bato-adv
کد خبر: ۹۴۸۴۶

دیکتاتوری‌ها و دموکراسی‌های ورشکسته

قاسم توکلی
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۸ - ۱۸ آبان ۱۳۹۰

 
فرارو- در هفته گذشته مذاکرات فشرده ای در استانبول برای حل بحران هایی که در حال حاضر منطقه را با چالش جدی مواجه نموده است برگزار شد. در اولین دور مذاکرات، مسئولان سیاست خارجی منطقه ای و فرامنطقه ای در استانبول گرد هم آمدند تا به روسای دولتهای پاکستان و افغانستان ملحق شوند که برای گفتگو در خصوص تنش های اخیر میان دو کشور میهمان ترکیه بودند، کنفرانسی که گویا هدف آن چاره اندیشی درباره بحران رو به وخامت امنیتی در افغانستان بود.

در دومین دور مذاکرات، که میان «اتحادیه عرب» و دولت سوریه برگزار شده بود طرفین اعلام کردند که به یک توافق دوجانبه برای حل بحران خونین فعلی در سوریه دست یافته اند. گویا دولت «بشار اسد» پس از مذاکرات طولانی حاضر شد شرایط اتحادیه عرب را برای پایان دادن به عملیات نظامی در شهرهای ناآرام پذیرفته و همچنین به گزارشگران و خبرنگاران بین المللی اجازه حضور در مناطق بحرانی را برای تهیه خبر و گزارش مستقل بدهد.

علیرغم این قبیل نمایش های دیپلماتیک، تاکنون اما یافتن راه حلی بومی و سازنده که برآیند اراده سیاسی دولت های منطقه باشد، نه در افغانستان و سوریه که در یمن و بحرین نیز ممکن نشده است چرا که قدرت های موجود در منطقه، منافع متضادی در این کشورها دارند و اساساً درک مشترکی از منافع منطقه ای در اذهان بازیگران فعلی مشاهده نمی شود. در افغانستان کماکان عملیاتهای انتحاری طالبان، که اکنون ارتباط آنها با بخشهایی از دولت پاکستان مشهود است، ادامه دارد و در سوریه نیز در کمتر از 48 ساعت پس از اعلام توافق میان اتحادیه عرب و دولت اسد برای پایان دادن به بحران، شمار قربانیان خشونتها از مرز یکصد تن گذشت، خونریزی هایی که تا به این لحظه هم ادامه داشته و حتی عید سعید قربان نیز نتوانست توقفی هر چند کوتاه در آن ایجاد نماید.

به راستی چرا برآیند دیپلماسی منطقه ای و تلاش سازمانهای مربوط نمی تواند راه کاری برای بحران های موجود باشد؟ چرا سازمانهایی چون «کنفرانس اسلامی»، «اتحادیه عرب»، «شورای همکاری خلیج فارس» و... تاکنون نتوانسته اند راه حل موثری برای بحرانهای موجود در پاکستان-افغانستان، بحرین، یمن، سوریه و... بیابند؟ در حالی که در غیبت و انفعال مشهود دیپلماسی منطقه ای، قدرتها و سازمانهای فرامنطقه ای چون ناتو و نیروهای ائتلاف بین المللی در افغانستان (ایساف) موفق به ایفای نقشی فعال و موثر در سوق دادن تحولات جاری در جهت منافع خود بوده اند.

منشاء این انفعال دیپلماتیک را شاید بتوان در بافت متناقض نما و پیچیده حاکمیتهای موجود در منطقه جستجو کرد، جایی که دیکتاتوری ها و دموکراسی های ورشکسته، دست اندرکار یک «همزیستی نامسالمت آمیز» اند. «اتحادیه عرب»، اتحادیه مجموعه ای از رژیم های پادشاهی خاندانی است که پس از «بهار عرب» شکاف های عمیقی در آن ایجاد شده است. این دیکتاتوری ها طی هفته ها و ماه های گذشته تلاش کرده اند موضع واحدی را در برابر دولت های بحران زده در سوریه، یمن و پیش از آن در لیبی و مصر اتخاذ کنند و از این طریق نشان دهند که در سال 2011 هنوز چیزی بیش از یک سازمان ارتجاعی واپس مانده از دوران جنگ سرد هستند.

بدیهی است که خواسته های چنین اتحادیه ای نه تنها هیچ مشروعیتی حتی برای اعضای آن ندارد، که از هیچ ضمانت اجرایی عملی ای نیز برخوردار نیست. به همین دلیل است که یک هفته پس از اعلام توافق اتحادیه عرب و دولت سوریه نه تنها تغییری در داخل این کشور اتفاق نیفتاده که بر میزان تلفات سرکوب های خشونت آمیز نیز افزوده شده است.

قرینه این دیکتاتوری های ورشکسته در منطقه، دموکراسی هایی به همان میزان ناتوان است که عملاً به زمینی خالی برای تسویه حساب همان دیکتاتوری ها تبدیل شده اند. امروزه کشورهایی چون افغانستان، پاکستان، لبنان و عراق، با ظاهری دموکراتیک و برخوردار از نظام سیاسی مبتنی بر انتخابات آزاد، هر یک به تنهایی واجد تمام لوازم کافی برای ناامن کردن همسایگان خود و حتی شعله ور کردن یک درگیری تمام عیار منطقه ای هستند.

تحولات سیاسی در این دموکراسی ها، که حتی در اثبات ویژگیهای ابتدایی یک دولت چون «قلمرومندی»، «انحصار نیروی اجبار» و «حاکمیت مستقل» ناتوانند، تابعی است از جزر و مد قدرت در سایر کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای. در حال حاضر دولتهایی چون پاکستان و افغانستان و عراق عملاً هیچ کنترلی بر بخشهای عظیمی از خاک خود ندارند و قلمرو آنها عملاً پناهگاه بزرگترین سازمانهای تروریستی و کارتلهای بزرگ مواد مخدر است.

در پاکستان، دولتهای به اصطلاح «منتخب»، در زیر سایه سنگین نظامیان، عملاً فاقد نفوذ موثر به ویژه در عرصه سیاست خارجی هستند و حیات دولت هایی چون افغانستان و عراق نیز با خروج نیروهای خارجی از این کشورها طی 3 سال آینده در هاله ای از ابهام قرار دارد. طبیعی است که برآیند سیاست خارجی در منطقه ای مملو از دیکتاتوری ها و دموکراسی های ورشکسته، چیزی جز واگرایی، انفعال و پس روی نخواهد بود. مفاهیمی چون منافع ملی و منطقه ای، صلح، امنیت و درک مشترک از روند تحولات نظام جهانی در این کشورها یا بازیچه دست باندها و نهادهایی است که قدرت نظامی-امنیتی را در انحصار خود دارند و یا دستخوش هرج و مرج و منازعات پیچیده ناشی از فقدان دولت مرکزی نیرومند است.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین