فرارو- یک کارشناس اقتصادی میگوید: «مهمترین علت تشدید شکاف طبقاتی این است که وضعیت دسترسی به حقوق مالکیت در ایران به شدت انحصاری است. به این معنی که وقتی فضای رقابت سیاسی به شدت انحصاری میشود، براساس مدل توازن دوگانه اقتصاد هم به همان میزان اختصاصی و انحصاری خواهد بود.»
ششصد میلیارد دلار، درآمد نفتی کشور در طی شش سال گذشته بوده است و شعار دولت، عدالت محوری و مهرورزی. آنچه بستنی با روکش طلا نام گرفته بود چون زنگ خطری همه را متوجه یک شکاف کرد. شکاف بین بالا و پایین شهر، غنی و فقیر و بین طبقات. خریدن یک خانه امروز آرزوی محال بسیاری است، شکم پر هم که شود معلوم نیست که چه میزان سلامتی بدن تامین خواهد شد. قیمت ها سر به فلک می زند. شکاف طبقاتی چگونه حاصل شد.
رضا مجید زاده در گفتگو با فرارو در خصوص وضعیت شکاف طبقاتی در ایران گفت: «شاخص های اقتصادی یکی از مهمترین نکات در تحلیل شکاف طبقاتی است. اما متاسفانه چون مصدر آمارهای رسمی که خود دولت است قابل اعتماد نیست، نمیتوان حرفهای آقای احمدینژاد را در زمنیه اینکه کسی با شکم گرسنه نمیخوابد، سند قرار داد. منتهی شواهدی است که نشان میدهد، وضعیت شکاف طبقاتی در این چند سال به شدت افزایش یافته است.»
مجید زاده یکی از مهمترین دلایل این تشدید را عدم اجرای دقیق طرح هدفمند کردن یارانهها عنوان داشت و گفت: «استدلال سفسطهآمیزی که پشت طرح هدفمندکردن یارانهها وجود داشت مبتنی بر یک نگاه حسابدارانه به قضیه بود. یعنی طرفداران هدفمندی استدلالشان این بود که ما به همان میزانی که یارانه را حذف میکنیم، به همان میزان وجه نقدی یارانه را به صورت مستقیم به اقشار کم درآمد میدهیم.»
وی ادامه داد: «در واقع این از نظر حسابداری کاملا درست است فرض کنید مقداری از یارانه برق برمیدارید و به همان میزان به خانواده کم درآمد میدهید تا بتواند هزینه مصرف برق خود را تامین کند. اما از دید اقتصادی این بحث یک بحث سفسطهآمیز است.»
این تحلیلگر مسائل اقتصادی افزود: «از یک طرف خود برداشتن یارانه به این معنی است که شما دارید قیمت نهادهها را زیاد میکنید و در واقع شما تورم را تحریک و تشدید میکنید. از طرف دیگر شما یک درآمد تقریبا ثابت را به گروههای کم درآمد تخصیص میدهید. گروههای کم درآمد هم از نظر اقتصادی میل زیادی به مصرف دارند.»
وی با بیان اینکه میل مصرف در اقشار کم درآمد بالاست، گفت: «وقتی این قشر یک جریان درآمدی را دائمی تلقی میکند و بر این اساس به هزینه آن خواهد پرداخت.»
مجیدزاده افزود: «دوستان با روابط حسابدارنه نشان میدهند که به همان میزان که یارانه را برداشتهاند، جبران میکنند. اما اتفاقی که عملا میافتد این است که از یک طرف قیمت نهادهها بالاتر میرود و این تورم ناشی از فشار عرضه است و از طرف دیگر به خاطرچشمانداز حاکی از درآمد ثابتی که برای گروههای کم درآمد ایجاد کرده است، تقاضا را تحریک کرده و یک فشار هم از این سو وارد میگردد.»
این تحلیلگر مسائل اقتصادی گفت: «وقتی تورم با این فشار ادامه مییابد. اتفاقی که میافتد این است که قیمت داراییهای بادوام به شدت افزایش مییابد. شما شاهد بودید که اوایل امسال قیمت اجاره مسکن در تهران سی تا چهل و پنج درصد افزایش پیدا کرد و این علیرغم شعارهایی بود که دولت در مورد کنترل کامل قیمت اجاره میداد.»
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: «وقتی چنین اتفاقی میافتد، شما در واقع شکاف طبقاتی را تشدید کردهاید. چون افرادی هستند که با بورسبازی بر روی دارارییهای بادوام درآمدهای بیشتری را کسب میکنند و عدهای دیگر به همین اندازه متضرر میگردند. بنابراین اگر ما بگوییم کسی دیگر با شکم گرسنه نمیخوابد یک سخن نادرست است.»
مجید زاده در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به فروش 600 میلیارد دلاری نفت در شش سال گذشته شکاف طبقاتی محصول سیاست های اقتصادی دولت می باشد، گفت: «اتفاقی که در این چند سال در زمینه سیاستهای اقتصادی روی داده، به طور مشخص اختصاصیسازی صندوق رانت به نفع گروههای برنده انتخاباتهای دولت نهم و دهم بوده است.»
وی با بیان اینکه این افراد منابع رانت سنتی و مدرن را در دست گرفته اند، گفت: « این افراد منابع را به صورت اختصاصی بین خودشان تقسیم کردهاند. اتفاقی که در این چند سال افتاده این است که گروه برنده با توجه به این اختصاصیسازی که انجام داده است، منافع خود را به بالاترین حد رسانده است.»
این تحلیلگر مسائل اقتصادی با بیان اینکه فشاری از سوی سیستم نبوده تا این افراد را کنترل کرده و در مقابل شان بایستد، گفت: «بنابراین الزامی وجود ندارد تا این افراد به سمتی بروند که مقداری دسترسی را به سود افراد فرودست یا کم درآمد ایجاد کنند. سیاستهای اقتصادی در این سالها تنها به ظاهر متوجه اقشار فرو دست بوده است.»
مجید زاده ادامه داد: «اما نکتهای که وجود دارد این است که وقتی شما از وامهای با نرخ پایین حرف میزنید، متقاضیان وام جیرهبندی می شوند و به خاطر قیمت پایین وام، متقاضیان به سمت بانکها هجوم خواهند برد. از طرف دیگر منابعی عرضه شده است و کسانی هستند که میخواهند به هر نحوی از آن استفاده میکنند.»
وی افزود: «در این شرایط هیچ تضمینی وجود ندارد که کسانی که کم درآمد هستند بتوانند از این وامها استفاده بکنند. کما اینکه در بسیای از گزارشها دیده شد که کسانی که وامهایی را برای خود اشتغالی می گرفتند، کارگاههایی صوری را نشان میدادند و بعد استفاده دیگری از وام میشد. بنابراین نمیتوان گفت که کاربرد اصلی سیاستهای دولت به سمتی بوده است که نابرابری را کاهش دهد.»
این تحلیلگر مسائل اقصادی در خصوص تبعات شکاف طقاتی، گفت: «مهمترین علت تشدید شکاف طبقاتی این است که وضعیت دسترسی به حقوق مالکیت در ایران به شدت انحصاری است. به این معنی که وقتی فضای رقابت سیاسی به شدت انحصاری میشود، براساس مدل توازن دوگانه اقتصاد هم به همان میزان اختصاصی و انحصاری خواهد بود یعنی شما امکان دسترسی را به روی دیگران خواهید بست.»
مجید زاده افزود: «وقتی دسترسی به حقوق مالکیت بسته میشود، در همچنین ساختار نابرابری اتفاقی که دراقتصاد میافتد over indexation نامیده میشود. یعنی مثلا وقتی قیمت یک نهاده بالا میرود، با توجه به انحصاری و غیر رقابتی بودن اقتصاد، تعدیلی قیمتی که انجام میشود خیلی بیشتر از آن درصدی است که قیمت آن نهاده بالا رفته است.»
وی با بیان اینکه درکوتاه مدت آنچه اتفاق میافتد کم شدن فرصت برای اقشار کم درآمد است، گفت: «افراد کم درآمد خواهند کوشید، جریان قابل اعتمادی از درآمد داشته باشند. این بدان معناست که این گروهها به هر روشی باید متوسل شوند تا بتوانند این درآمد را تامین کنند. این توسل به هر روش به این معناست که این افراد مجبورند به سمت قاچاق، دزدی و هر جرم و جنایت دیگری بروند.»
این تحلیلگر مسائل اقتصادی ادامه داد: «در بلند مدت مهمترین اتفاقی که میافتد این است که طبقه محروم از جامعه جدا میشوند. یعنی اینکه یک حس سرخوردگی و کاهش شوق امید به زندگی به این افراد دست میدهد. این افراد به نحوی تبدیل میشوند که هیچ تعلقی به جامعه در خود احساس نمیکنند.»
وی با بیان اینکه یک تقابل طبقاتی شدید به وجود می آید، گفت: «در این صورت خیلی هنجارها زیر سوال میرود و آن بدین خاطر است که عدهای شاهد هستند که عده دیگری در یک رقابت ناسالم برنده شده و اینها را مدام پشت خط نگاه میدارند. بنابراین نمیتوانیم در این شرایط شاهد انسجام اجتماعی بوده و باید منتظر وقایع تلخ اجتماعی باشیم.»
مجید زاده در پایان گفت: «به گمان من کاهش شکاف طبقاتی زمان زیادی نیاز ندارد و به راحتی میتوان آنرا مدیریت کرد. در کوتاه مدت میتوان به نحوی عمل کرد که گروههای کم درآمد امیدوارتر شوند و مشارکت اجتماعیشان افزایش یابد. هر چند در شرایط کنونی گرایشی به این سمت وجود ندارد ولی امیدواریم که خود گروههای مردمی به این سمت پیش روند.»