
«دولت محدود در یک نفر به نام رئیسجمهور نیست. سازمان عظیم و پرخرجی مثل معاونتها، سازمان برنامه و بودجه، وزارتخانهها، سازمانهای وابسته به دولت، شرکتهای دولتی و... وجود دارد که قانوناً هر یک تکالیفی دارند. قرار نبوده و نیست که رئیسجمهور همه کارها را شخصاً انجام دهد. حکایت اعضای ارشد دولت و رئیسجمهور، قصه لشکری است که افسرانش در خانه نشستهاند و فرماندهانش با چند سرباز داوطلب به تنهایی به میدان رفتهاند.»
روزنامه شرق در سرمقاله خود با عنوان «کابینه ناساز با امید ملت» به نقد کمکاری کابینه دولت چهاردهم در پیشبرد امور امملکت و عدم همراهی و همکاری همهجانبه آنان با رئیسجمهور پرداخته است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: دولت، محدود در یک نفر به نام رئیس جمهور نیست. سازمان عظیم و پر خرجی مثل معاونت ها، سازمان برنامه و بودجه، وزارتخانه ها، سازمانهای وابسته به دولت، شرکتهای دولتی و... وجود دارد که قانونا هر یک تکالیفی دارند.
قرار نبوده و نیست که رئیس جمهور همه کارها را شخصا انجام دهد. در یک تقسیم کار قانونی، قوانین فراوان و عرفهای مختلف هر وزارتخانه را مسئول بخشی از امور مملکت کردهاند.
ایدهها و طرحها باید توسط معاونت حقوقی و سازمان برنامه و وزارتخانهها و دستگاههای دیگر به جریان بیفتد.
نقص بزرگ دولت پرشکیان، نبود شجاعت و خلاقیت است. اغلب همکاران او در محدود تکالیف خود ایده تازهای برای مقابله با بحرانها خلق نمیکنند؛ فقط به روزمرگی بی ثمر و تکرارهای ملال آور کارهای کلیشهای مشغول هستند. این رویه کمترین کمکی به کاهش بحرانها نکرده و ناامیدی میآفریند.
نه اینکه انتقادی به شخص آقای پزشکیان وارد نیست. اگرچه نظام گزینشی دست او را در انتخاب همکاران بسته است، اما شاید ایشان هنوز در قامت رئیس جمهوری ظاهر نشده که با تلاش گسترده شخصیتهای معتبر سیاسی و مدنی و جلب آرای امیدوارانه ملت انتخاب شده است. ولی انتقادها به ایشان کم کاریهای نابخشودنی و غیر مسئولانه سازمان عمومی دولت را توجیه نمیکند. حکایت اعضای ارشد دولت و رئیس جمهور، قصه لشکری است که افسرانش در خانه نشستهاند و فرماندهانش با چند سرباز داوطلب به تنهایی به میدان رفتهاند.
تکلیف معاونان، وزرا و دیگر همکاران رئیس جمهور است که هر یک در حوزه کاری خود، فهم درست و عمیقی از وضع موجود بیابند و خلاقیت و ابتکار داشته باشند و با طرح ایدههای تازه و ابداعی در قالب تصویب نامه یا لایحه به فضای سیاسی و مدیریتی کشور جان تازه ببخشند و به بقای تتمه امید ملت اهمیت دهند.
اما آنها شبیه دروازه بانی هستند که در برابر رقیب خشن، خبردار ایستاده است و هیچ حرکتی نمیکند و هر توپ که غلتان غلتان به سمت دروازه او روانه شود، به راحتی گل میخورد. همکاران رئیس جمهور در معاونت حقوقی و سازمان برنامه و وزارتخانه حتی از امکانات قانونی هم هیچ استفادهای نمیکنند. گویا آنها وفاق را با تسلیم و تعظیم اشتباه گرفتهاند. سازشان را بیشتر با رقیب کوک میکنند نه با ملت. معاونت حقوقی رئیس جمهور که بی اثرتر از همیشه است، در همکاری با دستگاههای ذی ربط و با وضع مقررات ابداعی باید نقش موثری ایفا کند. مثلا:
- قانون حجاب و عفاف آکنده از ایرادهای مختلف حقوقی و اجتماعی بوده، بحران ساز است و بسیار مورد حساسیت مردم. این قانون نمیتواند مدت زیادی در تعلیق بماند. آن اقلیت کوچک پرهیاهو که مبدع این قانون بود، همچنان به دنبال اجرای آن است. دولت لایحهای به مجلس تقدیم کند برای:
۱. الغای قانون حجاب و عفاف یا ۲. تعلیق اجرای قانون حجاب و عفاف به مدت مثلا دو، سه سال و تکلیف دولت برای تقدیم لایحه جدید تا پایان تعلیق.
- به گفته کارشناسان، تغییر ساعت رسمی کشور بین دو تا سه درصد موجب صرفه جویی در مصرف برق بود. این مقدار در شرایط بحران برق در ایران رقم درشتی است. دولت باید برای احیای قانون تغییر ساعت هرچه سریعتر لایحهای به مجلس تقدیم کند تا به موقع به نتیجه برسد.
- رسانه مهم، پرهزینه و بزرگی مانند رادیو و تلویزیون که در انحصار سازمان صدا و سیماست و بلندگوی بی کیفیت یک گروه کوچک سیاسی شده است، رژیم حقوقی مشخصی ندارد. دولت به سرعت لایحهای تنظیم کرده و رژیم حقوقی سازمان صدا و سیما و مسئولیت مدنی و کیفری این سازمان را مشخص کند.
- دو نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت بر صدا و سیما ظاهرا در انجام وظایف هفت گانه خود منفعلاند و کاری نمیکنند. دولت با یک تصویب نامه، وظایف نمایندگان رئیس جمهور در این شورا را معلوم کند؛ از آنها مسئولیت و گزارش بخواهد و منتشر کند.
- در دانشگاه، امنیت کاری استادان و امنیت تحصیلی دانشجویان بسیار متزلزل است. لایحهای لازم است که در آن با محدودکردن اقدامات غیرقانونی و گاه خودسرانه مسئولان دانشگاهها و برخی نهادهای غیر دانشگاهی، امنیت کاری و تحصیلی استادان و دانشجویان تامین شود.
تصویب نامههای دولت به سادگی قابل تصویب هستند. ممکن است گفته شود چنان لوایحی در مجلس رد میشوند؛ مهم نیست، مهم نشان دادن عزم و عهد دولتی است که مردم در اوج بحرانهای ناامیدکننده، امیدی به آن بستند. در جنگ تحمیلی رزمندگانی در عملیاتهایی شهید شدند که آن عملیاتها به اهداف خود نرسیدند، اما این هیچ چیز از حرمت و بزرگی و عزت آنها نمیکاهد. آنان ایمان و اراده داشتند. مومنانه ایستادند و امیدها را زنده نگه داشتند. اگر این شجاعتها نبود، چه بسا پایان جنگ با تلخی بی پایان شکست همراه بود.
قایان و خانم ها! آنچه شما را به مسند نشاند، سوسوی امید مردمی است که در عذاب هستند. امین باشید، به امید ملت بی احترامی نکنید و آن را از بین نبرید. آقای رئیس جمهور، سخن تازه بیاورید و به تک تک همکارانتان دستور دهید «هین! سخن تازه بگو».
نویسنده: کامبیز نوروزی، حقوقدان