حمید شوکت مطرح کرد
ملکی شکست مصدق و مدافعانش را در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، شکستی اجتنابناپذیر میدانست. او دلایل این شکست را در «خیانت» حزب توده جستوجو کرد؛ خیانتی که به گمان او با سیاستهای نادرست حزب توده ، به نگرانی و هراس آمریکا از رشد کمونیسم در ایران دامن زده و سیاستمداران آن کشور را به این نتیجه رسانده بود که با دنبالهروی از بریتانیا راهی جز کنار زدن مصدق نبینند.
حزب توده یکسری اطلاعات به نخستوزیری میدادند و سعی میکردند حساسیت دولت را روی فعالیت سلطنتطلبها و ضد انقلاب راست متمرکز کنند و مقداری با اطلاعاتی که میدهند ذهنها را از فعالیتهای خودشان و گروههای چپ منحرف کنند، هم به آقای هاشمی اطلاعات میدادند و هم به آقای موسوی
محمدعلی عمویی، از اعضای برجسته حزب توده درباره موضع دکتر مصدق در مواجهه با سرکوب معترضان ۲۳ تیر گفت: برای اینکه میزان مخالفت با امپریالیسم آمریکا هم نمایان شود، حزب [توده]در روز ورود هریمن به ایران، تظاهرات گستردهای را در سراسر ایران انجام داد. در تهران انبوه جمعیت در میدان بهارستان حضور یافتند، تمام خیابانهای منتهی به بهارستان مملو از جمعیت بود. آن روز من خودم از دانشکده افسری رفتم منزل، لباسم را عوض کردم، رفتم که استقبال مردم را ببینم؛ باور کنید من هرگز چنین جمعیتی را ندیده بودم البته بهجز در انقلاب سال ۵۷ هرگز اینچنین جمعیتی برای یک تظاهرات ندیده بودم.
۴۵ سال از تیرباران بیژن جزنی گذشت
در ۳۰فروردین۱۳۵۴ همراه با شش نفر دیگر از چریکهای فدایی خلق به نامهای حسن ضیاظریفی، احمد جلیلیافشار، مشعوف کلانتری، عزیز سرمدی، محمد چوپانزاده و عباس سورکی به همراه مصطفی جوانخوشدل و کاظم ذوالانوار، دو عضو سازمان مجاهدین خلق، در تپههای اطراف زندان اوین بهدست عوامل حکومت تیرباران شدند. روزنامهها فردای آن روز خبر کشتهشدن جزنی و یارانش را با تیتر «۹ زندانی در حین فرار از زندان کشته شدند» پوشش دادند، اما حقیقت ماجرا تا زمان وقوع انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ مسکوت ماند؛ زمانیکه درپی دستگیری و محاکمه اعضای ساواک معلوم شد که بیژن جزنی و یارانش نه در هنگام فرار که بهدست مأموران به تپههای اوین برده و در آنجا به رگبار گلوله بسته شدند.
روایت عمویی از ماجرای نوژه
محمدعلی عمویی گفته است: «یکی از بانوان حزب که از کودتا خبردار شده بود، ما را در جریان قرار داد و ما هم از طریق کانالهای خود کودتا را به رهبران جمهوری اسلامی ایران اطلاع دادیم».
روایت زندگی پرفرازونشیب خسرو روزبه به بهانه سالگرد اعدامش
روزبه در فروردین۱۳۲۷ مجددا دستگیر شد و دادستانی ارتش برای او تقاضای اعدام کرد و در نهایت روزبه به ۱۵سال زندان محکوم شد. او در آذرماه ۱۳۲۹ بههمراه ۹ نفر دیگر از رهبران حزب توده (از جمله کیانوری، مرتضی یزدی، جودت، نوشین و قاسمی) که قبلا همگی در دادگاه نظامی محاکمه شده بودند، به یاری افراد بیرون از زندان، ترتیب یک فرار جنجالی را از زندان قصر دادند.
دکتر خامهای آرمانش را به جای دیگری برده بود تا با وطنخواهی او تناقض نداشته باشد. شاید همین تصمیمهای ملی است که باعث آشنایی و صمیمیت او با دیگرانی میشود که بزرگتر از رفقای پیشین او هستند. رفتوآمد با صادق هدایت، ادیب برجسته عصر، یکی از آن اتفاقات فرخنده است. انور خامهای چنان از رفاقتش با این نویسنده دردآشنا گفته که میتوان جایگاه او را از سطح دیگر رفقا ممتاز کرد.
آخرین بازمانده گروه ۵۳ نفر حزب توده
انور خامهای وصیت کرده بود جسدش به دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران برای انجام تحقیقات سپرده شود.