خطای وزیر آموزش و پرورش کجاست؟
بچهها از مدرسه بریدهاند/ میانگین معدل در کل کشور زیر ۹ است!
شکاف میان نهادی رسمی همچون آموزش و پرورش و زیست فرهنگی نسل جدید جایی برملا شد که کاظمی گفت: «ما در مدرسه چیزی به نام آهنگ نداریم و من نمیفهمم منظورتان چیست؟!» یک جامعه شناس معتقد است که بچهها از مدرسه بریدهاند و علاقهای به حضور در آن ندارند، بنابراین به جای نگرانی درباره پخش موسیقی در مدارس، وزیر باید به فکر ارتقای سطح علمی و معدل دانشآموزان باشد.
فرارو- پرسش انکاری وزیر آموزش و پرورش در مورد موجودیت موسیقی در مدارس، آنجا که میگوید: «کجا ما چنین مسائلی داریم؟» در مقابل واقعیتهای اجتماعی قرار میگیرد؛ واقعیتی که به واسطه ماهیت نهاد آموزش و پرورش، مشخصا نسل آینده را هدف قرار میدهد. از سویی دیگر ورود به این مساله با نگاه وزیر آموزش و پرورش نشان از کژفهمی مفهوم موسیقی دارد؛ تسری یافتن این نگاه در جامعه حتی بر کیفیت موسیقی به شکل کلی هم تاثیرگذار بوده تا جایی که در برخی موارد رو به سوی ابتذال دارد.
به گزارش فرارو، وقتی علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش، در مجلس به استیضاح نزدیک شده بود، پذیرفت که «در آموزش و پرورش چالش مزمن چندوجهی داریم». به گفته کارشناسان، این چالشها از افت کیفیت علمی تا تبعیض و نابرابری آموزشی و بیتوجهی به پرورش آنان را دربرمیگیرد.
این چالشها تنها متوجه دانشآموزان و اولیا نیست، بلکه معلمان را نیز به طور مستقیم تحت تاثیر قرار داده است؛ بهگونهای که در ماههای اخیر، موارد قابل توجهی از مدیران و معلمان تنها به دلیل پخش موسیقی یا ایجاد فضایی شاد در مدرسه، مورد بازخواست قرار گرفتهاند.
این وضعیت در حالی رخ میدهد که حال کلی جامعه نیز خوب نیست. به تعبیر تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس: «در جایی که وضعیت یک جامعه از نظر اقتصادی و اجتماعی به صورت توامان خوب نیست، حتی اگر از نظر اقتصادی گشایشی هم پدید بیاید، حال آن جامعه از نظر فرهنگی و اجتماعی به سرعت به سامان نخواهد شد.» با این وجود آموزش و پرورش، به عنوان نهادی اجتماعی که مستقیما با آسیبپذیرترین قشر جامعه سروکار دارد راه حلهای آزمایش شده جهانی همچون استفاده از موسیقی را رد میکند؛ آن هم برای قشری که آینده را تحت تاثیر خود قرار میدهند.
او در پاسخ به پرسش خبرنگاران درباره پخش موسیقی در مدارس میگوید: «ما در مدرسه چیزی به نام آهنگ نداریم و من نمیفهمم منظورتان چیست، مدرسه جای تربیت، آموزش و فعالیتهای گروهی است... این موارد به هیچوجه مورد تایید ما نیست، کجا ما چنین مسائلی داریم؟»
مساله زمانی پررنگتر میشود که از منظر دانشآموزان به ماجرا نگاه کنیم؛ دانشآموزانی که هر روز در صف صبحگاه، با یونیفرمهای یکدست و گاه تیره ایستادهاند.
در این چارچوب باید پرسید: جایگاه موسیقی در نظام آموزش جهانی امروز چیست و چه نقشی در فعالیتهای گروهی دارد؟ آیا چنین نگاههایی مرز میان موسیقی خوب و بد را در سطح کلان کدر نکرده است؟ و در نهایت، آیا پخش موسیقی در مدرسه ناهنجاری اجتماعی است یا طرح این مساله از سوی وزیر، به معنای محدود کردن فضای آموزشی به تعریفی خاص از هنجار و بیرون راندن دیگران از این فضاست؟
علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس، روانشناس اجتماعی و مشاور علمی در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش تهران، در گفتوگو با فرارو به بررسی این مساله پرداخته و میگوید: «جایگاه آقای کاظمی در نظام آموزش و پرورش کجاست و آیا او جایگاه خود را میشناسد؟ واقعیت این است که او شناختی از نظام آموزش و پرورش و از حوزه تعلیم و تربیت سررشتهای ندارد. موضعگیریهای او بیشتر در راستای حفظ جایگاه شخصیاش به نظر میرسد و با هدف جلب رضایت اقلیتی با چنین نگرشی مطرح میشود، نه با در نظر گرفتن مخاطبی به وسعت جمعیت ۹۰ میلیونی ایران.»
تاثیر موسیقی حتی بر حیوانات اثبات شده/ چوپان از نی بهره میبرد
علیرضا شریفی یزدی به فرارو میگوید: «در سلسله مراتب نیازهای انسان، عالیترین مرتبه که به آن والایش یا تصعید میگویند، هنر است. هنر، بالاترین مرتبه رشد یک انسان محسوب میشود. یکی از هنرهای هفتگانه جهان که بیشترین اثر و تاثیر را نه تنها بر انسانها بلکه بر حیوانات دارد، موسیقی است. اگر به چوپانها نگاه کنید، یکی از ابزارهای همیشگی آنها نی است که به افزایش شیردهی حیوانات کمک میکند. جایگاه موسیقی برای انسان نیز از لحاظ علمی در طول تاریخ والاترین بوده و خواهد بود.»
او میافزاید: «اما این موسیقی در نظامهای آموزش و پرورش دنیا چه جایگاهی دارد؟ پیشرفتهترین نظام آموزش و پرورش دنیا متعلق به کشور فنلاند است و پس از آن کشورهایی مانند دانمارک، هلند، بلژیک و نروژ و سایر کشورهای حوزه اسکاندیناوی قرار دارند که موسیقی یکی از اصلیترین شیوههای آموزشی آنهاست. در شرق نیز کشور چین که الگوی ایران شده است، موسیقی جزو لاینفک نظام آموزشی آنهاست و همینطور در ژاپن.»
هیپهاپ بر ذهن اثر منفی دارد
این جامعهشناس میگوید: «در زمینه موسیقی، وقتی میخواهیم فردی را به مراتب عرفانی برسانیم، در هند، چین و حتی میان برخی از عرفای ایران، یکی از ابزارهای مهم آنان موسیقی بوده است. موسیقی به دو دسته تقسیم میشود: یک دسته باعث تعالی روح، پالایش روان انسان، رشد مغز و پیشرفت او در زندگی میشود که نظامهای آموزشی به آن میپردازند. دسته دیگر، موسیقیهای خطی است که مطالعات عصبروانشناسی نشان میدهد بر مغز اثر منفی دارد؛ مانند هیپهاپ و برخی موسیقیهای پارتی که به صورت تکراری و خطی اجرا میشوند و برای مغز انسان مضر هستند.»
او میافزاید: «همه نظامهای پیشرفته آموزش و پرورش دنیا، حتی در منطقه خودمان مانند اردن و قطر، به موسیقی به عنوان ابزاری برای تربیت کودکان نگاه میکنند. در کشور ما نیز همین وضعیت وجود دارد؛ مگر سرودها و آهنگهایی که کودکان اجرا میکنند؟ آنها نیز بخشی از موسیقی هستند و بنابراین موسیقی در نظام آموزشی ایران هم حضور دارد.»
نگاه محافظهکارانه مرز میان موسیقی خوب و بد را کدر میکند
این روانشناس اجتماعی میگوید: «نگاه محافظهکارانه و سنتی باعث میشود مرز میان موسیقی خوب و بد کدر شود. یکی از مهمترین وظایف نظام تعلیم و تربیت، ایجاد سواد هنری در دانشآموزان است؛ یعنی توانایی شناخت موسیقی خوب و بد. هدف آموزش و پرورش تربیت موزیسین یا نقاش نیست، بلکه آموزش سواد هنری به کودکان است تا بتوانند سره را از ناسره تشخیص دهند و موسیقی فاخر و مثبت را از موسیقی سخیف بازشناسند.»
او میافزاید: «اگر این آموزش صورت نگیرد، خلاء ایجاد میشود و موسیقی نامناسب جایگزین میشود، زیرا فضایی خالی و بدون راهنمایی هنری در اختیار مخاطب است. وقتی آموزش و پرورش از یک سو سواد هنری کودکان را بالا میبرد و از سوی دیگر تولیدات موسیقی مناسب برای آنان ارائه میکرد، شاهد فاجعههایی که برخی خوانندگان با شعرهای اروتیک برای کودکان ایجاد کردند، نبودیم. این آثار، که بچهها بدون درک معنی آنها حفظ و حتی در مدرسه تکرار میکنند، نتیجه کوتاهی آموزش و پرورش است. نظام آموزشی در این زمینه وظیفه دارد هم مهارت تمییز موسیقی خوب از بد را به کودکان بیاموزد و هم تولید و عرضه موسیقی مناسب آنها را فراهم کند تا فضای هنری سالم ایجاد شود.»
صندلی کناری کاظمی مجوز کنسرت میدهد
مشاور علمی در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش تهران میگوید: «هماکنون حتی دو قطبی ایجاد نشده است؛ ما یک قطب بزرگ داریم که جامعهای با نیازهای موسیقیایی خود است و مسیر خود را میرود، و یک اقلیت اندک که به دلایل موقعیتی یا مالی شعارهایی میدهند که هیچ مخاطبی ندارد و عملی نیست. تصور کنید فضای ایران بدون موسیقی، کشوری که هر سال چندین کنسرت با مجوز وزارت ارشاد برگزار میشود؛ یعنی صندلی کنار آقای کاظمی! این نیاز محسوس است و به همین دلیل سالانه حدود ۵ میلیون نفر برای کنسرت خوانندگان خارجی خارج میشوند، چون داخل گزینهای وجود نداشت.»
او میافزاید: «در مورد دانشآموزان هم، آنها منتظر دستور وزیر نیستند که موسیقی گوش بدهند یا نه. در فضایی که اکنون وجود دارد، اظهارات وزیر بیشتر شبیه شوخی است؛ گویا ایشان به برخی نمایندگان مجلس و دیگران میگوید با این حرفها اجازه بدهند همچنان وزیر بماند، چراکه لبه استیضاح قرار گرفته است. او میداند اکثر مدارس ما بچهها موسیقی گوش میدهند، ساز میآموزند، آواز میخوانند و حتی با هوش مصنوعی آهنگ میسازند.»
آموزش و پرورش ۱۶ هزار ساعت وقت دانشآموزان را میگیرد
او ادامه میدهد: «اگر آموزش و پرورش مدرسه را کور کند و موسیقی را ممنوع اعلام کند، کودکان تنها در خانه به آن میپردازند. این در حالی است که آموزش و پرورش ۱۶ هزار ساعت وقت دانشآموزان را طی ۱۲ سال میگیرد تا آنها را تربیت کند، اما نتیجه این میشود که از نظر موسیقیایی و هنری در جای دیگری تغذیه میشوند و آموزش و پرورش هیچ اشرافی ندارد. یک آموزش و پرورش عاقل این موضوع را زیر نظر میگیرد و بر اساس ارزشها، مسیر موسیقیایی دانشآموزان را هدایت میکند.»
بچهها از مدرسه بریدهاند/ میانگین معدل در کل کشور زیر ۹ است
شریفی یزدی میگوید: «بچهها از مدرسه بریدهاند و علاقهای به حضور در آن ندارند، بنابراین به جای نگرانی درباره پخش موسیقی در مدارس، وزیر باید به فکر ارتقای سطح علمی و معدل دانشآموزان باشد؛ میانگین معدل در کل کشور زیر ۹ است و یک وزیر آگاه باید شرایطی فراهم کند که دانشآموزان ۲۰ سال آینده مفید برای کشور باشند. پرداختن به موسیقی در این فضا، در حالی که مباحث اصلی آموزشی رها شده، فاقد ارزش تعلیم و تربیتی است و بیشتر برای حفظ قدرت و گروهی خاص مطرح میشود.»
مدرسه مقدس است، مسجد و هیئت نه؟
او میافزاید: «ادعای وزیر درباره «قداست مدارس وعدم جای موسیقی در آن» نیز با واقعیت فاصله دارد؛ مگر در هیئتها و مساجد موسیقی پخش نمیشود؟ نوحهخوانی نیز نوعی موسیقی است. این فضاسازیها خطرناک است و تصور غلط ایجاد میکند که مدارس ایران مکانی مقدس و عاری از مشکلات هستند، در حالی که در برخی مدارس مواردی مثل گل، سیگار و الکل گزارش شده است. وزیر باید به مسائل حیاتیتری مانند آموزش جنسی، پیشگیری از خودکشی و تربیت کاربردی دانشآموزان توجه کند. متاسفانه هیچ برنامهای برای تربیت نسل آینده و توسعه کشور وجود ندارد، و تمرکز بر موسیقی، که میتواند مفید باشد، جایگزین اقدامات ضروری آموزشی شده است.»