همسرم از من خواسته بود به این دوستی پایان بدهم، از طرفی معصومه هم مدام به من پیام میداد؛ بههمینخاطر نقشه قتلش را کشیدم. روز حادثه او را به یافتآباد کشاندم و با چاقو چند ضربه به گردنش زدم. برای اینکه به همسرم ثابت کنم به زندگیمان وفادارم، گوشهای معصومه را بریدم و در الکل انداختم و در آشپزخانه گذاشتم. همسرم با دیدن آنها ترسید».