آن روز صبح با همسر زالزاده تماس گرفتم تا درباره کشته شدنش بپرسم به اشاره به من فهماند که یکی از مأموران امنیتی در خانهشان نشسته و مراقب گفتوگوی ماست. من که تا آن زمان از جریان قتلهای زنجیرهای خبر نداشتم، تعجب کردم در آن وقت صبح با پیدا شدن جسد زالزاده چرا یک مأمور امنیتی با عجله به خانه آنها رفته که بعد فهمیدم به دیدن این بانو رفته تا هشدار بدهد که مبادا درباره ربوده شدن و قتل همسرش جزئیاتی را بازگو کند.