bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۵۵۰۳
دلایل آمنه برای عفو مجید

داستان بخشش

تاریخ انتشار: ۱۲:۵۶ - ۰۹ مرداد ۱۳۹۰


فرارو-نه سال پیش صورتش با اسید سوخت. اسید‌پاش خواستگاری بود که جواب رد شنیده بود. او حالا قصاص می خواست. نزدیک به یک دهه دوندگی و  19عمل جراحی در ایران و اسپانیا و روزهای سختی را از سر گذراند. او حکم قصاص را گرفت و پس از انتظار طولانی حتی برای اجرای قصاص به محل اجرای حکم رفت اما باز حکم اجرا نشد. حالا او اسیدپاش را بخشیده است.

به گزارش فرارو؛ طبق گزارش ها 98% قربانیان اسیدپاشی زنان هستند. اکثر این زنان به خواستگاران خود جواب منفی داده‌اند. در این میان پرونده آمنه بهرامی دستخوش جنجالی رسانه‌ای شد.

آمنه بهرامی در آبان 83 وقتی از محل کارش بر می‌گشت مورد اسید پاشی قرار گرفت. اسید پاش خواستگار آمنه بود اما آمنه به علت کوچک‌تر بودن خواستگار تقاضای او را رد کرده بود. خواستگار ناکام گویا مزاحمت تلفنی ایجاد می‌کرده و پس از شش ساعت تعقیب و کمین در نوزده رمضان آن سال با اسید کلریدریکی که تهیه کرده بود آسیبی جبران ناپذیر به او وارد کرد، مجید چند روز بعد بازداشت شد و هفت سال در زندان ماند تا قانون حکم مجازات او را صادر کند.

آمنه اما ناکام از درمان در ایران وقتی که چشمانش کاملا سوخته بود راهی بارسلون اسپانیا شد تا درمان شود. هزینه سفر با درمان آن‌قدر گران بود که خانواده آمنه ماه‌ها با تاخیر به اسپانیا بروند و همین تاخیر کافی بود تا پزشکان از درمان کامل بینایی او قطع امید کنند. کمک‌های مالی به آمنه تا آغاز دولت نهم ادامه داشت. زندگی در اسپانیا با کمک مالی دولت آن کشور تداوم یافت اما نهایتا پس از هفده عمل جراحی پزشکان حکم به تخلیه چشم راست هم دادند که امید بهبود آن هم از بین رفته بود.

کتابی از زندگی آمنه در آلمان چاپ شد. کتابی با عنوان «چشم در مقابل چشم». او در این کتاب گفته بود از مجید می گذرد. او در صحنه‌ای گفته‌ای از پدربزرگش را نقل می‌کند. پدربزرگ به او گفته بود، لذتی که در عفو هست، در انتقام نیست. با این حال آمنه می‌نویسد که هر شب، وقتی به رختخواب می‌رود، به لحظهٔ انتقام فکر می‌کند؛ به لحظه‌ای که با آرامش پیپت را به دست می‌گیرد و چند قطره اسید در چشمان کسی می‌پاشد که او را کور کرده‌است. آمنه می‌نویسد: بعد وقتی مجید بیدار می‌شود، از درد فریاد می‌زند. درست مثل من که هر روز صبح وقتی از خواب بیدار می‌شوم فریاد می‌زنم.

دادگاه چهار سال بعد برگزار شد و آمنه چشم در مقابل چشم را طلب کرد. حکم دادگاه صادر شد: «به اتفاق آرا، قصاص چشم پس از پرداخت تفاضل دیه.» این نخستین باری بود که چنین حکمی از دادگاه های ایران صادر می‌شد.

جنجال بر سر حکم با نزدیک شدن به اجرا آن آغاز شد. بسیاری از رسانه‌های اینترنتی و مکتوب در مورد اینکه حکم دادگاه صحیح است و یا نقش بازدارنده دارد یا نه و اینکه آیا درست است قربانی خود و با دستان خود دست به عمل مشابه بزند را به بحث گذاشتند و در مورد اینکه آیا او چنین خواهد کرد و یا نه به گمانه‌زنی‌هایی پرداختند.

آمنه دو میلیون یورو می‌خواست تا مجید را ببخشد اما مجید نداشت و حکم باید اجرا می شد.

آمنه در این میان اجرا حکم را نه برای خود که برای جامعه می خواست و می گفت: «می‌خواهم اجرای حکم درس عبرتی باشد برای کسانی که ناجوانمردانه از اسید استفاده می‌کنند. وقتی حکم قصاص چشم‌های مجید صادر شد، به من گفتند بیا تا حکم را اجرا کنیم؛ اما من گفتم باید خبرنگارها هم باشند تا خبر این قصاص به گوش کسانی برسد که می‌خواهند با اسید، زندگی دیگران را تباه کنند.»

اما پس از نزدیک به سه ماه از تعلیق اجرای حکم اسیدپاش، آمنه او را بخشید. آمنه اما برای این کار دلایل خود را داشت.

او تاکید قرآن بر ترجیح بخشش بر قصاص، نگاه جهانی به ایران نسبت به فرجام پرونده اش، خانواده اسید پاش و آرامش خود را دلایل خود برای بخشش خواند.

او هزینه زمانی ومالی زیادی را برای بهبودی خویش پرداخت کرد.

هزینه‌ای که به واسطه اقدامی خشونت‌بار و غیر انسانی ایجاد شده بود اما همان طور که او می‌گوید هفت سال تلاش كردم تا بتوانم اجراي حكم قصاص را بگيرم و ثابت كنم كه اسيدپاشي حكمش قصاص است اما امروز گذشت كردم. اين حق من بود. شايد فردا كسي گذشت نكند. پرونده اسید پاشی آمنه بسته می‌شود اما حکایت همچنان باقی است.

برچسب ها: آمنه
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv