قوه قضائیه کاسته شود.
- در حال حاضر در رأس قوه قضائیه یک مجتهد عادل و یک شخصیت برجسته حضور دارد و باید در امر اجتهاد پویا، علمیه حوزه و مراجع به قوه قضائیه کمک کنند.
- میتوان استفاده از هیأت منصفه را توسعه داد. این هیأت منصفه نه به عنوان تقلید از غرب، بلکه مجتهدین ما در مجلس خبرگان قانون اساسی وجود آن را در قانون اساسی تصویب کردهاند و وجود هیأت منصفه در بسیاری از موارد ما را در رسیدن به عدالت واقعی کمک میکند. اصل هیأت منصفه میتواند الگویی برای محاکم ما در امور مهم باشد.
- من از قضات شریفی که برای اجرای عدالت و حق در کشور تلاش میکنند سپاسگزارم. دولت، کمک و حمایت از قوه قضائیه را برای اینکه بهتر بتواند وظایف خود را به پیش ببرد، یک وظیفه میداند. همکاری و هماهنگی سه قوه میتواند بسیاری از گرهها را از پیش پای ملت باز کند.
- دولت و مجلس میتوانند جناحی باشند و گاهی یک جناح در انتخابات پیروز شود و مسئولیت دولت یا مجلس را بر عهده بگیرد، ولی تنها جایی که نمیتواند جناحی باشد و باید همیشه فراجناحی باشد، قوه قضائیه است.
- کرسی قضاوت غیر از کرسی خطابه و سیاست است، زبان کرسی قضاوت، زبان قانون است و باید با قانون حرف بزند و طبق قانون عمل کند. نباید برای قاضی فرقی کند که چه کسی در برابر او نشسته است و در قضاوت همه را باید یکسان نگاه کرد. چقدر انجام برخی از امور مشکل است، ولی این امور امری لازم و ضروری است.
- آنچه مردم از قوه قضائیه میخواهند، عدالت به معنای واقعی کلمه و همچنین سلامت است. این سلامت باید به گونهای باشد که مردم احساس سلامت در دستگاه قضایی داشته باشند. ما به همه اینها برای تحقق توسعه نیازمندیم. قوه قضائیه کارآمد، خوب و توانمند میتواند ما را به توسعه برساند، در مبارزه با فساد یاری کند و بار مبارزه با آن را به خوبی بر دوش بگیرد.
- اما در کنار استقلال قوا، سه قوه و همه مسئولان کشور وظایف و رسالتهای مشترکی هم دارند. درست است که سه قوه دارای استقلال از یکدیگر هستند اما برای دستیابی به اهداف نظام و کمک به نظام همه در کنار هم هستند و باید دست به دست هم بدهند. رئیسجمهور به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی پاسدار مذهب رسمی کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران و همچنین پاسدار حقوق مردم و عدالت وظیفه سنگینی بر دوش دارد. در کنار آن، دو قوه دیگر و همه باید تلاش کنیم که کشور را به نقطه مطلوب برسانیم؛ نقطه مطلوبی که اسلام و قانون اساسی آن را به ما امر میکند و مطالبات جامعه و مردم آن را از ما میخواهد.
- تنها انتخاباتی که مستقیماً در کشور تمام مردم میتوانند و وظیفه دارند پای صندوقهای رأی بیایند و طبق برنامه به کاندیداها رأی بدهند و در میان آن کاندیداها کسی که اکثریت آرای مستقیم مردم را کسب کند، مسئولیت قوه مجریه و قانون اساسی را بر عهده میگیرد و مردم در انتخابات به برنامهها، شعار و مطالباتی که فرد مطرح کرده است رأی میدهند، انتخاب رئیس قوه مجریه است و این رؤی باید برای همه مردم محترم باشد. هر سه قوه به رأی مردم تمکین میکنند و خواهند کرد.
- من خوشحالم که به ملت عزیز ایران بگویم یکی از آثار انتخابات بزرگ 24 خرداد سال گذشته که رهبر معظم انقلاب آن را حماسه سیاسی نامیدند، همکاری و هماهنگی رؤسای سه قوه در کنار یکدیگر است. امروز رئیس دو قوه قضائیه و مقننه در کنار دولت و قوه مجریه به فکر مطالبات مردم و توسعه کشور و اجرای سیاستهای کلی ابلاغ شده از سوی رهبر معظم انقلاب و قانون کشور هستند.
- سیاست را باید به مردم واگذار کرد، این به این معنا نیست که قوا رسالتی بر دوش ندارند. وظایف آنها در قانون اساسی و قوانین موضوعه تعیین شده است، اما باید بدانیم که اگر دولت به معنای عام کلمه راه را پیشروی مردم را باز کند و به آنها کمک کند و امور به مردم واگذار شود ما سریعتر به مقصود میرسیم و در برخی از امور تنها راه رسیدن به مقصد همین است. امروز کشورهای توسعه یافته دولتشان کارفرما نیست. دولتهای کارفرما در همه جای دنیا دچار شکست شدهاند. باید بخش خصوصی، تعاونی و مردم را دعوت کنیم و راه را پیش پای آنها باز گذاریم.
- مردم باید امروز به صحنه بیایند. همه ما از آسیبهای اجتماعی به حق مینالیم، به حق دارای دغدغههای فرهنگی هستیم، اما این وظیفه کیست؟ چه کسانی باید این مسئولیت را انجام دهند؟ برخی از مردم فکر میکنند در عرصه اقتصاد، فرهنگ و مسائل سیاسی فقط باید نگاهشان به دولت باشد. دولت بخشی از وظایف را میتواند بر دوش بگیرد، بر اساس آنچه که قانون مشخص کرده است، اما بار اصلی بر دوش مردم است. رسانههای ما باید زمینههای حضور مردم را فراهم کنند.آیا بدون حضور مردم محیط زیست ما سالم میشود؟
- امروز آسیبهای اجتماعی از جمله طلاق، جدایی و سرقت در کشور وجود دارد و اگر ما از این آسیبها مینالیم یک عامل بزرگ این آسیبها فقر است. باید با فقر مبارزه کرد، باید زندگی مردم در حد متوسطی باشد که بتوانند راحت زندگی کنند.
- دولت قادر نیست که اقتصاد کشور را به تنهایی اصلاح کند. دولت میتواند راه را برای جذب سرمایهگذارها فراهم کند و زیربناها را اصلاح کند. اجرای سیاستهای اصل 44 قانون اساسی برای این بود که راه برای مشارکت مردم بیشتر باز شود، اما در مقام عمل سرمایهها از دولت به سمت شبه دولتی رفت.
- یکی از راههای جذب سرمایهگذاری مبارزه با فساد است. باید سه قوه دست به دست هم بدهند و با فساد مبارزه کنند و راه صحیح مبارزه با آن را پیدا کنند.
در شعار مرگ بر اسراییل میدریدند در عمل با 55 شرکتشان همکاری داشتند بد از این چی باید باشد؟
اگر اعتدال این است اسم ان را التقاط بگذارید .
التقاط رو تعریف کن !!؟