زنان سرتاپا سياهپوش با چشماني سياه و نافذ كه از شكاف روبندهها ديده ميشوند در كنار مرداني كه غالبا سرتاپا سفيد پوشيدهاند، پشت فرمان جديدترين مدل خودروهاي ساخت غرب.
زناني كه فقط شش سال از شناسنامهدار شدنشان ميگذرد و چند هفته بيشتر نيست كه حق رأي دادن به آنها داده شده، در كشوري كه همچنان بر اساس سنتهاي چند صد ساله و نظام پادشاهي اداره ميشود.
وقتي نام عربستان سعودي به ميان ميآيد غالبا تصاويري اينگونه به ذهن خطور ميكند اما چيزهاي ديگري هم هست.
شما مطمئنا تو دبستان نقشه جغرافياي ايران رو ديديد، شبيه يك گربهاس، ارمنستان، آذربايجان، تركمنستان، افغانستان، پاكستان، كشورهاي حاشيه خليجفارس، كويت، عربستان، عراق، تركيه، ميدونيد نظرشون راجع به اين گربه چيه؟(1)
روابط ايران و عربستان سعودي افت و خيزهاي زيادي در طول تاريخ داشته است. تنها خليج فارس نيست كه بين مرزهاي جغرافيايي اين دو كشور فاصله انداخته است شكافهاي تاريخي بين اعراب و اقوام پارسي و شكافهاي فرقهاي ميان شيعه و سني فاصلهاي به عمق قرنها بين اين دو كشور ايجاد كرده است.
ايرانيان خود را وارث تمدني كهن ميدانند و در نگاه اعراب زادگاه آنها محل ظهور و گسترش اسلام است. اگرچه ارتباط تاريخي بين ايران و اعراب، خليجفارس سابقه طولاني دارد و بخشي از مردم استان خوزستان ايران عربتبار هستند و بسياري از خانوادههاي ساكن حاشيه خليجفارس و جنوب عراق ريشههاي ايراني دارند.
اما ريشه اختلافات ميان دو كشور را ميتوان رقابتهاي سياسي بر سر نفوذ و قدرت منطقهاي دانست. خاندان پادشاهي سني مذهب حاكم بر عربستان نگران نفوذ و قدرتگيري شيعيان و ايرانيان است.
از سوي ديگر تفاوت ميان سيستم حكومتي ايران و عربستان در راس تفاوتها و بياعتماديها قرار ميگيرد. در عربستان خانداني قديمي به روش سنتي پادشاهي ميكند درحاليكه نظام حاكم بر ايران يك جمهوري اسلامي برآمده از انقلاب با عناصر جمهوريخواهي و برخاسته از فقه شيعه است و اين موضوع بهتنهايي از سوي حكومت عربستان تهديدي تلقي ميشود.
دكتر محمد صدر معاون پيشين عربي- آفريقايي وزير امور خارجه در دوران اصلاحات است. مصاحبه با دكتر صدر در مركز مطالعات استراتژيك خاورميانه انجام شد؛ ساختماني در خيابان نياوران كه دكتر صدر در سالهاي اخير در آن مشغول به كار است.
گفتوگو با محمد صدر در مورد كشورهاي آفريقايي و عربي يك ويژگي دارد و آن اين است كه او هميشه در گفتوگو از خاطرات خود در سفر به كشورها و برخورد سران اين كشورها تعريف ميكند. با او در مورد روابط ايران و عربستان به گفتوگو نشستيم.
بسياري از رسانههاي غربي اين سوال را مطرح كردهاند كه ايران چه سودي از اين ترور ميبرد، سوال من اين است كه آمريكا و به دنبال آن عربستان سعودي چه سودي از مطرح كردن اين اتهام ميبرند؟
واقعيت اين است كه آمريكا بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، استراتژي ايرانهراسي را در ميان اعراب بهويژه در شوراي همكاري خليجفارس دنبال ميكرد.
اين استراتژي در بعضي مقاطع تاريخي موفق بود و در بعضي مقاطع نيز با شكست روبهرو شد و اصولا شوراي همكاري خليجفارس در چارچوب همين استراتژي تشكيل شد. آمريكا كشورهاي حوزه خليجفارس را تهديد كرد كه انقلاب اسلامي ايران به سراغ شما هم خواهد آمد بنابراين شما بايد براي مقابله با ايران با هم هماهنگ باشيد. به همين دليل شوراي همكاري خليجفارس را تشكيل دادند.
در جنگ صدام عليه ايران هم اين شورا بهطور كامل از صدام حمايت كرد اما با وجود جنگ بحث «ايرانهراسي» نتوانست بهطور كامل نفوذ كند. در دوره اصلاحات اين استراتژي كاملا با شكست روبهرو شد يعني موفقيتهاي دولت اصلاحات در سياست خارجي و گسترش روابط با همه دنيا و بهويژه با كشورهاي عربي و بهخصوص با شوراي همكاري خليجفارس بهطور كلي اين استراتژي را كنار زد و آمريكا در اين مورد كاملا حالت انفعالي پيدا كرد.
به خاطر دارم در سفري كه در زمان اصلاحات به امارات كرده بودم شيخ زائد رييس دولت امارات بود. شيخ زائد در آن ملاقات به من گفت آمدن آقاي خاتمي نه تنها براي ايران امنيت ايجاد كرد حتي براي ما هم در كشورهاي جنوب خليجفارس احساس امنيت ايجاد كرده است.
اين در واقع احساسي بود كه مجموعه كشورهاي خليجفارس داشتند از جمله عربستان سعودي. بنابراين ميتوان گفت در آن دوره استراتژي ايرانستيزي آمريكا با شكست كامل روبهرو شد.
متاسفانه در دوره بعد، استراتژي درازمدت آمريكا با موفقيت همراه شد و كار به جايي رسيد كه رابطه اين كشورها با ايران به پايينترين سطح ممكن نزول یافت.
اين اتهام و سناريويي كه در حال حاضر توسط آمريكا مطرح شده دقيقا در چارچوب همان استراتژيای است كه متاسفانه با موفقيت كامل همراه شده است تا جايي كه عربستان سعودي مهمترين كشور عضو شوراي همكاري خليجفارس با آمريكا همراه شده و در شوراي امنيت سازمان ملل از ايران شكايت ميكند و آمريكا هم با جلب حمايتهاي سياسي و بينالمللي به دنبال صدور بيانيه يا قطعنامهاي عليه جمهوري اسلامي ايران است.
به نظر شما اگر ايران روابط بهتري با كشورهاي منطقه داشت، عربستان موضع ديگري در مورد اين اتهام ميگرفت؟
قطعا، عربستان يك دولت محافظهكار است و دولت محافظهكار يعني دولتي كه هيچگونه اقدامات تند و افراطيای در سياست خارجي انجام نميدهد.
موضعي كه در حال حاضر عربستان سعودي در مقابل ايران اتخاذ كرده است در طول 32 سال بعد از انقلاب سابقه نداشته است. اين كار با ماهيت محافظهكارانه دولت عربستان در تضاد است بهخصوص در حال حاضر كه عربستان در داخل كشور خود دچار بحران جانشيني قدرت است. ملك عبدالله مريض است.
بهطور كلي عربستان اكنون در شرايطي نيست كه بتواند بحراني در سياست خارجي خود ايجاد كند آن هم در مقابل كشور بزرگي مثل ايران، اما متاسفانه شرايط به گونهاي است كه عربستان چنين اقداماتي را انجام ميدهد.
دولت آمريكا اعلام كرد كه سه، چهار ماه روي پرونده اتهام ايران كار ميكرده به نظر شما همزماني بين مطرح شدن اين اتهامات با گزارش احمد شهيد در مورد حقوقبشر در ايران و گزارش آمانو درباره مسايل هستهاي برنامهريزي شده است؟
اولا بنده شخصا اطلاع دقيق ندارم كه اين اتهام سناريوسازي آمريكاست يا اينكه آمريكا واقعا مدركي در اختيار دارد، اما اين خيلي مهم نيست يعني ما ميتوانيم اينگونه تعبير كنيم كه چه اين قضيه سناريوسازي و دروغ باشد و چه اينكه اقدامي انجام شده باشد، قدر مسلم آمريكا ميخواهد برخوردش را با ايران نسبت به گذشته يك درجه بالاتر ببرد.
اگر اين اتهام واقعي باشد قطعا آمريكا عكسالعمل نشان خواهد داد و اگر هم سناريو باشد كه اساسا سناريو نوشته شده براي اينكه برخوردي شود، پس روشن است كه تصميم كابينه اوباما و مجموعه حاكميت آمريكا اين است كه برخورد شديدتري نسبت به گذشته عليه جمهوري اسلامي ايران صورت بگيرد.
حالا اينكه اين برخورد جديد چه خواهد بود بايد بررسي شود. مسلما در مرحله اول اين برخورد اعمال تحريمهاي بيشتر خواهد بود.
تحريمها كه تازگي ندارند...
اين بار فرق دارد، در حال حاضر بحث تحريم بانك مركزي است كه در اين سالها سابقه نداشته است. اگر بانك مركزي ايران تحريم شود مشكلات اقتصادي جديتري نسبت به مشكلات كنوني به وجود خواهد آمد. بحث بعدي در زمينه تحريم نفتي ايران است.
بنابراين در اين مرحله بحث تحريمهاست؛ البته اين امكان وجود دارد كه به فاز نظامي هم برسد. در حال حاضر بحث حمله نظامي در رسانههاي غرب به صورت قابل تاملی مطرح است اينكه آمريكا اين كار را انجام خواهد داد يا نه هنوز مشخص نيست اما قطعا اگر قضيه بخواهد وارد فاز نظامي شود حتما نياز به صدور قطعنامه از شوراي امنيت سازمان ملل است كه بعيد ميدانم آمريكا بتواند همه 15 عضو شوراي امنيت را راضي كند كه به چنين قطعنامهاي راي مثبت بدهند.
چنان كه در گذشته هم نتوانسته در مورد سوريه اين كار را انجام دهد. احتمال ديگري كه وجود دارد اين است كه مثل جورج بوش يكجانبه عمل كند نه از طريق سازمان ملل، يعني همان كاري كه جورج بوش در رابطه با عراق كرد؛ وقتي نتوانست از شوراي امنيت قطعنامه بگيرد خودش بهتنهايي وارد عمل شد و حمله كرد.
اوباما در اين حالت حداقل بايد اتحاديه اروپا را با خود هماهنگ كند، در اتحاديه اروپا فرانسه و انگليس عليه ايران مواضع تندي دارند اما بقيه كشورها معلوم نيست كه چه موضعي دارند و بعيد است كه با اوباما در مورد رفتن به فاز نظامي هماهنگ باشند، بنابراين در اين زمينه هم هنوز روشن نيست كه چه اتفاقي خواهد افتاد.
پس شما حمله نظامي را محتمل نمیدانید؟
اولا شخصيت اوباما با جورج بوش متفاوت است اگر جورج بوش رييسجمهور آمريكا بود احتمال حمله نظامي بيشتر ميشد. ناداني جورج بوش و استراتژي نومحافظهكاري آمريكايي عامل كنار زدن سازمان ملل و پيروي از اقدامات يكجانبه بود كه هيچكدام از اينها را اوباما ندارد.
بنابراين حتي اگر اوباما بتواند موافقت اتحاديه اروپا يا شوراي امنيت را جلب كند احتمال اينكه ارتش آمريكا مثل عراق و افغانستان وارد ايران شود، صفر است.
روابط ايران و عربستان بهعنوان دو همسايه هرگز چندان دوستانه نبوده است حتي در دوران حكومت پهلوي؛ به نظر شما دليل اصلي اين موضوع چيست؟
ايران و عربستان با هم يك رقابت ذاتي دارند؛ رقابتي كه مربوط به موقعيت اين كشورهاست، ايران يك كشور بزرگ با سرمايههاي نفتي بالا و جمعيت زياد است عربستان هم به لحاظ خاكي كشور بزرگي است با منابع نفتي بسيار بالا و ادعاي به قول خودشان خادمالحرميني، عربستان در واقع خود را متولي اسلام و جهان اسلام ميداند، طبيعتا اسلام عربستان با اسلامي كه در ايران انقلاب كرد متفاوت است؛ در اين زمينه هم اين دو كشور با هم رقابت دارند و اين يك واقعيت است اما در زمان دولت اصلاحات اين رقابتها تبديل به رقابت دوستانهاي شده بود.
شما بهعنوان يك كارشناس كه در دورهاي عملا درگير مسايل و مشكلات كشورهاي عربي بوديد بهترين راه براي عبور از اين شرایط را چه ميدانيد؟
من بخشي از اين شرایط را نتيجه روابط و سياستهاي غیرکارشناسی سالهای اخیر ميدانم. در حال حاضر نظام بايد به گونهاي عمل كند كه ايران از اين شرایط خارج شود. با ارايه توضيحات دقيق و منطقي به سازمان ملل، آقاي صالحي هم اشاره كرده است كه ما آماده همكاري و توضيح دادن هستيم، بايد نسبت به اين قضيه حساس بود و با درايت و دقت سعي كرد تا به گونهاي بحران رفع شود.
پينوشت:
1- بخشي از ديالوگ سلحشور (رضا كيانيان) در فيلم آژانس شيشهاي ساخته ابراهيم حاتميكيا