رییس جمهوری و هیئت همراه با حضور در بیت آیت الله جوادی آملی، با او دیدار و گفتگو کرد.
یک استاد اقتصاد دانشگاه گفت: وزارت کار در گزارشی، آورده است که از سال ۱۳۹۶ به بعد، که بازی با نرخ ارز مساله اصلی حکومت شد، برای اولین بار در تاریخ ۷۰ ساله گذشته ایران، فاصله زمانی دو برابر شدن اندازه جمعیت فقیر کشور، به کمتر از سه سال رسید!
گزارش امسالِ شاخص جهانی فقر چند بعدی (MPI) که به طور مشترک توسط برنامه پیشرفت و توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) و ابتکار توسعه انسانی و فقر آکسفورد (OPHI) مستقر در دانشگاه آکسفورد تهیه شده است، روز گذشته (پنجشنبه) منتشر شد. این تحقیق آماری وضعیت فقر چند بعدی را در ۱۱۲ کشور جهان که سکونتگاه ۶.۳ میلیارد نفر است، بررسی کرده و نشان میدهد، ۱.۱ میلیارد نفر در سراسر جهان در فقر حاد زندگی میکنند و ۴۰ درصدِ آنها در کشورهایی زندگی میکنند که شاهد درگیری، جنگ یا امنیت و آرامش شکننده هستند.
از آگهیهایی که روی درودیوار حوالی برخی بیمارستانهای شهر جا خوش کرده اند، این طور به نظر میرسد که تنگنای مالی و نداری روی شانه صاحب برخی از این آگهیها آن قدر سنگینی کرده که پایشان به معاملهای باز شده است که شاید برای سلامتی شان خطر هم داشته باشد، اما گویا آنها به ته این خط رسیده اند؛ خطی که در یک سوی آن مشکلات معیشت، امان فروشنده را بریده و در سوی دیگرش درد، طاقت یک بیمار را چنان طاق کرده که حاضر است برای پیوند عضو موردنیاز بدنش و بازگشت سلامتی اش، هرچه دارد، بدهد. همه نوع گروه خونی و همه سن وسالی هم میانشان به چشم میخورد.
مهدی پازوکی در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
سیاستهای مقابله با تورم، چندان موفق نبوده است. وقتی در اقتصاد تورم افزایش پیدا میکند، جمعیت فقر ا هم افزایش پیدا میکند و برعکس، اغنیا قدرتمندتر میشوند و این اتفاق در اقتصاد ایران هم رخ داده است. اگر یک مطالعه جامع در این زمینه انجام شود میبینیم که شکاف دهشتناکی در این زمینه وجود دارد. ما یک طبقه لاکچری داریم که تنها مشکلشان این است که نمیدانند پولهای خود را چطور خرج کنند.
نابرابری در ایران مسئلهای قابل توجه است که با تورم و تحریمهای اقتصادی تشدید شده است.
در سالهای گذشته، اقتصاد ایران با شوکهای مختلفی مانند تحریمها و نوسانات نرخ ارز مواجه بوده است؛ در شرایط شوکهای اقتصادی، مانند افزایش تورم یا بحرانهای مالی، دهکهای پایینتر جامعه بیشتر آسیب میبینند.
رئیس انجمن مددکاری ایران در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
قانون اطفال و نوجوانان را داریم، همچنین مرجع ملی حقوق کودک و قوه قضائیه ناظر بر قانون است و تکالیفی نیز بر عهده قوه قضائیه در این خصوص گذاشته شده است. ماده ۴ و ۵ این قانون به صراحت تاکید کرده که وظایف نظارتی این قوه چیست. در ماده ۳ نیز بازماندن طفل و نوجوان از تحصیل، مصداق وضعیت مخاطره آمیز تلقی شده است؛ بنابراین تکالیفی برای ثبت احوال، آموزش و پرورش، وزارت کشور و سایر نهادهای وابسته در قانون مشخص شده است. پس ما در این زمینه هیچ نوع خلاء قانونی نداریم. قانون بسیار شفاف و روشن است و هیچ ابهامی هم ندارد. اما مشکل همیشگی کشور ما این است که قانون زیاد داریم، اما نظارت بر این قوانین، چندان تعریفی ندارد و اگر نظارتی هم انجام میشود به اندازه کافی نیست
منصور حقیقت پور در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
ما یک اشتباه بزرگ نیز در بخش حکمرانی انجام داده ایم و تعدادی از قرارگاهها و نهادهایی را از ابتدای انقلاب شروع کردیم و جا انداختیم که مشمول زمان میشدند. درواقع اکنون دیگر زمان جمع شدن و برچیده شدن یا اصلاح فعالیت برخی نهادها است. برای مثال بعد از انقلاب متوجه شدیم که میزان بی سوادی در کشور بسیار زیاد است و در نتیجه نهضت سوادآموزی را تاسیس کردیم. اما پرسش این است که قرار است تا چه زمانی به انجام فعالیتهای این نهضت ادامه دهیم؟
مهدی پازوکی کارشناس اقتصادی:
یک کارشناس اقتصادی گفت: وقتی هر ساله قیمت گندم و تورم افزایش پیدا میکند، قیمت نان هم باید افزایش پیدا کند؛ اما برای طبقاتی که زیر خط فقر هستند باید فکری اساسی کرد.
