در حالی که تا دوازدهم شهریور کسی پیگیر تحویل جسد کودک نبود، ناگهان زن ۴۴ سالهای وارد پزشکی قانونی شد و ادعا کرد قصد دارد جسد ویهان را برای دفن تحویل بگیرد، اما پزشکان قانونی که آثار هولناک شکنجه و زخمهای وحشتناک را روی پیکر کودک ۷ ساله دیدند مراتب را به قاضی دکتر صادق صفری قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند.
مادر به تصور اینکه نادیا به دوشنبه بازار رفته، کمی صبر کرد. خانه آنها در محله میمنتآباد شهرک قلعهمیر بود و دوشنبهها دستفروشها در نزدیکی خانه آنها بساط میکردند و با این احتمال که دخترک به تماشای بازار رفته است، چندان پیگیر ماجرا نشدند. ساعت ۶ بعد از ظهر بود که پدر نادیا از محل کار به خانه برگشت و مادر که نگران و بیتاب دخترش بود، بلافاصله ماجرای ناپدید شدن او را خبر داد و پدر بیمعطلی به جستوجو برای یافتن نادیا پرداخت.
دو کودک دور از چشم والدین مشغول بازی بودند و هر یک از والدین تصور میکرد، دیگری مراقب کودکان است. دختر ۳ ساله خانواده، تپانچه پر نیمهخودکاری که در خانه نگهداری میشد را برداشته و با آن مشغول بازی بوده است که ناگهان صدای شلیک گلولهای کل خانه را فرا میگیرد. والدین به سرعت خود را به کودکان میرسانند که متوجه میشوند دختر ۴ سالهشان غرق خون روی کف اتاق افتاده است.
خواهر ۸ ساله پسرک تحت تحقیق قرار گرفت و گفت: برادرم داشت بازی و سر و صدا میکرد که نامادریام عصبانی شد و او را دعوا کرد و بعد هم خیلی محکم با دست به صورت او کوبید. ساعتی که به دست داشت به گیجگاه برادرم خورد و باعث خونریزی و کبود شدن او شد. همان موقع گفتم برادرم را نزد دکتر ببریم، اما نامادریام مخالفت کرد. شب که پدرم آمد و ماجرا را فهمید با نامادریام دعوا کرد، اما بازهم برادرم را دکتر نبرد. برادرم با همان حال بدش خوابید و صبح دیگر بیدار نشد.
اردیبهشت سال گذشته گزارش مرگ مشکوک دختربچهای ۱۰ ساله در یکی از بیمارستانهای شرق تهران به پلیس اعلام شد. در ادامه مأموران با حضور در بیمارستان و تحقیقات اولیه متوجه شدند که دختربچهای به نام سحر بر اثر مسمومیت جان باخته است. پس از آن با دستور قضایی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان این سازمان اعلام کردند که وی بر اثر استعمال قرص برنج فوت کرده است.
مرداد سال گذشته بود که زنی با مراجعه به کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی از یک جنایت تکان دهنده در مشهد پرده برداشت. او که وانمود میکرد دچار عذاب وجدان شده است به کارآگاهان گفت: برادرم، پسر معلولش را به قتل رسانده و جسد او را در گورستان روستای دستگردان مشهد دفن کرده است و اکنون نیز گاهی به گورستان میرود!
رسیدگی به این پرونده از اوایل اردیبهشت سال گذشته با انتقال دختر ۱۴ سالهای به بیمارستانی در شرق تهران آغاز شد. وی با علامت مسمومیت شدید از سوی کادر پزشکی تحت درمان قرار گرفت، اما ساعاتی بعد در بیمارستان جان باخت.
زن و مرد جوان در تحقیقات ابتدایی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، منکر قتل دختر ۵ساله و رابطه پنهانی با یکدیگر شدند تا اینکه مرد جوان پس از ۳ ماه تحقیقات در اداره دهم پلیس آگاهی لب به اعتراف گشود و به قتل ناخواسته و شکنجه مرگبار دختر ۵ساله به دلیل عصبانیت لحظهای از مقتول اعتراف کرد.
جستوجوها برای یافتن زنی که همراه ۲ دختر خردسالش مفقود شده بودند پایان تلخی داشت و به کشف جسد ۲ کودک که بهدست مادرشان به قتل رسیده بودند و دستگیری این زن منجر شد.
در تحقیقات اولیه، نامادری کودک که در خانه حضور داشت و حال روحی و جسمی بدی داشت، گفت: اصلاً نمیخواستم بچه را به قتل برسانم. سه سال قبل با همسرم ازدواج کردم. او از ازدواج اولش این پسر را داشت که پیش مادرش زندگی میکرد. زندگی خوبی داشتیم تا اینکه حدود ۴ ماه قبل، شوهرم، پسرش را نزد ما آورد.
متهم گفت: روز حادثه از بیرون آمدم و بهار را مقابل در دیدم، خیلی عصبانی شدم و کتکش زدم که سرش به دیوار برخورد کرد و بیهوش روی زمین افتاد. مادرش در حیاط بود و با کمک او بچه را به مرکز درمانی بردیم. من نمیخواستم بهار کشته شود و بعد از اینکه این اتفاق افتاد فرار کردم و با هویت جعلی در یک ریسندگی خارج از تهران مشغول به کار شدم که پلیس مرا دستگیر کرد.
تحقیقات میدانی مقام قضایی در محل وقوع جنایت ادامه یافت تا این که مشخص شد مادر «بهار» او را هنگام خواب در آغوش گرفته و به پشت بام طبقه چهارم ساختمان برده است. این مادر که احتمال میرود دچار افسردگی بود، دختربچه ۳ ساله را از پشت بام ساختمان به داخل حیاط پرت کرده است.
متهم گفت: بچه مدام بهانهگیری و با کارهایش من و بهنام را اذیت میکرد. رفتارهای او باعث شد تا او را چند بار کتک بزنیم. روز حادثه هم خیلی اذیت کرد و من و بهنام او را کتک زدیم، اما ناگهان سرش با زمین برخورد کرد و بیهوش شد.
دو روز قبل از پلیس فریدونکنار با من تماس گرفتند و گفتند همسرم آنجاست، با عجله خودم را به آن شهر رساندم، اما در کمال ناباوری متوجه شدم دخترم مرده است و جسدش را تحویلم دادند.
بررسیهای مقدماتی طبق اظهارنظر پزشکان قانونی نشان میداد که «مهرثنا» به خاطر انسداد راه تنفسی (خفگی) با دست به قتل رسیده است، اما در معاینات بعدی شکستگی استخوانهای داخلی کودک نیز نمایان شد و این پرونده جنایی مشهد را در شوک فرو برد!
کودک ابوالفضل ۱۳ مهرماه ۱۳۹۸ در صحت کامل به خانواده ترخیص شد و از زمان ترخیص به صورت ماهیانه ارزاق شامل مواد غذایی، پوشاک و اسباب بازی به خانواده تحویل شده که آخرین آن مربوط به بهمن ماه ۱۳۹۸ بوده است. همچنین پدر کودک برای نقل مکان خانواده به تهران اعلام نیاز به کمک کرد که بهواسطه بهزستی و از طریق خیرین این امکان نیز برای وی مهیا شد.
بخشدار شاوور شوش درباره علت مرگ این دو کودک گفت: این کودکان که در خانه تنها بودند، به دلیل اتصال برق پمپ مکش آب، دچار برق گرفتگی شدند و جان خود را از دست دادند.
کاظم میرزایی با اشاره به آخرین وضعیت پرونده قتل «محمدحسین» کودک 10 ساله مشهدی، اظهار کرد: با تلاش و همکاری کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی نیروی انتظامی قاتل که مرد مجرد 27 ساله و دارای مدرک لیسانس بود، در کوتاهترین زمان دستگیر شد و در بازجوییها به ارتکاب قتل اقرار ضمنی کرده است.
چند ماه قبل همسر این مرد فرزندش را درحالی به بیمارستان انتقال داد که بسیاری از استخوانهایش شکسته بود و خونریزی مغزی داشت.