فاطمه از رفتار بعضی از ایرانیها راضی است و مصداقش هم مهربانی مربیان مرد و زن در خانه علم پاکدشت با افراد غیر ایرانی مثل او است: «پناه ما خانه علم و خالههای مهربان این مرکز هستند.دلم میخواهد شب و روز در خانه علم بمانم. چون به من احساس آرامش میدهد. اما بعضی از ایرانی هم میگویند افغانیها اومدن ایران جای ما را تنگ کردن و شغل ما رو گرفتن.»
«خودم هم نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. همه چیز در یک لحظه رخ داد. دخترک گریه میکرد و من از آبرویم میترسیدم! وقتی گریهکنان گفت: همه چیز را به پدر و مادرم میگویم دیگر حال خودم را نفهمیدم. از رسوایی وحشت داشتم به همین دلیل دخترک را روی زمین انداختم و... .»