شاکی پرونده پس از حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: حدود یک هفته پیش در اینستاگرام با فردی آشنا شدم که از من و تعدادی دیگر از خانمهای جوان درخواست تست بازیگری و اجرای شوی لباس کرده بود؛ حدود یک هفته در خصوص شرایط و نحوه انجام تست بازیگری با این شخص از طریق فضای مجازی (اینستاگرام) در ارتباط بودم تا اینکه در مورخ سیزدهم بهمن ماه سال جاری از طریق پیامک به من اطلاع داده شد که ساعت ۸ شب راننده شرکت ... به دنبال من خواهد آمد تا مرا برای انجام تست بازیگری به دفتر شرکت ببرد.
«او مدام با زنان قرار و مدارهای پنهانی میگذاشت و رفتارهایش را این گونه توجیه میکرد که به خاطر هنرش با زنان متعددی ارتباط کاری دارد من هم اهمیتی به این ماجرا ندادم تا این که حدود دو سال بعد از ازدواج من زنی به در منزلمان آمد و ادعا کرد همسرم به بهانه ازدواج با او صد میلیون تومان از وی کلاهبرداری کرده است».
دختر ۱۸ ساله به پلیس گفت: مدتی است با فریبرز آشنا شده ام. او به من پیشنهاد ازدواج داد و با حرف های مرا فریب داد و به خانه اش کشاند. پسر جوان مرا آزار داد به همین خاطر از او شکایت دارم.
در کیف دستی ام به دنبال عابربانک گشتم اما آن را پیدا نکردم و ناگهان به یاد آوردم که چند روز پیش، محسن به بهانه زدن رمز دوم اقدام به گرفتن کارت از من کرده بود و من نیز شماره رمز خودم را به او داده بودم. بلافاصله با محسن تماس گرفتم اما او دیگر پاسخگوی تماس های من نبود.