ترنج موبایل
کد خبر: ۹۳۳۱۱۰

وحید شقاقی شهری در گفت‌وگوی تفصیلی با فرارو مطرح کرد:

اکنون در کشور تقاطع بحران‌ها رخ داده / ۹۰ میلیون ایرانی باید متضرر شوند تا یک نفر رانت خود را از دست ندهد

اکنون در کشور تقاطع بحران‌ها رخ داده / 90 میلیون ایرانی باید متضرر شوند تا یک نفر رانت خود را از دست ندهد

بانک مرکزی، تصور می کرد می تواند با سیاست های پولی انقباضی، تورم در اقتصاد را مهار کند. در حالی که اگر من مسئول بانک مرکزی بودم تمام تلاشم را می کردم که به همه مقامات کشور بقبولانم که با ابزارهای پولی امکان مهار کامل تورم وجود ندارد. ایراد این است که بانک مرکزی سال ها در حال تبلیغ این راهبرد است و عملا به مقامت ارشد کشور نیز می رساند که می شود با سیاست های پولی انقباضی، تورم و ارز را مهار کرد.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- افزایش نرخ تورم کشور و روندی که از دید برخی اقتصاددانان به سمت ابرتورم است، پرسش‌هایی درباره نقش بانک مرکزی در پیشگیری از دلاریزه شدن اقتصاد کشور و مهار تورم فزاینده ایجاد کرده است. بانک مرکزی در وضعیت پیش آمده چقدر مقصر است و چه کارهایی باید انجام دهد؟

به گزارش فرارو، این ها پرسش‌هایی است که دکتر وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو به آن ها پاسخ داده است:

کشور با «تقاطع بحران‌ها» رو به رو است

وحید شقاقی شهری به فرارو گفت: «نقش و سهم سیاست‌های پولی در شرایط کنونی اقتصاد کشور، نمی‌تواند نقش و سهم زیادی باشد. مشکل ما، اکنون سیاست‌های پولی نیست. ما این روزها هم در بخش واقعی اقتصاد کشور به مشکل برخورده‌ایم و هم در بخش مالی مسئله داریم. همه ما می‌دانستیم که در میان مدت و بلندمدت، سلطه مالی بر بخش پولی حاکم است و با توجه به این که سلطه مالی بر بخش پولی حاکم است، صرفا با اتکا به سیاست‌های پولی انقباضی، نمی‌توانستیم به شکل پایدار، با دوام و مدت‌دار، مسائل تورم و ارز را حل کنیم. راهبرد از ابتدا اشتباه بوده است. مسئله اقتصاد ایران اصلا با سیاست‌های پولی حل نمی‌شود. اگر ما نتوانیم مشکل بخش واقعی اقتصاد و بخش مالی را حل کنیم، صرفا با اتکاء به سیاست‌های پولی انقباضی، در میان مدت و بلندمدت به مشکل تورم‌های بالا و شوک‌های ارزی برمی خوریم. راهبرد اشتباه این بود که سیاست‌های پولی انقباضی، کنترل رشد نقدینگی و سیاست‌های تثبیت ارز و ارز ترجیحی را برای کنترل تورم و نوسانات ارزی استفاده کنیم. در حالی که این راهبرد اشتباه بود و در حال طی کردن مسیری غلط هستیم. ریشه شوک‌های ارزی و تورمی بخش واقعی اقتصاد کشور است.» 

وی افزود: «حداقل ۸ چالش و ناترازی حل نشده در کشور داریم که از بحران آب و فرونشست زمین، تا بحران انرژی (برق، گاز، بنزین)، بحران بانکی فرسودگی زیرساخت‌ها و به زودی بحران صندوق‌های بازنشستگی گسترده است. با توجه به این که درآمدهای دولت به واسطه تحریم‌های نفتی کاهش پیدا کرده، این ناترازی‌ها به دلیل سیاست‌های غلط اقتصادی از جمله اقتصاد دستوری و حاکمیت شبه دولتی‌ها در اقتصاد و انحصارهای گسترده روند افزایشی دارد. سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران نیز توسط بخش خصوصی انجام نمی‌شود و دولت هم که به علت تحریم‌ها منابعی برای سرمایه‌گذاری نداشته و عملاً ماحصل این وضعیت این شده که با مشکل ناترازی‌ها مواجه شده ایم. اکنون در کشور ما «تقاطع بحران‌ها» رخ داده است. همزمان با همه این‌ها، دولت با کسری شدید بودجه مواجه شده است. در نتیجه همه این‌ها فشار سنگینی بر بانک مرکزی و شبکه بانکی کشور وارد شده و بدهی دولت نیز، به شدت افزایش پیدا کرده است. کسری بودجه دولت نیز روند افزایشی دارد و حاصل سرسام‌آور بدهی دولت، رشد نقدینگی و توسعه بدهی دولت در شبکه بانکی را در پی دارد. خروجی این وضعیت، شوک‌های ارزی و تورم است.»

