گفتگو با پسر زیر تیغی که آزاد شده و میگوید قصد جبران گذشته را دارد
قصد کشتنش را نداشتم. بعد از اینکه حرفهای نامزدم را شنیدم به سراغ مقتول و دوستش رفتم. با هم صحبت کردیم و موضوع تمام شد. بعد از سه روز رفتم بیرون؛ روز تولدم بود. با دوستانم به آنجا رفتیم و کمی هم مشروب خوردیم. به مناسبت تولدم جشن گرفته بودیم. آنجا بود که موضوع مزاحمت مقتول را برای دوستم تعریف کردم. او گفت که بیا برویم با او صحبت کنیم تا مشکل حل شود. وقتی به سراغ مقتول رفتیم او هم با دوستانش بود. چهار نفر بودند. صحبت ما به دعوا کشیده شد. هم مقتول و هم من چاقو کشیدیم و من ضربهای به قلبش زدم. او هم سه ضربه به دست و بازو و پشتم زد که فرار کردم.
از روزهایی که فیلم سینمایی «عروس آتش» به نمایش درآمد و مردم درد دختر جوانی به نام «احلام» را که درگیر شرایط سخت زندگی قومی و قبیله ای بود با ناباوری تماشا کردند، سال ها می گذرد.