bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۴۳۵۶۲
دیپلماسی زیر فشار حداکثری؛

آیا ایران و آمریکا راهی برای صلح پیدا می‌کنند؟

آیا ایران و آمریکا راهی برای صلح پیدا می‌کنند؟

مسعود پزشکیان با انتصاب محمدجواد ظریف به‌عنوان معاون راهبردی، سیگنالی از آمادگی ایران برای مذاکره با آمریکا ارسال کرد؛ اما فشار اصول‌گرایان و سیاست «فشار حداکثری» ترامپ این روند را متوقف کرد. همزمان ایران و روسیه توافق راهبردی امضا کردند که همکاری‌های هسته‌ای و عدم اشاعه را تقویت می‌کند. با تداوم فشار‌های واشنگتن، ایران تأکید دارد که تحت فشار مذاکره نخواهد کرد؛ اما همچنان به همکاری‌های بین‌المللی و تعهدات «ان‌پی‌تی» پایبند است.

تاریخ انتشار: ۲۱:۱۴ - ۲۵ اسفند ۱۴۰۳

آیا ایران و آمریکا راهی برای صلح پیدا می‌کنند؟فرارو– «محمد سهیمی»، استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در لس‌آنجلس

به گزارش فرارو به نقل از نشریه ریسپانسیبل استیت کرفت، در اولین روز‌های ریاست جمهوری مسعود پزشکیان، سیاستمداری که به‌عنوان چهره‌ای میانه‌رو وارد عرصه سیاسی ایران شده بود، او به صراحت اعلام کرد که کشور آماده مذاکرات با ایالات متحده است. این تصمیم اگرچه با انتقاد‌های تند و مخالفت شدید جناح‌های اصول‌گرا رو‌به‌رو شد، اما مسعود پزشکیان با جسارت، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین و چهره کلیدی توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ را به‌عنوان معاون امور راهبردی خود منصوب کرد. این اقدام با حمایت قاطع «آیت‌الله علی خامنه‌ای»، رهبر ایران همراه شد؛ رهبری که تنها چند ماه پیش در سخنرانی خود تأکید کرده بود که هیچ مانعی برای گفت‌و‌گو‌های دیپلماتیک وجود ندارد.

آمادگی ایران برای مذاکره با غرب؛ ترامپ مشغول فعال‌سازی فشار حداکثری!

محمدجواد ظریف، با مقالاتی در نشریات معتبر مانند «فارن افرز» و اکونومیست و حضور در برنامه «GPS» در شبکه سی‌ان‌ان با اجرای فرید زکریا، به صراحت از آمادگی ایران برای تعامل با آمریکا و غرب سخن گفت. این اظهارات صریح که به نظر می‌رسد تنها با تایید آیت‌الله خامنه‌ای امکان‌پذیر بوده، حکایت از تغییرات مهمی در سیاست خارجی ایران دارد. انتصاب محمد جواد ظریف به یک سِمت کلیدی در دولت مسعود پزشکیان، سیگنالی آشکار از جدیت تهران برای آغاز مذاکرات جدی با واشنگتن داشت. در شرایطی که محمد جواد ظریف همواره آماج حملات جناح‌های تندرو قرار دارد، این انتصاب نشان‌دهنده حمایت کامل رهبری ایران از روند دیپلماتیک او داشت. علاوه بر محمد جواد ظریف، برخی مقامات بلندپایه دیگر نیز حمایت خود را از این مسیر دیپلماتیک ابراز کردند.

با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات نوامبر گذشته، بارقه‌هایی از امید به بازگشت گفت‌و‌گو میان ایران و آمریکا در میان تحلیلگران شکل گرفت. ترامپ، که در سخنرانی‌های متعددش از علاقه به مذاکره با تهران سخن گفته بود، این امیدواری‌ها را تقویت کرد؛ اما همزمان تهدیدات نظامی او علیه ایران سایه‌ای سنگین بر این خوش‌بینی‌ها انداخت. این امید‌ها دیری نپایید؛ ماه گذشته، رئیس‌جمهور آمریکا با صدور یک فرمان اجرایی، دوباره سیاست «فشار حداکثری» خود را دوباره به جریان انداخت. این استراتژی که در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ با هدایت مایک پومپئو و جان بولتون شکل گرفته بود، هدفی آشکار داشت: واداشتن ایران به قبول شروط سختگیرانه و امتیازدهی یا ایجاد پیش‌زمینه برای اقدام نظامی احتمالی.

اگرچه گفت‌و‌گو‌های دیپلماتیک بین تهران و واشنگتن اهمیت دارد، اما هیچ ملت مستقلی، به‌ویژه ایرانیان با تاریخی کهن و افتخارآمیز حاضر نیستند تحت فشار تسلیم شوند و وارد مذاکره شوند. آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران نیز به صراحت این موضع را تقویت کرد. او در سخنانی، تنها چند روز پس از تأکید بر امکان‌پذیر بودن مذاکرات، به شدت هرگونه مذاکره تحت فشار را رد کرد و گفت: «چنین اقدامی نه منطقی است، نه عاقلانه، نه شرافتمندانه.»

پس از انتقادات صریح آیت‌الله علی خامنه‌ای، محمدجواد ظریف از دولت کنار رفت و بار دیگر به تدریس در دانشگاه تهران روی آورد؛ چرا که حضورش در دولت دیگر توجیهی نداشت. در همین حال، دونالد ترامپ در مصاحبه‌ای با فاکس بیزینس از ارسال نامه‌ای مستقیم به رهبر ایران خبر داد. او در این نامه از امیدش برای آغاز مذاکرات سخن گفت، اما هشدار داد که در صورت عدم توافق، اقدام نظامی می‌تواند پیامد‌هایی فاجعه‌بار برای ایران داشته باشد.

هرچند لحن تهدیدآمیز در نامه ترامپ جلب توجه می‌کند، اما ارسال چنین نامه‌ای را می‌توان به منزله گامی مثبت در راستای حل اختلافات از مسیر دیپلماسی تلقی کرد. اما این تلاش‌ها زمانی نتیجه‌بخش خواهند بود که اقداماتی واقعی برای کاهش تنش صورت گیرد. یکی از این اقدامات می‌تواند تعلیق موقت سیاست «فشار حداکثری» از سوی واشنگتن باشد؛ گامی که می‌تواند فضای مناسب‌تری برای گفت‌و‌گو‌های جدی فراهم کند. در عین حال، عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، پیشتر به صراحت اعلام کرده بود که تهران تحت فشار به مذاکرات مستقیم با واشنگتن تن نخواهد داد. با این حال، او بر ادامه مذاکرات ایران با سایر طرف‌های توافق هسته‌ای از جمله کشور‌های اروپایی، روسیه و چین، تأکید کرد.

توافق راهبردی ایران و روسیه؛ گامی جدید در همکاری‌های هسته‌ای

دونالد ترامپ در موضع‌گیری‌های خود تأکید کرده که اطمینان از عدم حرکت ایران به‌سمت ساخت سلاح‌های هسته‌ای باید یکی از اولویت‌های ایالات متحده باشد. از سوی دیگر، مقامات ایرانی به فتوای آیت‌الله خامنه‌ای استناد می‌کنند؛ فتوایی که صریحاً تولید و استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی را منع کرده و به‌عنوان تضمینی اخلاقی و مذهبی مطرح شده است. با این حال، بسیاری از دولت‌های غربی چنین استدلالی را ناکافی می‌دانند و همچنان خواهان ابزار‌های قانونی و بین‌المللی برای نظارت و کنترل هستند. اما در روز‌های اخیر، ورود یک عامل جدید به معادله، ممکن است بخشی از نگرانی‌ها را کاهش دهد.

در ۱۷ ژانویه، ایران و روسیه گام تازه‌ای در روابط دوجانبه خود برداشتند و توافقنامه‌ای برای همکاری راهبردی امضا کردند. این توافق در شرایطی به سرانجام رسید که تنها چند سال پیش، تحلیلگران اندیشکده رند کورپوریشن (RAND Corporation) در پیش‌بینی خود برای سال ۲۰۲۳، به دلیل ماهیت صرفاً معامله‌محور روابط تهران و مسکو، احتمال شکل‌گیری یک شراکت راهبردی گسترده را مردود دانسته بودند. همچنین، «دانا استرول» (Dana Stroul)، از مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک هشدار داده بود که وابستگی روسیه به حمایت‌های نظامی ایران می‌تواند موجب کاهش تعهد مسکو به قوانین بین‌المللی منع اشاعه هسته‌ای شود.

برخلاف برداشت اولیه بسیاری از رسانه‌های آمریکایی و اندیشکده‌های واشنگتن که این توافقنامه را صرفاً در سایه درگیری روسیه و اوکراین بی‌اهمیت جلوه می‌دادند، نگاهی دقیق‌تر نشان می‌دهد که این پیمان از نظر سیاست‌های هسته‌ای نیز دارای ابعاد قابل توجهی است. به‌ویژه ماده ۱۰ این توافقنامه، بر همکاری نزدیک ایران و روسیه در حوزه‌های کنترل تسلیحات، خلع سلاح و عدم اشاعه تأکید می‌کند. علاوه بر این، طرفین متعهد شده‌اند که در مسائل امنیت بین‌المللی، با تکیه بر معاهدات و سازمان‌های بین‌المللی مربوطه، به‌صورت منظم مشورت کنند.

عبارت «عدم اشاعه... در چارچوب معاهدات بین‌المللی مربوطه» به روشنی پایبندی به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) را به ذهن می‌آورد. این تعهد ضمن تأکید بر چارچوب‌های قانونی بین‌المللی، نشانه‌ای است از آمادگی طرفین برای همکاری در زمینه‌های حساس تسلیحاتی و نظارت مؤثر بر پایبندی به این اصول. در گذشته نیز، روسیه همسو با دیگر اعضای دائم شورای امنیت، در مواردی که تخلف ایران از تعهدات بین‌المللی احراز می‌شد، از تحریم‌های سخت گیرانه علیه ایران حمایت می‌کرد. مسکو، علی‌رغم روابط نزدیکش با تهران همواره به قطعنامه‌های شورای امنیت که تحریم‌های شدیدی علیه ایران وضع می‌کردند، رأی موافق داده است.

ایران به تعهداتش پایبند ماند، اما آیا جهان این را می‌بیند؟

ایران، حتی پس از خروج دولت ترامپ از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۸، برای یک سال کامل به تعهدات برجامی خود پایبند ماند و سطح غنی‌سازی اورانیوم را در حد مجاز نگه داشت. این رویکرد نه تنها نشان‌دهنده تعهد ایران به توافق‌های بین‌المللی بود، بلکه موضع مذهبی این کشور مبنی بر ممنوعیت تولید و استفاده از تسلیحات هسته‌ای را نیز به‌صورت عملی تأیید کرد.

تعهد به الزامات ان‌پی‌تی همچنین مزایای اقتصادی مهمی برای ایران به همراه داشت و راه را برای بهره‌مندی از منافع مالی و همکاری‌های بین‌المللی باز کرد. در صورتی که ایران مسیر تولید تسلیحات هسته‌ای را دنبال کند، این اقدام علاوه بر زیرپا گذاشتن تعهدات بین‌المللی می‌تواند پیامد‌های اقتصادی سنگینی داشته باشد. چنین تصمیمی ممکن است ایران را از مزایای اقتصادی وعده‌داده‌شده محروم کند و اقتصاد آن را تحت فشار مضاعف قرار دهد. علاوه بر این، پیشبرد برنامه‌های تسلیحات هسته‌ای می‌تواند خطر حملات نظامی از سوی ایالات متحده و اسرائیل را افزایش دهد

روسیه، به‌عنوان شریک کلیدی ایران در توسعه پروژه‌های هسته‌ای، تعهد کرده است که همکاری‌های دوجانبه در این حوزه را گسترش دهد. بر اساس ماده ۲۳ توافقنامه مشترک، تهران و مسکو متعهد شده‌اند که تعاملات خود را در زمینه استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای تعمیق بخشند. این ماده تأکید دارد که دو کشور باید تلاش‌های خود را برای توسعه این همکاری‌ها، به‌ویژه در ساخت تأسیسات هسته‌ای به‌طور مستمر و هدفمند ادامه دهند.

توافقنامه میان ایران و روسیه، با در نظر گرفتن انگیزه‌های اقتصادی و راهبردی، تهران را به پایبندی به تعهدات بین‌المللی از جمله عدم نقض معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT) ترغیب می‌کند. در این میان، مسکو که تسلیحات هسته‌ای ایران را مغایر با منافع راهبردی خود می‌داند، از طریق مواد ۱۰ و ۲۳ این توافق، چارچوبی را برای تضمین عدم اشاعه ایجاد کرده است. از سوی دیگر، رابطه گرم دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین نیز می‌تواند به‌عنوان عاملی در راستای تقویت این تضمین‌ها تلقی شود؛ اما در صورتی که این تعهدات تضعیف شده یا نادیده گرفته شوند و در نتیجه، ایالات متحده یا اسرائیل تصمیم به اقدام نظامی بگیرند، وضعیت به‌شدت تغییر خواهد کرد. چنین سناریویی می‌تواند پیامد‌هایی غیرقابل‌پیش‌بینی برای تمامی طرف‌ها از تهران گرفته تا مسکو و واشنگتن به همراه داشته باشد.

bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین