این نوعی دترمینیسم و اثباتگراییِ افراطیِ متکی بر فرسایش تدریجی و درازمدت است؛ فرسایشی که خواهینخواهی شورش و طغیان بهبار میآورد. در واقع آنچه که مطلوب است شاید اجتنابناپذیر نبوده و بدین علت هیچگاه فرانرسد. پس چه باید کرد؟ پاسخ این است: به عاملیّت مردم رجوع کرد و نه به ساختارهای تثبیتشدهی موجود چرا که چنین فرایند تثبیتی خود باید مورد واسازی قرار گیرد.