او سعی کرد فرار کند، اما من اجازه ندادم تا اینکه همسرش و یکی از اقوامش آمدند و درگیری راه انداختند. من میدانستم هدفشان چیست و وارد درگیری نشدم تا اینکه به سمت من آمد و مرا زد. آنها میخواستند کاری کنند که مرد سارق فرار کند و وقتی پلیس رسید کسی آنجا نباشد، اما من جلوی او را گرفتم و گفتم باید صبر کند تا پلیس برسد. وقتی به من حمله کردند مجبور شدم مرد سارق را رها و از خودم دفاع کنم، اما من ضربهای به چشم مرد جوان نزدم.