بیانیه میرحسین موسوی تلویحا این خواسته را با بیان «ساختار تناقضآلود و غیرقابل دوام نظام اساسی کشور» به عنوان «بحرانِ بحرانها» و تاکید بر «نیاز به تحولی بنیادین» و پیشنهاد سه محور برای نجات ایران مطرح میکند؛ سه خواستهای که معمولا نتیجه انقلاب ها، اعم از انقلابهای از پایین یا از بالا هستند. مشاورین او نیز در روزهای پیشین بین سطور این بیانیه را در اتاقهای کلاب هاوس تشریح و تفسیر و طیفهایی از اقشار مختلف دیگر هم در حمایت از این خواستهها نقطه نظرات خود را تبیین کرده اند.
نویسندگان بیانیه که بیمحلی همان اقلیت اغتشاشگر در پاییز امسال به اصلاحطلبان را دیدهاند، گویی احساسی از جنس جاماندن از تحولات دارند. میدانند نه در بین ملت جایی دارند و رابطه خود را با نظام نیز بر هم زدهاند. حال که آشوبهای پاییز را شکستخورده میبینند، میخواهند فرصتطلبانه از انزوا درآیند. غافل از اینکه انزوای این آلزایمریها ناشی از کنشگری سرتاپا تناقض خودشان است و تا با مردم و نظام صادق نباشند، در روی همین پاشنه خواهد چرخید.