انقلاب مصر يک ساله شد اما هنوز مردم با نيروهاي نظامي درگيرند. برخلاف تصور عمومي که مي پندارد، نظاميان، با انقلاب، از همان نخستين، همراه شد، بايد گفت ; آنها تنها عليه شخص مبارک، در سايه سنگين انقلاب مردمي، کودتا کردند. کودتا کردند تا نظام سياسي، بر پايه آنچه هست، بماند، اما مبارک، رفت که رفت!
نيروهاي نظامي مصر، رفتاري کاملا محافظه کارانه دارند، به اين معني که تغيير را بسيار سخت مي پذيرند... آنها افرادي را در اين 9 ماه، بر مسند قدرت نشاندند، که يکي کهنه تر از ديگري است، نه فقط در سن و سال، بلکه در طرز فکر و انديشه ! درست همان چيزي که جوانان قاهره از آن بيزارند!
نظاميان مصر رفتار خود را بازخواني نمي کنند و پيوسته در بيانيه ها، مسووليت خودکرده را برعهده ديگران مي نهند.
در آخرين رويداد فاجعه بار، در مقابل چشمان آنها، کتابخانه بزرگ مجتمع علمي قاهره که يادگاري از دوران ناپلئون بود، با حدود دويست هزار عنوان کتاب و حدود چهل هزار نسخه خطي، به آتش کشيده شد و از نيروهاي عمليات امداد و نجات و اطفا» آتش، خواسته نشد، به موقع در صحنه حاضر باشد و شگفت آنکه رياست کتابخانه مجتمع مي گويد، اخبار فاجعه، پيش از لهيب آتش، بر روي آنتن ها رفته است!
چرا چنين فاجعه اي در آخرين ساعات روز انتخابات پارلمان انجام پذيرفت؟ آيا عده اي مي خواهند، اتفاق 1990 الجزاير، در مصر تکرار شود؟ آنچه در فاجعه آتش سوزي مجتمع و کتابخانه ذيقيمت قاهره خاکستر شد، بخش مهمي از تاريخ مکتوب دنيا، به ويژه منطقه آسيا تا کشور هند است.
آنچه به آتش کشيده شد، بايد براي ايران مهم باشد، نه فقط به خاطر اسناد عهد فاطمي، بلکه براي مهمي چون نقشه هاي تاريخي و کهن که نام خليج فارس، بر آن منقوش بود به ويژه مجموعه بسيار نفيس و منحصر به فرد اطلس قديم هند.
...اميد آنکه، آنچه سوخت، محدود به اوراق و تاريخ گردد ، چرا که بدون آن ، هويت ها ، باز هم زنده است. ... اميد آنکه، مصر آينده و انقلابش را بيش از اين، در ميان کوچه و خيابانهاي قاهره، در قماري به نام حماقت، نسوزاند!