bato-adv
کد خبر: ۸۱۷۹۶
نقدی بر فیلم ورود آقایان ممنوع

ورود آقایان ممنون!

مهدی تراب بیگی
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۹ - ۰۲ تير ۱۳۹۰


فرارو- خیلی خلاصه، یک نظم مردانه بر یک محیط زنانه حاکم است تا اینکه همه چیز با ورود یک مرد بی دست و پا به هم می‌ریزد و زنی که بر خلاف مرد خشک و عبوس است به دریافت تازه‌ای از زنانگی و زندگی رسیده و خلاصه متحول می‌شود و با این حساب می توان از ورود آقایان ممنون هم بود... و خلاصه حالتی متناقض از فمینیسم و ضد فمینیسم!

به گزارش سرویس فرهنگی هنری فرارو، همان اول کاری- به شکلی بدیع و بکر- یک دیوارنوشته را دنبال می‌کنیم که: «من برای شادمانی به‌ دنیا نیامده‌ام، آمده‌ام کارهای بزرگ انجام دهم» همین شعار درشت می‌تواند جهان بینی فیلم را تبیین کند. 

اول اینکه با یک فیلم کمدی آبرومندانه روبرو هستیم که با قلم و ساختی مردانه -ترکیب پیمان قاسمخانی و رامبد جوان- به دنیایی زنانه می‌پردازد و مهمتر از آن می‌خواهد با هجو یک دیوار نوشته – چه قدر یک زمانی این دیوار نوشته‌ها رایج بودند و هنوز هم روی بعضی دیوارها دیده می‌شوند- تصور عبوس و جدی و رایج جامعه را نسبت به شادمانی به چالش بکشد.

دوم اینکه این جمله منسوب به بتهون است ولی در فیلم آن را به نقل از مادام کوری می‌خوانیم و همین یک اشتباه تعمدی زمینه‌ای زیرکانه برای معرفی شخصیت محوری است که چطور یک خانم مدیر خشک و منضبط، یک شعار مردانه را به نفع یک نظام زنانه تحریف می‌کند. 

در واقع آنچه که خانم مدیر« با بازی ویشکا آسایش» با آن سبیل نازکش در پی آن است یک برتری جویی مردانه است که یک نظام مردانه به او تحمیل کرده، چنین چیزی حتی در قد و قواره به رخ کشیدن‌هایش هم پیداست. 

سوم اینکه معروف است که نگاه زنانه جزئی نگر است و بر خلاف مردانی که عادت به انجام کارهای بزرگ دارند دنبال بهانه‌های کوچک برای یک زندگی خوب و شادمانه است و وقتی یک زن شادمانی را به کارهای بزرگ می‌فروشد موقعیت کمیکی به وجود می‌آید و همین نکته کوچک «ورود آقایان ممنوع» را به یک کمدی موقعیت درست و درمان تبدیل می‌کند. 

هرچند پرداخت و تحول شخصیت‌های‌ تیپیکال و پیردخترانه -با ادا و اطوارهای مردانه و روحیه‌ای ضد مردانه - به عنوان سوخت یک فیلم کمدی چندان هم تازه نیست و شمار فیلم‌هایی که از این حال و هوا تغذیه کرده‌اند کم نیستند ولی پرداخت و زاویه دید «ورود آقایان ممنوع» به این موضوع -در سینمای ایران -کاملا بکر و تازه است. 

در عالم مقایسه «ورود آقایان ممنوع» حکم جوکی ممنوعه را دارد که مردی موقر در جمعی زنانه تعریفش می‌کند و وقاحت قضیه را پشت پرداختی متین و محترم پنهان می‌کند و خنده‌ی جمع محصول همین جمع نقیضین است که قادر است با تناقضی ظریف و هنرمندانه یک خشونت مردانه (وقاحت مردانه) را به لطافتی زنانه بدل کند. 

چهارم، وقتی یک اجتماع درگیر مشکلات بزرگ باشد بی تردید یک ترجیح عمومی به وجود می آید تا همه را به انجام کارهای بزرگ وادارکند و در چرخه‌ی تحقیر و برتری جویی یک روح عبوس در جامعه جاری می‌شود که به عالم سینما هم کشیده خواهد شد و با این حساب هرچه هم یک فیلم مثلا کمدی ساختار قرص و محکمی داشته باشد در برابر یک فیلم مثلا جدی و تراژیک از اعتبار کمتری برخوردار است.

از تم و جهان بینی فیلم که بگذریم موتور روایی فیلم در مواردی مختصر دچار چاله و دست انداز است، یکی چرخش تند و غلیظ خانم مدیر از پیر دختری ترش و سخت به زنی لطیف، دومی انحراف نظرگاه، ما فیلم را بیشتر از نظرگاه دخترها شاهدیم و که نیاز آنها به برگرداندن دوستشان به مدرسه به کشیدن نقشه می‌کشد و همین طرح و نقشه‌ی آن‌ها و بی خبرذی خانم مدیر داستان را پیش می‌برد ودر این میان رویایی که مدیر می‌بیند تخطی از زاویه دید است و به نظر تکینک دم دستی در توجیه تحول او به حساب می آید. 

یکی هم مینی‌بوس‌سواری دخترها و برگرداندن جبلی« رضا عطاران» به جمع دبیران مدرسه، چنین موقعیتی در دل کار ننشسته و به شکلی آشکارا خارج می‌زند، در واقع به عنوان یک نقشه‌ی طرح شده از طرف دخترهایی که خیلی خوب بلدند نقشه‌های ظریف و زیرکانه طرح کنند چنین اقدامی خیلی دم دستی است و کاملا پیداست از بیرون کار به کار تحمیل شده. 

از طرفی نیاز محوری آن‌ها برگرداندن دوست اخراج شده است و تمام نقشه‌های که می‌کشند در راستای چنین هدفی است و اجماع و تصمیم ناگهانی و اصرار بی منطق آن‌ها برای برگرداندن جبلی کمی حساب نشده و در خدمت یک فینال شتابزده است. 

با این وجود «ورود آقایان ممنوع» همچنان فیلم معتبری است، تجربه نشان داده وجود پیمان قاسمخانی به عنوان فیلم‌نامه نویس به تنهایی قادر است استاندارد یک فیلم کمدی را تضمین کرده و اعتبار و آبروی از دست رفته‌ی این گونه‌ی لوث و لوس شده را به سینمای ایران برگرداند و سطح ادراک و دریافت طنز را در عموم مخاطبان ارتقا دهد.

با این حساب در زمانه‌ای که آستانه‌ی خنده‌ی مردم بالا رفته، زمانه‌ی لوده بازاری‌ها هم به سر آمده است، کاهش میزان تولید چنین فیلم‌های خود شاهد چینین مدعای است و به استثنای تک و توک عواملی که با پشتکار همچنان به ساخت چنین فیلم‌های اصرار دارند، همه می دانند که صرف حضور یکی دو چهره‌ی مضحک و مشتی شوخی‌های درب و داغان دردی از گیشه دوا نمی‌کند.

شاید ساختار «ورود آقایان ممنوع» مثل ساختار شیمیایی یک محلول، بی عیب و نقص نباشد ولی از فرمول کاردرستی برخوردار است، تمامی جزئیات و فروع کار در خدمت اصل و کلیت ماجرا هستند و از این نظر تماشای چنین فیلمی برای عوامل ساخت کمدی‌های بزن و بکوب بی خاصیت و سخیف که حتی از یک ساختار نیم بند هم محرومند یک کارگاه و دوره‌ی حیاتی به حساب می‌آید تا یکی از رازهای موفقیت یک فیلم آبرومندانه را دریابند.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین