ناصر صفاریان در وبلاگ شخصی خود مطلبی درباره فیلم مستند، ماهواره و تلویزیون ایران، با عنوان به همین سادگی نوشته است:
فیلم را برای این میسازند که نمایش داده شود. فیلم مستند هم خارج از این قائده نیست. ولی از آن جا که این جا خبری از حمایتهای فرهنگی کشورهای دارای سینما نیست، مستندسازی که با تکیه به بودجه شخصی و پشت سر گذاشتن هفت خوان مشکلات فیلمش را ساخته، جایی برای نمایش فیلمش ندارد. حداکثر میتواند دل خوش کند به دو سه جشنواره و تماشاگرانی به اندازه دو سه سالن صد نفره. تازه این به شرطی است که فیلمش بتواند از دایره مقررات– اغلب– سلیقه ای اداره نظارت عبور کند و مجوز ارشاد را بگیرد. در غیر این صورت، اندازه اکران، به اندازه قاب تلویزیون خانه و مساحت محل زندگی خواهد بود. چرا که هیچ راهی نیست جز نمایش های چند نفره برای دوستان و آشنایان.
* * *
محل اصلی نمایش فیلم مستند در همه جای دنیا تلویزیون است. ولی در کشور ما درست مثل بی حمایتی وزارت ارشاد از مقوله نمایش مستند، در تلویزیون هم خبری از حمایت نیست. همه چیز محدود به «برنامه» ها و «گزارش» های بی کیفیتی است که توسط «کارمندان» تلویزیون ساخته میشود. از– چند مورد– استثنا که بگذریم، درهای بزرگ سازمان صدا و سیما به روی مستند سازان مستقل بسته است.
حالا هم که مدتی است صاحب «شبکه مستند» شدهایم، حاصل کار چیزی نیست جز تجمع آن چه پیش از این در تک تک کانالها پخش میشد. مستندهایی درباره حیات وحش، طبیعت، کاسه و بشقاب زیر خاکی و بناهای قدیمی. در واقع، هر چیزی که به جامعه و انسانهای جامعه ریط مستقیم نداشته باشد و کسی نتواند از آن خرده بگیرد. نتیجهاش هم عدم استقبال بینندگان است و ادامه داستان فرار تماشاگر از مستندهایی که از تلویزیون ایران پخش میشود.
* * *
بر خلاف نگاه مدیرانی که همه چیز را خنثی برگزار میکنند و طوری رفتار میکنند که کوچکترین صدایی، منصبشان را تکان ندهد، در آن سوی دنیا آدمهای دیگری از این فضای بی حمایت و بی نمایش استفاده میکنند و برای بینندگان علاقهمند ایرانی– که تعدادشان هم کم نیست– فیلم مستند نشان میدهند. شبکه فلان و شبکه بهمان، بخشی از بهترین زمان پخش خود را به نمایش مستندهای جذاب و دیدنی ایرانی و خارجی اختصاص میدهند، چون از پتانسیل جذب مخاطب این بخش از سینما آگاهی دارند. مردم این جا هم به تماشا مینشینند.
* * *
میتوان دلیل استقبال از برنامههای ماهواره را در شیطنت آنها و مسالهدار بودن برنامه ها جست و جو کرد، ولی واقعیت این است که اگر از سر احتیاط، چند مورد انگشت شمار را استثنا بدانیم و کنار بگذاریم، بخش عمده– و نزدیک به تمام– آثار پخش شده از این شبکه های ماهواره ای، با معیارهای امروز همین جا هم هیچ مشکلی برای پخش ندارند. چه از حیث ممیزی محتوایی و چه از نظر اصلاح های تصویری.
* * *
حالا وقتی میتوان– به سادگی– فیلمهای روی آنتن آن طرف را به روی آنتن کانالهای این طرف فرستاد، چرا چنین تصمیمی گرفته نمیشود؟ این گونه، هم سطح کیفی شبکه مستند و دیگر کانالهای تلویزیونی بالا میرود، هم مستندسازان از دادن آثارشان به شبکههای ماهوارهای خودداری می کنند و سیاست قهری فعلی، جای خود را به برخورد تشویقی میدهد و از چهار چوب امنیتی خارج میشود، و از همه مهمتر این که تماشاگران– روز افزون– سینمای مستند، به جای شبکه های ماهواره ای پای تلویزیون خودمان می نشینند.
ماهنامه فيلم- شهريور 1390