با ابزارهای پولی نمی‌شود شوک‌های ارزی و تورمی را کنترل کرد

این اقتصاددان در ادامه گفت: «نقش و سهم بانک مرکزی در شوک‌های ارزی و تورم کشور، مشخص است. ابزاری که بانک مرکزی در اختیار دارد، سیاست‌های پولی است. اما مسئله این است که مشکل اصلی اقتصاد کشور ما ناترازی‌های اقتصادی و تحریم‌های اقتصادی است که هیچ یک هم در اختیار بانک مرکزی نیست. من نقش بانک مرکزی را در این وضعیت خیلی بالا نمی‌بینم. هرچقدر هم که به بانک مرکزی فشار وارد شود، واقعا ابزاری ندارد، چون بخش واقعی اقتصاد ما اصلا کار نمی‌کند. بخش مالی اقتصاد با مشکل مواجه است و بخش واقعی هم کار نمی‌کند که نمی‌شود با اتکاء به ابزارهای پولی اقتصاد را کنترل و مهار کرد. به همین دلیل است که به شدت شاهد کاهش ارزش پول ملی هستیم و کاهش ارزش پول ملی نیز شوک‌هایی تورمی را ایجاد خواهد کرد. این راهبرد اشتباه بود و در سالهای گذشته هم مسیر اشتباهی را رفتیم چرا که فکر می‌کردیم با ابزارهای پولی و با اتکاء به بانک مرکزی می‌توانیم شوک‌های ارزی و تورمی را کنترل کنیم. این همان اشتباه بزرگی است که سال‌های سال استفاده کرده‌ایم و اکنون نیز به یک معضل بزرگ تبدیل شده است.» 

وی افزود: «تا زمانی که سیاهچاله اقتصاد ایران که متشکل از رانت، فضای غیررقابتی، اقتصاد دستوری و محیط انحصاری و رفاقتی است نابود نشود، اقتصاد ایران حل نمی‌شود و هرچه هم وارد این سیاهچاله می‌شود به شکل بحران خارج می‌شود و عملا تا زمانی که این سیاهچاله به کار خود ادامه می‌دهد و به علت رانت‌هایی که در آن وجود دارد، همه امکانات و منابع ملی را می‌بلعد و جذب می‌کند، چیزی به جز بحران خلق نمی‌کند. انهدام این سیاهچاله کار بسیار سختی است چرا که ذینفعان بزرگی را پشت خود دارد. این سیاهچاله در حال تخریب کشور و حیف و میل منابع ایران و تشدید ناترازی است. تا زمانی که این سیاهچاله هست بخش‌های مالی و پولی کشور ما نیز موفق عمل نخواهند کرد و بخش واقعی اقتصاد ما ضعیف خواهد شد. همه این‌ها است که با فشار بر بخش پولی تورم ایجاد می‌کنند.» 

ذینفعان سیاهچاله اقتصادی کشور سود میلیاردی می‌برند

این استاد دانشگاه گفت: «ما در ۵ سال گذشته مسیر اشتباهی را طی کرده ایم. ما فکر می‌کردیم با تکیه بر سیاست‌های پولی و بدون انهدام سیاه چاله اقتصاد کشور، می‌توانیم تورم را مهار کنیم. اما این روش درست نیست. بانک مرکزی با ابزار سیاست‌های پولی صرفا نمی‌تواند مشکلات اقتصادی کشور را حل کند، چون اصلا حل مشکل کشور، از کانال سیاست‌های پولی عبور نمی‌کند. هیچ شکی وجود ندارد که راهبرد بانک مرکزی از ابتدا اشتباه بود. بانک مرکزی، تصور می‌کرد می‌تواند با سیاست‌های پولی انقباضی، تورم در اقتصاد را مهار کند. در حالی که اگر من مسئول بانک مرکزی بودم تمام تلاشم را می‌کردم که به همه مقامات کشور بقبولانم که با ابزارهای پولی امکان مهار کامل تورم وجود ندارد. ایراد این است که بانک مرکزی سال‌ها در حال تبلیغ این راهبرد است و عملا به مقامت ارشد کشور نیز می‌رساند که می‌شود با سیاست‌های پولی انقباضی، تورم و ارز را مهار کرد. من هم سالیان سال است که می‌گویم این سیاست‌های پولی، پاسخگوی بلندمدت نخواهد بود، چرا که سلطه مالی بر بخش پولی کشور حاکم است چرا که بخش واقعی اقتصاد ما کار نمی‌کند.» 

وی افزود: «برای همین است که مدام بر سیاهچاله‌ای تاکید دارم که بحران‌ها را بر اقتصاد کشور تحمیل می‌کند. فرض کنید یک شخص بیمار است و به او گفته می‌شود اگر داروی خاصی را مصرف کند، بیماری در او کنترل می‌شود اما چون ریشه بیماری درمان نشده، نمی‌شود که تا ابد دارو مصرف کند، بالاخره باید فکری به حال درمان شود. ریشه بیماری اقتصاد ما هم در سیاهچاله است. ما در یک فضای اقتصادی ذینفعانه و رانتی کار می‌کنیم. در چنین فضایی، تشدید ناترازی، تورم و شوک‌های ارزی چیز عجیبی نیست. بهتر است آدرس غلط ندهیم و نگوییم با استفاده از سیاست‌های پولی می‌توانیم جلوی تورم را بگیریم. این سیاهچاله هم منهدم نمی‌شود چون افراد پرنفوذی در آن منفعت دارند و حاضرند به قیمت نابودی کل اقتصاد کشور مانع از نابودی این سیاهچاله شوند. این افراد فقط به فکر رانت خود هستند. مورد داشتیم که یک آقایی که در واردات نوعی ماده غذایی نقش داشت به علت این که رانتش کم شده بود در واردات آن ماده تعلل کرد و چند روز آن ماده را وارد نکرد و قیمت این ماده به یکباره چند برابر شد. در نتیجه دوباره رانت این آقا برقرار شد تا راضی شد بار کشتی‌های خود را وارد کند. این وسط ۹۰ میلیون ایرانی باید متضرر شوند تا این آقا رانت خود را از دست ندهد. امثال این آقا بخشی از آن کارتل پشت صحنه هستند که برایشان مردم مهم نیستند بلکه آن میلیاردها تومان سود پشت هر کشتی مهم است.»

تبلیغات
خبرنگار : رویا پاک سرشت
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات