چهرههاي خسته و تکيده مردان و زناني که در صف هاي طولاني، انتظار يک وعده غذا را ميکشند و يا کودکاني که از فرط گرسنگي ناي حرکت ندارند، سوژه مشترک عکسهاي اغلب رسانههاي جهان در روزهاي اخير است.
«سومالي» فقير و بحران زده اين روزها در پي علل کشورهاي غربي و نهادهاي امدادرسان، روزهاي سختي را پشت سر ميگذارد. به روايت شاهدان عيني از اين منطقه، خانواده اي 10 نفره و شايد پرجمعيت تر فقط روزي نيم دلار درآمد دارند يعني حدود 600 تومان خودمان!
اما تنها آنهايي که سايه بلند مرگ را بر سر بيش از 7/3 ميليون نفر از ساکنان اين کشور ديدهاند، ميتوانند به درستي شرايط بحراني اين منطقه را روايت کنند. سيد سليم غفوري، از مستندسازان برجسته کشور که سابقه ساخت مستندهايي از بحران هاي بين المللي را در کارنامه خود دارد، روايت غمانگيزش را از آن چه بر اين مردمان ميگذرد، در گفت وگوي اختصاصي با پايگاه تحليلي رصد بيان مي کند.
- مردم به لحاظ شرايط معيشتي و امکانات بهداشتي در چه وضعيتي قرار دارند و با چه مشکلاتي دست و پنجه نرم مي کنند؟
طي 10 سال اخير که به اين کشور سفر کرده ام، ديده ام که مردم سومالي از امکانات بهداشتي و آموزشي محرومند به گونه اي که در پايتخت تنها دو يا سه بيمارستان کوچک وجود دارد که نمي تواند به شکل واقعي جواب گوي نيازمندي هاي مردم باشد و اين امر به وضع نامساعد بهداشتي آن جا بيشتر دامن مي زند.
به دليل 20 سال جنگ داخلي، تخريب خانه ها و نبود امکانات زندگي، قريب به 600 هزار نفر در اردوگاه آوارگان پايتخت زندگي مي کنند که از امکانات اوليه نيز محروم هستند. در اين کشور اقتصاد پويا وجود ندارد.
به گفته مردم دردمند اين کشور، روزانه شايد غذايشان بيشتر از يک پيمانه حبوبات نباشد و درآمد بسياري از آن ها از روزي نيم دلار معادل 600 تومان تجاوز نمي کند که بايد با آن خانواده اي 10 نفره را مديريت کنند و يا براي تامين مقداري غذا در صف هاي طولاني به انتظار بنشينند تا شايد آذوقه ناچيزي از سوي سازمان هاي حقوق بشر نصيب آنها شود.
به دليل خشک سالي اخير کشت و زرع دستي نيز متوقف شده است و مردم نمي توانند حتي غذاي روزانه خود را دريافت کنند که اين باعث به وجود آمدن موج جديدي از مرگ و مير کودکان و سوء تغذيه مردم شده است و اگر جامعه جهاني تدبير و فکر جدي نکند با يک فاجعه انساني رو به رو خواهيم بود.
- ارائه خدماتي مانند برق، آب و ديگر امکانات در چه وضعيتي است؟
متاسفانه وضعيت خوب نيست، در کشور سومالي هيچ شبکه برق رساني وجود نداشت و تنها کساني که وضعيت بهتري داشتند از موتور برق استفاده مي کردند.آب آشاميدني نيز به معناي تصفيه شده وجود نداشت و افرادي که از شرايط مالي بهتري برخوردار بودند از آب بسته بندي شده براي آشاميدن استفاده مي کردند اما عموم مردم همان آب باران يا آب چشمه ها را استفاده مي کردند که اين آب ها وضعيت بهداشتي مناسبي نداشت.مخابرات خوب بود، تقريبا عمده نقاط کشور سومالي تحت پوشش تلفن همراه بود، ولي جاده ها از شروع جنگ هاي داخلي در سال 91 تقريبا به طور عمده تخريب شده بود که متاسفانه هيچ مرمت و بازسازي روي اين جاده ها انجام نشده بود.
- آيا مشکل امنيت هم وجود دارد؟
ما در بيشتر مواقع با محافظ تردد مي کرديم چون سومالي قدرت نظامي ثابت براي برقراري نظم و امنيت ندارد اما در خود شهر موگاديشو وضعيت خيلي بهتر بود و امنيت کم و بيش برقرار بود.
از شهر که خارج مي شدي امنيتي برقرار نبود، به عنوان مثال براي مصاحبه با شيخ حسن طاهر اويس، رئيس سابق شوراي اتحاديه محاکم اسلامي و رئيس کنوني حزب اسلامي سومالي به منطقه ديگري مي رفتيم که 400 کيلومتري متري با پايتخت فاصله داشت، در بين راه به روستايي رسيديم که بايد از وسط اين روستا براي ادامه مسير حرکت مي کرديم؛ در يک لحظه کوتاه چند نفر از داخل روستا شروع کردند به تيراندازي به طرف ما، سريع برگشتيم و مسير را از راه ديگري ادامه داديم البته يکي از همراهان سوماليايي ما در اثر اصابت گلوله، مجروح شد.
از شيخ حسن طاهر اويس پرسيدم چرا اين اتفاق افتاد؟ گفت: دليل خاصي وجود ندارد، بعضي از مواقع به دليل احساس ترس، يک قبيله يا يک گروه به کسي اجازه ورود به حوزه خود را نمي دهد. حتي ممکن است براي غنيمت گرفتن خودروها اين کار را بکنند يا هر چيز ديگر!
- غربي ها در روند جريانات کنوني سومالي چه تاثيري دارند؟
وضعيت کنوني سومالي در نتيجه مداخلات کشورهاي غربي و در رأس آن آمريکا به وجود آمده است. سومالي کشور فقيري نيست يعني اگر از بحران سياسي نجات پيدا کند مي تواند در مناطق حاصل خيز با برنامه ريزي صحيح، امکانات مورد نياز غذايي را تأمين کند. چون شغل عمده مردم اين کشور کشاورزي و دامداري بوده است. هم اکنون نيز موز بسيار مرغوب و خوبي دارند ولي امکان عرضه و فروش و صادرات آن را در بازارهاي جهاني ندارند چون زيرساختي براي اين کار تعبيه نشده است.
به عنوان نمونه سرانه تعداد شتران، با جمعيت 25 ميليون از کل جمعيت حدود 16 ميليون نفره اين کشور بيشتر است که اين وضعيت ثروت بالقوه محسوب مي شود. اما به دليل نبود برنامه ريزي، مداخلات کشورهاي غربي و حمايت تسليحاتي نظامي آمريکا از نيروهاي شورشي و قبايل، سومالي با چنين بحران هايي مواجه شده است.
- شما که براي تهيه مستند به کشور سومالي سفر کرده ايد، ريشه هاي اين وضعيت را در چه مي بينيد؟
بعد از فروپاشي بلوک شرق و به وجود آمدن چهار قبيله بزرگ در سومالي که به سقوط حکومت زيادباره در سال 1991 منجر شد، اختلافات و جنگ هاي داخلي بين قبايل گسترش يافت. نتيجه اين درگيري ها و نبود يک سيستم اقتصادي براي تامين نيازهاي مردم، به فقر و دريافت نشدن نيازمندي ها به خصوص مواد غذايي براي مردم منجر شد که ورود سازمان ملل را به اين کشور به همراه داشت.
آمريکا نيز در سال 1992-1993 به بهانه حمايت از سازمان ملل بيش از 35 هزار نيروي نظامي خود را به سومالي فرستاد که اين امر با واکنش منفي مردم مواجه شد و عليه مداخله کشورهاي غربي ايستادگي کردند که در رأس آن ها نيروهاي اسلام گرا و گروه هاي ملي بودند.
نتيجه اين دخالت و اعتراض مردم، سقوط سه فروند بالگرد آمريکايي و کشته شدن تعداد زيادي از سربازها بود اما آمريکا براي آن که نفوذ خود را در منطقه شاخ آفريقا حفظ کند قبايل مختلف سومالي را عليه يکديگر تجهيز نظامي کرد و با پرداخت پول و سلاح به رؤساي قبايل، جنگ داخلي را به وجود آورد.
متأسفانه پس از آن شرايط به گونه اي پيش رفت که حکومت مرکزي منسجم در اين کشور وجود نداشت و هر منطقه از سومالي توسط گروهي اداره مي شد. به عنوان مثال در سال هاي 2003 تا 2005 شهر «موگاديشو» پايتخت سومالي به 16 منطقه تقسيم شده بود که هر منطقه توسط يکي از جنگ سالاران مديريت مي شد.در اين بين دادگاه هاي شرعي و محاکم اسلامي براي حل و فصل مشکلات مردم تشکيل شد و تا سال 2006م توانستند کنترل تمام سومالي را در اختيار بگيرند و به سيطره جنگ سالاران خاتمه بدهند و نظم و امنيت به صورت نسبي در اين کشور برقرار شد.
اما آمريکايي ها از ترس گسترش اسلام گرايي در منطقه به مخالفت با اتحاديه محاکم اسلامي پرداختند که در اين زمان کشور اتيوپي با حمايت، برنامه ريزي اطلاعاتي، عملياتي و به نيابت آمريکا به خاک سومالي حمله کرد و اوايل 2007 ميلادي اين کشور را اشغال کرد که بعد از اين مقطع، دور جديدي از جنگ هاي داخلي در سومالي آغاز شد.
نيروهاي اسلام گرا در اين بازه زماني به گروه هاي تندرو تبديل شدند و به يارگيري و عضوگيري عليه ارتش اتيوپي پرداختند.
نيروهاي اتحاديه آفريقا نيز به بهانه برقراري صلح، نظم و امنيت وارد سومالي شدند ولي نيروهاي اسلام گرا آن ها را به رسميت نشناختند و دوباره درگيري ها شدت گرفت.
نيروهاي ارتش اتيوپي که تلفات زيادي داده بودند بعد از دو سال درگيري و به جا گذاشتن خرابي و آواره کردن موج زيادي از مردم سومالي و از بين بردن منابع تامين غذايي از سومالي خارج شدند.
درگيري بين قبايل تجهيز شده از سوي آمريکا با نيروهاي اسلامي و گروه الشباب تاکنون ادامه دارد به گونه اي که اين کشور ثبات اقتصادي و سياسي خود را از دست داده است و در عمل به صورت روزمره کارها انجام مي شود.
در حال حاضر به دليل نبود ذخاير غذايي و خشک سالي، هيچ منبع امدادرساني وجود ندارد تا نيازمندي هاي مردم را برطرف کند.
- رسانه هاي غربي چه ميزان اخبار و رويدادهاي اين کشور را منعکس مي کنند؟
مطبوعات و به ويژه رسانه هاي غربي، سرزمين سومالي را فراموش کرده اند به گونه اي که طي سال کمترين حجم اخبار و اطلاعات را نسبت به ديگر مناطق جهان از سومالي دريافت مي کنيم. در شرايط قحطي سومالي هيچ کس به ريشه هاي اين بحران توجه نکرده که قحطي و خشک سالي درنتيجه چه شرايط و فرآيندي به وجود آمده است.
شايد اين روند ظاهري قحطي در دنياي امروز قابل کنترل و مديريت باشد اما توجه رسانه هاي غربي به ظاهر قحطي سومالي حل ريشه اي بحران نيست و فقط براي پاسخ دادن به وجدان عمومي نسبت به اين بحران انساني واکنش نشان داده و فعاليت کرده اند. اين رسانه ها به نوعي مي خواهند جوابگوي افکار عمومي باشند که اگر مي خواستند به رسالت حرفه اي و انساني خود عمل کنند بايد از اين بستر استفاده بهتري مي کردند.
- رسانه ملي کشورما چقدر روي واقعيت هاي اين موضوع کار کرده است؟
متأسفانه رسانه ملي نيز در اين موقعيت به ريشه هاي بحران نپرداخته که بخشي از اين وضعيت به دليل نداشتن اطلاعات دقيق و کافي از آن منطقه است. در جذب مشارکت ملي و مردمي در مقطع کنوني صداو سيما مي تواند تاثير به سزايي داشته باشد.
- کمک هاي سازمان ملل متحد و حقوق بشر تاکنون چه ميزان براي حل بحران مردم سومالي موثر بوده است؟
در اين زمينه کارهايي صورت گرفته و بخشي از نيازمندي هاي مردم ارسال شده است اما هنوز به شکل جدي کمک ها به مناطق داخلي سومالي نرسيده ، در حقيقت کمک رساني واقعي اين است که مايحتاج مردم به دست خودشان برسد.
نکته دوم اين که متأسفانه سازمان ملل تلاش جدي براي رفع بحران سومالي انجام نداده است و مي توانست براي جلوگيري از گسترش بحران جدي تر وارد شود.
بي تفاوتي کشورهاي غربي و جامعه جهاني به وظيفه خودشان در اين باره بايد مورد بررسي قرار گيرد چون هيچ تضميني براي ادامه نيافتن اين بحران در سومالي وجود ندارد.در واقع وجدان بيدار ملت ها بايد مطالبه مردم سومالي را از دولت ها و سازمان ملل مورد تأکيد قرار دهند چون پس از رفع مقطعي مشکل اين وضعيت دوباره تکرار مي شود.
- چه واقعيتي در سومالي از چشم رسانه ها دور مانده است؟
بزرگ ترين واقعيتي که وجود دارد و رسانه ها کمتر به آن پرداخته اند اتفاقات و درگيري هاي اين کشور بر اساس حمايت هاي غرب و آمريکا از گروه هاي متخاصم عليه يکديگر است. در مستند بحران سومالي، ما نيز بحث ذخاير نفتي اين کشور را دنبال کرديم که چرا اکنون استخراج انجام نمي شود؟ براساس شواهد و مستندات در دهه 80 گروه هاي اکتشافي در اين کشور فعاليت مي کردند ولي اکنون اين عمليات توسط آمريکا متوقف شده است.
در تحليلي، کارشناسان آفريقا و سومالي عنوان کردند علت اين جنگ ها نبود دولت مرکزي و وجود منابع نفتي براي استخراج است.
آمريکا به دنبال اين است که هر زمان دولتي وابسته در سومالي روي کار آمد شرايط استخراج ذخاير نفتي را به نفع خود رقم بزند.
- در چه شرايطي مستند سومالي را تهيه کرديد و بيشتر به چه نکاتي پرداختيد؟
مستند پنج قسمتي «آخرين فرزندان سومالي» حاصل نتيجه سفر 25 روزه و مصاحبه با جناح ها و گروه هاي مختلف در اين کشور بود که در آن به وضعيت به وجود آمدن بحران در سومالي، آوارگان، اردوگاه ها و جنگ هاي داخلي اين کشور پرداختيم.وقتي که براي تهيه اين مستند به سومالي سفر کرده بوديم، گروهي به نام اتحاديه محاکم اسلامي قدرت را در دست گرفته بودند.
بنابراين ما با رهبران اتحاديه محاکم اسلامي ملاقات و مصاحبه داشتيم. در آن دوره با «شيخ شريف احمد» رئيس جمهور کنوني دولت موقت سومالي مصاحبه اي انجام داديم، البته الان حوزه نفوذ ايشان خيلي کم است و بعد از آن متاسفانه سومالي به سمتي رفت که به صورت ملوک الطوايفي اداره مي شود.
شيخ شريف احمد معتقد است؛ به طور کلي اگر غربي ها از حمايت نيروهاي مسلح در سومالي دست بردارند و اجازه دهند که مردم خودشان مسائل شان را حل و فصل کنند، مشکل مردم سومالي رفع خواهد شد. ريشه مشکلات معيشتي امنيتي سومالي در مداخله غربي هاست و گروه هاي مختلف اسلامي با همکاري يکديگر مي توانند امنيت را در سومالي برقرار کنند.
در ادامه تهيه اين مستند به بررسي مشکلات اردوگاه ها و وضعيت زندگي مردم پرداختيم؛ با توجه به سال هاي متمادي جنگ داخلي، مردم در مناطق مختلف خانه هايشان را از دست داده و به پايتخت پناه آورده بودند. دولت موقت نيز در پايتخت کمپ ها و اردوگاه هايي را درست کرده بود که مردم در آن جا ساکن شوند.
اين کمپ ها با وضعيتي بسيار نامساعد در اختيار آن ها قرار مي گرفت به گونه اي که اين نوع زندگي براي بشر امروزي قابل تحمل و درک نيست، به عنوان مثال کپر مانندي را در نظر بگيريد که از شاخ و برگ درختان درست کرده بودند و پلاستيکي هم روي آن کشيده بودند. هر کپر 12 متري براي يک خانواده 10 نفره و يا بيشتر مورد استفاده قرار مي گرفت.
زماني که باران مي آمد، امکانات اين کپرها مانع نفوذ آب به داخل نمي شد. اين نمونه اي کوچک و ناچيزي از شرايط اسفناک زندگي مردم قحطي زده سومالي است.
نمونه اي ديگر اين که در شهر موگاديشو، پايتخت سومالي چيزي به نام سيستم جمع آوري زباله وجود نداشت و زباله ها در سطح شهر رها بودند که وضعيت بهداشتي ناهنجاري را به وجود آورده بود.
در اردوگاه آوارگان نيز به دليل نبود بهداشت، بيماري هاي پوستي و گوارشي شيوع زيادي داشت و بيماري وبا نيز امسال جان بسياري از مردم مسلمان سومالي را گرفته است.با اين وجود در روزهايي که در موگاديشو بوديم تقريبا هيچ خانمي را بدون حجاب نديديم و همه به صورت اختياري حجاب کامل داشتند و عموم مردم نيز عامل به احکام اسلامي از قبيل نماز و روزه و ديگر امور بودند. براي ما جالب بود با اين که در چنين وضعيتي زندگي مي کنند اما پايبند به اصول ديني و مذهبي هستند.اما اين سوال بي پاسخ مانده است که سازمان ملل متحد و کشورهاي مدعي حقوق بشر تا چه زماني مي خواهند درباره اين کشور قحطي زده و بحراني چاره انديشي کنند تا شاهد روبه رو شدن با فجايع انساني بدتر از وضعيت کنوني نباشيم؟