مرتضی عزتی در گفتگو با فرارو بررسی کرد:
متاسفانه در کشور ما عمدتا از شیوه کوپنی استفاده میشود. همین امر موجب شده در کشور ما، به لحاظ درآمد سرانه از کشورهای پایین خاورمیانه باشد. وقتی این سیستم کوپنی شروع به کار میکند دولت پس از مدتی کوتاه با کمبود منابع مالی مواجه میشود و در چنین شرایطی، دولت سعی میکند از بیراهه منابع تامین کند. مثلا پول چاپ کند، استقراض کند یا مالیات را افزایش دهد که اینها خود باعث افزایش تورم میشوند
ویتنام در برنامه پنجساله دوم خود (۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰) اهداف تهاجمی را با نرخهای رشد سالانه ۸ تا ۱۰ درصدی برای کشاورزی تعیین کرده بود؛ اما بهجای اینها در عمل، تولیدات کشاورزی سالانه تنها ۲ درصد افزایش یافت.
ناصر ذاکری در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
جامعهای که طبقه متوسط قدرتمند داشته باشد از مسائل معیشتی فراتر میرود و میتواند نگاه سیاسی بهتری داشته باشد. وقتی جامعه درگیر مسائل اولیه معیشت خود باشد، بحث مشارکت در انتخابات هم مفهوم سازندهای پیدا نمیکند. حتی فریب انتخاباتی در جامعهای که قشر متوسط بیشتری دارد کمتر رخ میدهد. متاسفانه در طول سالهای اخیر سیاستهای فقر زدایی مورد بی مهری قرار گرفته اند و فقط شعار داده میشود و تا زمانی که رونق اقتصادی در کشور حاکم نباشد نمیتوانیم انتظار فقر زدایی داشته باشیم. با یارانه دادن که نمیشود فقر زدایی کرد.
مرتضی عزتی در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
عمده افرادی که با دلایل مرتبط با محل سکونت، مهاجرت میکنند با هدف بهبود شرایط این کار را انجام میدهند. در کشور ما نگاههای مرتبط با مبحث حکمرانی مسیر نادرستی را در پیش گرفته و راهی اشتباه میرود. اصل مهاجرت، بد نیست. این که یک شخص، با یک خانواده برای افزایش درامدهای خود، برای افزایش بهره وری و ارتقای سطح زندگی خود مهاجرت کنند را نمیتوانیم به عنوان یک موضوع تمام منفی نگاه کنیم و چه بسا که در مجموع مثبت هم هست، اما ما هیچ برنامهای نداریم که کدام بخشهای کشور پتانسیل افزایش جمعیت دارند و کدام بخشها چنین ظرفیتی ندارند. حکمرانی ما روی حفظ وضع موجود متمرکز شده است و نه ارتقای وضعیت.
بیت الله ستاریان در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
متاسفانه بسیاری از نمایندگان شناخت کافی از حوزه مسکن و چالشهای آن ندارند و در نتیجه در زمینه قانونگذاری چندان قوی عمل نکرده اند. به طور کلی همکاری بین قوه مجریه و قوه مقننه در حوزه بازار مسکن بسیار ضعیف است و شاید بتوانم اینگونه جمع بندی کنم که مشکل اصلی بازار مسکن ما همین عدم حمایت و همراهی قوا است. اگر آقای پزشکیان قرار است در حوزه مسکن تحولی ایجاد کند باید بتواند با مجلس به تفاهم رسیده و مجلسیها را قانع کند که شرایط ایده آلی در حوزه مسکن نداریم.
در گفتگوی فرارو با حسین راغفر بررسی شد:
اگر آقای پزشکیان در همین ۴ سال پیش رو حداقل بخشی از وعدهها و تعهداتی را که مطرح کرده اند به سرانجام برسانند، بخش زیادی از محرومیتهای اجتماعی و مشکلات مردم حل خواهد شد. البته تعهد به چند وعده کافی نخواهد بود، اما همین اجرای تعهدات میتواند تا حد زیادی در کاهش محرومیتها موثر باشد. مدت زمان ۴ سال کم نیست و نمیشود بهانه آورد و گفت نشد در ۴ سال مشکلات را حل کنیم. اگر واقعا عزم سیاسی کافی برای حل مشکلاتی از جمله محرومیت وجود داشته باشد، بهانههای جانبی را نمیتوان پذیرفت.
سعید معیدفر در گفتگو با فرارو تحلیل کرد
متاسفانه سالهاست در کشور ما مسائل اقتصادی حادی وجود دارد که این مشکلات همزمان با تغییراتی که در سبک زندگی خانوادهها به وجود آمده، چالشهایی سخت را به خانوادهها تزریق میکند. سطح انتظارات خانوادههای امروز با سالهای گذشته نیز بسیار تفاوت دارد و این در حالی است، که تورم سرسام آور عملا عرصه را بر نان اور خانواده تنگ کرده و آنهایی که امکان تامین زندگی را ندارند یا از خیر ازدواج میگذرند و بسیاری از افراد قید ازدواج را کاملا زده اند یا در صورت ازدواج به شدت در معرض خطر طلاق قرار دارند.
علی قنبری در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
این تلقی هم که برخی تصور کنند مسائل اقتصادی کشور به حدی بغرنج است که قابل حل نخواهد بود اشتباه است. مسائل اقتصادی کشور قابل حل است به شرطی که شاهد کارشکنیها هم نباشیم. همه جریانها و گروهها باید به این فکر کنند که شرایط کشور به نفع همه مردم ایران پیش برود. از تندروهاگرفته تا ان چه که اسمش را دولت در سایه گذاشته اند، میتواند در روند امور کشور و فعالیت دولت اختلال ایجاد کند. برخی هم کاسبان تحریم هستند که قطعا دلشان نمیخواهد تحریمهای کشور لغو شود.
علیرغم سه چالش کلیدی اشاره شده در بالا یعنی مساله تحریمهای اقتصادی و آرایش جدید سیاسی داخلی و جهانی، افول سرمایه اجتماعی و ناترازیهای اقتصاد کلان، روزنههای امیدی همچنان برای دولت چهاردهم وجود دارد که در صورت خردگرایی و عقلانیت حداکثری، فرصت مواجهه با چالش ها را فراهم می سازد. مهمترین فرصت اقتصاد ایران بدهی داخلی و خارجی پایین کشور است. هم اکنون نسبت بدهی داخلی به تولید ناخالص داخلی حدود ۲۵ درصد است و بدهی خارجی نیز بسیار اندک و کمتر از ۸ میلیارد دلار است.
نامه فرشاد مومنی و حسین راغفر خطاب به مسعود پزشکیان
راه نجات کشور برخورداری از یک برنامه با کیفیت و دقیق توسعه است که متاسفانه برنامه هفتم نسبت بسیار ناچیزی با چنین برنامهای دارد. پیشنهاد میکنیم که فوریترین اقدام خود را بسیج ظرفیتهای دانایی ملی برای اصلاح، تکمیل و طراحی چنین برنامه هفتم قرار دهید و لوازم آن را نیز چنانچه وعده داده اید فراهم کنید که مهمترین آنها شفاف سازی فرایندهای تصمیمگیری و تخصص منابع، بسیج ظرفیتهای دانایی ملی در مسیر جلب مشارکت مولد آحاد مردم در سرنوشت اقتصادی خویش همراه با حفظ عزت نفس برای ساختن زندگی مطلوب خود است.