bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۹۵۲۱۱
فارن پالسی:

«اوباما» بدترین سیاست خارجه را در قبال «ایران» داشته است

تاریخ انتشار: ۱۳:۰۵ - ۲۱ آبان ۱۳۹۰


فرارو-
سیاست اوباما در قبال ایران ناامیدکننده، کند و مملو از تردید است. اما آیا تاکنون به جایگزینی برای این سیاست ها اندیشیده شده است؟ جیمز تروب، نویسنده نیویورک تایمز در مقاله ای برای فارن پالسی با انتقاد از سیاست های اوباما در قبال ایران از همان گام نخست، سوال بالا را مطرح می کند.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، زمانیکه باراک اوباما سمت ریاست جمهوری آمریکا را کسب کرد، قصد داشت در زمینه منع گسترش سلاح های هسته ای، سیاستی متفاوت از جورج دبلیو بوش داشته باشد. اوباما و تیم وی عقیده داشتند که تنها راه کسب حمایت برای مقابله با کشورهایی مانند ایران، عمل به تعهدات خود آمریکا بر اساس پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای در جهت کاهش ذخایر هسته ای ایالات متحده است. یکی از کارشناسان ارشد اوباما در امور منع گسترش سلاح در روزهای نخست ریاست جمهوری اوباما به من گفت سیاست اوباما اینگونه است، دولت وی به این کشورها سفر کرده و خواهد گفت: "ما به وظایف خود عمل می کنیم، حال زمان آن رسیده که شما هم به وظایف خود عمل کنید."

گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی طی هفته گذشته در مورد برنامه هسته ای ایران منتشر شد. میت رومنی در ستون سرمقاله وال استریت ژورنال ادعا می‌کند "به یمن وجود رکورد بی سابقه ناکامی های دولت، ایران با سرعت بالایی به سوی هدف خود برای کسب سلاح هسته ای در حرکت است." در واقع گزارش آژانس به طور کلی به مواردی اشاره دارد که پیش از تصدی اوباما در پست ریاست جمهوری اتفاق افتاده بودند و لزوماً اجازه رسمی گسترش این نظریه که ایران سال ها است به دنبال ساخت کلاهک هسته ای است و همچنان به فعالیت های خود ادامه می دهد را صادر کرده است. بوش و اوباما هیچ کدام نتوانسته اند ایران را از پیشبرد اهداف خود بازدارند و استراتژی اوباما در مورد برنامه هسته ای ایران راه گشا نبوده است.

ایران همچنان به فعالیت های غنی سازی اورانیوم خود ادامه می دهد و سیاست های اوباما در این زمینه کارآیی لازم را نداشته است. تلاش های اولیه اوباما برای برخورد دیپلماتیک با ایران به هیچ نتیجه ای نرسید اما این امکان را برای مقامات رسمی آمریکا ایجاد کرد که در سازمان ملل و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به طرح این موضوع بپردازند که با حسن نیت برای پایان دادن به محدودیت های دوره بوش بر ایران تلاش کرده اند. پذیرش محدودیت های هسته ای از سوی رئیس جمهور و افزایش فشار از سوی وی در مورد معاهده کاهش تسلیحات با روسیه باعث شد در سراسر کشورهای در حال توسعه این شبهه ایجاد شود که آمریکا در حال نقض همان قوانین بین المللی است که اصرار دارد ایران رعایت شان کند.

من از نیکلاس برنز، معاون وزیر امور خارجه آمریکا در دوره ریاست جمهوری بوش که در دور دوم مسئول پرونده ایران بود، در مورد ارزیابی اش از استراتژی اوباما سوال کردم. برنز معتقد است که سیاست بوش و اوباما هر دو از نوع چماق و هویچ بوده اما سیاست اوباما را از منظر افکار عمومی موثرتر ارزیابی کرده و آن را بسیار هنرمندانه می خواند، زیرا در شرایطی که محمود احمدی نژاد سعی دارد با ایفای نقش ضد آمریکایی بار دیگر به جایگاه قهرمانانه سال های پایانی دوره بوش دست یابد، اوباما توانسته دست بالا را در افکار عمومی داشته باشد.

با این حال به عقیده رمنی و دیگر کارشناسان در شرایطی که ایران در حال غنی سازی اورانیوم است، چه اهمیتی دارد که احمدی نژاد در افکار عمومی چه جایگاهی دارد؟ در هر حال هدف هنرمندانه بودن نیست، بلکه متوقف کردن فعالیت های هسته ای ایران است. به انزوا کشاندن رئیس جمهوری ایران تنها می تواند کمی زمان برای آمریکا بخرد و این زمان لزوماٌ نباید به نفع ایران باشد، اما تاکنون که بوده است.

هدف آمریکا این است که ایران را مجبور به پرداخت هزینه ای هنگفت برای برنامه هسته ای خود کند و این امر می تواند در نهایت منجر به پذیرش راه حلی شود که بیانگراهداف صلح آمیز برنامه هسته ای ایران باشد. شاید پذیرش اولیه طرح اخیر برای متوقف کردن روند غنی سازی اورانیوم در قبال تضمین دریافت اورانیوم با غنای 20 درصد از خارج از مرزها از سوی احمدی نژاد، یکی از گونه های همین تلاش باشد. البته این امر چندان هم بی سابقه نیست: در گذشته رهبران کره جنوبی، آرژانتین و برخی دیگر از کشورها در مواجهه با فشارهای جهانی، برنامه هسته ای خود را متوقف کرده اند. اما ایران، کره جنوبی نیست؛ ایران یک قدرت روز افزون منطقه ای و یک کشور انقلابی است، و سران این کشور در زمینه دستیابی به ظرفیت هسته ای به عنوان یک ضرورت ایدئولوژیک و ژئوپلتیک، متحد هستند. ایران شاید در شرایطی مشابه پاکستان در دهه هفتاد میلادی قرار گیرد. 

نه چماق و نه هویچ نمی تواند از تمایل ایرانیان برای رسیدن به خواسته شان بکاهد. با در نظر گرفتن چنین شرایطی حتی خطر جدی جنگ هم کارگر نخواهد بود. البته اوباما این گزینه را کنار نگذاشته و رومنی معتقد است که اوباما به عنوان یک رئیس جمهور ممکن است آماده جنگ شود.

بنابراین گزینه های آمریکا از این قرار است: سیاست ناامیدکننده ایفای نقشی موثر برای گردهمایی و حفظ یک ائتلاف، افزایش تدریجی فشارها، زمان خریدن و به تعویق انداختن روز حساب رسی به این امید که تغییری ایجاد شود و ایرانیان نخواهند شرایط سخت را تحمل کنند- یا آماده جنگ شوند. اما کسی تهدید به جنگ نمی کند مگر اینکه خواستار راه اندازی آن باشد؛ و حمله هوایی به ایران، چه از سوی آمریکا باشد یا اسرائیل منجر به حملات تلافی جویانه علیه آمریکا می شود و جایگاه آمریکا را در اکثر کشورهای جهان عرب و طرفداران آمریکا خدشه دار خواهد کرد. 

تمام این تلاش ها در نهایت می تواند به زیرساخت های هسته ای ایران صدمه بزند و آنها را نابود نخواهد کرد. این اقدام می تواند با هزینه غیرقابل تصوری موجب خریداری زمان شود و تضمینی باشد بر این امر که ایرانیان برای دستیابی به بمب، هر شرایطی را تحمل کنند.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین