ریاض به دنبال استقلال بیشتر در سیاست های امنیتی
بهبود روابط ایران و عربستان سعودی به سرعت به همکاریهای نظامی و امنیتی دوجانبه منجر شده و نشاندهنده تمایل عربستان برای فاصلهگیری از اتحادهای سنتی خود با آمریکا علیه ایران است. این روند تحت تأثیر سیاست «اول همسایگان» تهران و با هدف کاهش نفوذ آمریکا و جلوگیری از تشدید تنشها دنبال میشود. همزمان، احتمال بازگشت سیاست « فشار حداکثری » از سوی ترامپ، عربستان را به سمتی سوق داده که به جای تکیه بر واشنگتن، به تعمیق روابط با ایران بپردازد تا امنیت خود را به شکل مستقلتری تأمین کند.
ایران و آمریکا در آستانه آزمون تاریخی
دیدار اخیر ایلان ماسک با مقامات ایرانی، در کنار ادعای ترامپ مبنی بر توانایی او در دستیابی به توافقی بهتر، نشاندهنده پتانسیل تازهای برای کاهش تنشها میان تهران و واشنگتن است. هرچند ترامپ همچنان میان تمایلات ذاتی خود برای مذاکره و انتخاب مشاورانی با دیدگاههای تندرو گرفتار است، این تلاشها میتواند آغازی برای گشودن فصل جدیدی از دیپلماسی باشد.
سایه بی اعتمادی بر روابط ریاض و واشنگتن
میانجیگری چین در سال ۲۰۲۳ روابط عربستان سعودی و ایران را بهبود بخشید و به گسترش همکاریهای اقتصادی، سیاسی و دفاعی منجر شد. این روابط در حالی تقویت میشوند که عربستان بر موازنه میان ایالات متحده، ایران و قدرتهای جهانی تمرکز کرده و در راستای اهداف بلندمدت خود رویکرد تنش زدایی منطقهای را اتخاذ کرده است. بازگشت ترامپ به قدرت میتواند چالشهای جدیدی در روابط دو کشور و همکاریهای منطقهای ایجاد کند.
از محاصره تا مصالحه: خلیج فارس در مسیر تحول و دیپلماسی
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید با چالشها و فرصتهای متعددی روبرو هستند. از یک سو، روابط نزدیک ترامپ با رهبران عربی میتواند به تقویت همکاری بین آنها کمک کند، اما از سوی دیگر، نگرانیهایی درباره بیثباتی ناشی از سیاستهای غیرقابلپیشبینی و فشارهای تهاجمی او علیه ایران وجود دارد. تغییر رویکرد عربستان و امارات به سمت دیپلماسی نشانگر تلاش این کشورها برای کاهش تنشهاست، اما احتمال نیاز به مقاومت در برابر فشارهای آتی آمریکا همچنان باقی است.
آینده روابط اسرائیل و عربستان؛ راه دشوار عادیسازی در سایه افراطگرایی
تغییرات اخیر در سیاستهای عربستان سعودی و دور شدن از مسیر عادیسازی روابط با اسرائیل، نشاندهنده چرخشی بزرگ در مواضع جهان عرب است؛ چرخشی که بهواسطه ناامیدی از افراطگراییهای دولت نتانیاهو و نگرانی از عواقب سیاسی طرحهای الحاق اسرائیل در کرانه باختری و غزه شکل گرفته است. این در حالی است دونالد ترامپ در صورت بازگشت به کاخ سفید تلاش خواهد کرد تا با پیگیری توافقات جدید، فصل دیگری از روابط اسرائیل و عربستان را رقم بزند، اما این هدف تنها در صورتی محقق خواهد شد که اسرائیل از سیاستهای افراطی و توسعهطلبانه خود دست بردارد.
نسخه اول سیاست « فشار حداکثری » لاجرم با «مقاومت حداکثری» مواجه شد و نهایتاً به «شکست حداکثری» برای آمریکا منجر گردید. مدرک میخواهید؟ به عنوان فقط یک مثال کافی است وضعیت برنامه صلحآمیز هستهای ایران را قبل و بعد از به اصطلاح سیاست « فشار حداکثری » مقایسه کنید. تلاش برای اِعمال «نسخه دوم فشار حداکثری » تنها به «نسخه دوم شکست حداکثری» منجر خواهد شد. ایده بهتر آن است که «عقلانیت حداکثری» را امتحان کنید - به نفع همه است.
بررسی نقش ایرانیتبارهای شاخص در اعمال تحریم و حمایت از شکلگیری کمپینهای ضدایرانی
فعال شدن بیسابقه اپوزیسیون در خارج از کشور و برگزاری دو تجمع بزرگ و البته حمایت از فشارهای اتحادیه اروپا به ایران و ایجاد کمپینهایی همچون درخواست از وزرای خارجه اروپایی برای فراخواندن سفرایشان از ایران و اخراج سفرای ایران از جمله مواردی است که اعتراضات سال ۱۴۰۱ را از موردهای مشابه پیش از خودش متمایز میکند.
«در نهایت، دیپلماسی هنر این است که بگذاری کس دیگری کار مورد نظرت را انجام دهد. به نظر میرسد، پمپئو در به کارگیری این هنر با ترامپ استادانه عمل کرده است. شاید او تاکنون قادر نبوده است که جنگی با ایران آغاز کند، اما او قطعا دیپلماسی میان دو طرف را متوقف کرده است. اگر ترامپ واقعا میخواهد با ایران گفتگو کند، باید در وهله اول، مایک پمپئو را اخراج کند.»
شاید در کل، بزرگترین عنصر انعطاف پذیری این باشد که ترامپ از بیان توضیحات غلط بیمی به دل راه نمیدهد. ترامپ در مورد مساله ایران هم میتواند یک توافق جدید شبیه برجام را یک چیز کاملا متفاوت جا بزند!
اکنون، ظاهرا بولتون کارکرد خود را از دست داده است. آمریکا از برجام خارج شد و سنگینترین تحریمها را علیه ایران اعمال کرد. به نظر میرسد ترامپ وارد مرحله «آرام حرف بزن، ولی چماق بزرگی در دست داشته باش» شده است. مرحلهای که در آن بولتون نمیتواند نقش سازندهای داشته باشد. این روزها، ترامپ و دیگر مقامات دولتش، مدام از آمادگیشان برای دیدار بدون پیش شرط با ایران سخن میگویند، ولی در عین حال تاکید میکنند که چماق تحریمها همچنان پابرجا باقی خواهد ماند.
مشاور سابق ترامپ نوشت: «واضح است که دولت دونالد ترامپ و مقامات ایران، درگیر یک مسابقه استراتژیک شدهاند که با اعلام خروج واشنگتن از توافق هستهای آغاز شد و پیشبینی میشود که تا انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ ادامه خواهد داشت.»
سیاست ترامپ نتیجه عکس میدهد
مرشایمر در پایان نوشت: «متاسفانه، آقای ترامپ به جای پذیرش هزینههای سیاسی اصلاح رویه، به احتمال زیاد برای نجات دادن یک سیاست معیوب، فشار بر ایران را بیشتر میکند؛ که این اشتباهی است که ایران را وارد باشگاه (کشورهای دارای تسلیحات) هستهای خواهد کرد.»
در این میان، ظاهرا دولت آمریکا، یک محاسبه ایران را نادیده میگیرد. محاسبهای که به نظر میرسد یکی از دلایل ایران برای اتخاذ راهبرد مقاومت است: در واقع، اگر ایران تحت فشار تحریمها، با آمریکا وارد مذاکره شود و توافق کند، چه تضمینی وجود دارد که دولتهای آینده آمریکا برای تحمیل خواستههای خود به این کشور، دوباره آن را تحت فشار قرار ندهند.
به گفته رادیو لهستان، ورشو در موضوع برجام در یک موقعیت دشواری قرار گرفته است. از یک طرف آمریکاییها بر لهستان فشار میآورند که ایران را بایکوت کند و از طرف دیگر اتحادیه اروپا، که لهستان عضو آن است، تلاش میکند توافق هستهای را حفظ کند.