محمدرضا پهلوی از ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ که شاه ایران بود، هشت رئیسجمهور دموکرات و جمهوریخواه را به چشم دید. او زمانی جایگزین پدرش شد که فرانکلین دی. روزولت در کاخ سفید بود؛ و زمانی برای همیشه از ایران رفت که کارتر این جایگاه را در اختیار داشت. نام کارتر و شاه به دو دلیل به یک دیگر گره خورده است. هواداران جریان پهلوی در طول پنج دهه گذشته مدعی بودند که کارتر عامل سقوط شاه بود. طرفداران این تئوری، سفر ژنرال هایزر به ایران قبل از خروج شاه، فشارهای کارتر به پهلوی دوم برای رعایت حقوق بشر و تماس با مخالفین را از جمله اتهامات کارتر میدانند. افزون بر تمام این اتهامات، کارتر به عنوان رئیسجمهور آمریکا، اجازه ورود محمدرضا پهلوی به این کشور را صادر نکرد.
فرارو- جیمز ارل کارتر جونیور معروف به جیمی کارتر، سی و نهمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در ۱۰۰ سالگی درگذشت. او یکی از دوازده رئیسجمهور تاریخ آمریکاست که فقط یک دوره در کاخ سفید ساکن بودند و البته، پیرترین پرزیدنتِ زنده این کشور بود. در حال حاضر مدال پیرترین رئیسجهور آمریکا، بر گردن جو بایدن آویخته شده است. جیمی کارتر از ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱ رئیسجمهور آمریکا بود.
به گزارش فرارو، میشود این طور ادعا کرد که تقریباً هیچ رئیسجمهوری در تاریخ آمریکا به اندازه کارتر نام و سرنوشتش با ایران گره نخورده است. ایران پیش و پس از انقلاب همواره بخشی از دغدغه ساکنان کاخ سفید بوده، اما کارتر از چند جهت موردی استثنائی شمرده میشود.
محمدرضا پهلوی از ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ که شاه ایران بود، هشت رئیسجمهور دموکرات و جمهوریخواه را به چشم دید. او زمانی جایگزین پدرش شد که فرانکلین دی. روزولت در کاخ سفید بود؛ و زمانی برای همیشه از ایران رفت که کارتر این جایگاه را در اختیار داشت. نام کارتر و شاه به دو دلیل به یک دیگر گره خورده است. هواداران جریان پهلوی در طول پنج دهه گذشته مدعی بودند که کارتر عامل سقوط شاه بود.
طرفداران این تئوری، سفر ژنرال هایزر به ایران قبل از خروج شاه، فشارهای کارتر به پهلوی دوم برای رعایت حقوق بشر و تماس با مخالفین را از جمله اتهامات کارتر میدانند. افزون بر تمام این اتهامات، کارتر به عنوان رئیسجمهور آمریکا، اجازه ورود محمدرضا پهلوی به این کشور را صادر نکرد. شاه در پاسخ به تاریخ نوشته است: «از روزی که تهران را در ژانویه ۱۹۷۹ ترک کردم، دولت آمریکا هیچ زمانی نسبت به یک سفر احتمالی من به آن کشور تمایلی نشان نداد. اما در یک نکته هرگز آمریکاییها تردیدی به جا نگذاشتند: هر زمان که احتیاج مبرمی به درمان پزشکی، یا امنیت من در خطر باشد میتوانم به ایالات متحده آمریکا سفر کنم.»
۳۰ مهر ۱۳۵۸ که بیماری شاه وضعیت وخیمی پیدا کرده بود، اجازه ورود او به آمریکا صادر شد. در حالی که مقامات حکومت جدید در ایران، خواستار استرداد او برای محاکمه به خاطر اعمالش در ۳۷ سال حاکمیت بر ایران بودند. ورود شاه به آمریکا، مقدمهای شد بر حادثه گروگانگیری که ۴۴۴ روز به طول انجامید.
۱۳ آبان ۱۳۵۸ در ایران اتفاقی رخ داد که سرنوشت کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا را تحت تاثیر قرار داد. دانشجویان پیرو خط امام در اعتراض به پذیرش شاه از سوی آمریکا، در نهایت دست به این کار زدند. البته مرور اظهارات طراحان اشغال سفارت آمریکا نشان میدهد که روحیه ضدامپریالیستی و دخالتهای پیشین آمریکا نیز در میان علتها بوده، اما ابراهیم اصغرزاده که از او به عنوان طراح حمله به سفارت یاد میشود، در این خصوص گفته است: «قضیه بسیار جدی برای ما، رفتن شاه به آمریکا بود، این اتفاق برای ما بسیار سنگین بود و منتظر واکنش دولت بودیم و واکنشهای دولت به نظر ما جدی نمیآمد و خود تصمیم گرفتیم به این اتفاق واکنش نشان بدهیم.» (ایرنا، ۱۳۹۲)
نقل معروف از طراحان اشغال این است که آنها قصد داشتند به نشانه اعتراض، مدت کوتاهی سفارت را اشغال کنند، اما این اقدام به بحرانی ۴۴۴ روزه منجر شد. بحرانی که با سرنوشت کارتر به صورت مستقیم ارتباط دارد.
با ناکام ماندن دولت کارتر در آزادی گروگانها از طریق فشارهای سیاسی و اقتصادی، در نهایت کار به حمله محرمانه کشید. آمریکا در اردیبهشت ۱۳۵۹ در جریان عملیات پنجه عقاب، قصد داشت به وسیله نیروهای نظامی خود ۵۲ گروگان باقی مانده از دیپلماتها و کارکنان سفارت را آزاد کند. آنها به حریم هوایی ایران تجاوز کردند و در طبس فرود آمدند. اما نتوانستند به هدف خود برسند و با گرفتار شدن در طوفان شن ناکام ماندند. سرنوشت گروگانهای آمریکایی به بزرگترین معضل برای کارتر تبدیل شد. چرا که زمان انتخابات آمریکا هر روز نزدیکتر میشد و او به همین دلیل تحتِ فشار جمهوریخواهان و البته هواداران خود بود. حتی درگذشت شاه در ۵ مرداد ۱۳۵۹ نیز باعث نشد که ایران گروگانها را آزاد کند. چرا که دیگر کار دست دانشجویان هم نبود و در سطح عالی کشور برای این موضوع تصمیم گرفته میشد.
کارتر درباره تاثیر این موضوع بر شکستش از ریگان گفته است: «شک ندارم که اصلیترین عامل شکست من مسئله گروگانها در ایران بود. وی در عین حال یاد آور شد که اگر نیروهای آمریکایی میتوانستند در عملیات دلتا (واقعه طبس) گروگانها را آزاد کنند، وی مجددا به ریاست جمهوری آمریکا میرسید.» (مهر، ۱۳۸۸) او در بخش دیگر از اظهارات خود در سال ۲۰۰۹، مذاکره و معامله با ایران برای آزادی گروگانها را امری درست دانست.
اشاره کارتر به قرارداد الجزایر است که میان ایران و آمریکا برای پایان بحران گروگانگیری منعقد شد. پس از افتتاح مجلس اول، مدیریت پروژه گروگانها به پارلمان سپرده شد. الجزایر نقش میانجی و تبادلگر پیام میان تهران و واشنگتن را ایفا کرد. اتفاقی که باعث طولانی شدن روند حل بحران شد و کارتر درباره آن میگوید: «ایرانیها که زبانشان فارسی است، از طریق الجزایریها که زبانشان فرانسوی است، پیام خود را به ما که زبانمان انگلیسی است، میرسانند!» (شهروند، ۱۳۹۸)
شاید این سوال پیش آمده باشد که چرا این مذاکرات تا ژانویه ۱۹۸۱ طول کشید. «دولت با توجه به پیشنهادهای مجلس، بهزاد نبوی وزیر مشاور در امور اجرایی را به عنوان سرپرست گروه مذاکرهکنندهی ایران انتخاب کرد. همچنین الجزایر نقش میانجی را برای حل مسئلهی گروگانها به عهده گرفت و تیم منتخب این کشور به سرپرستی محمدبن یحیی وزیر امور خارجه، مذاکره با ایران و آمریکا را آغاز کرد که ریاست هیئت مذاکرهکنندهی آمریکا را نیز وارن کریستوفر، معاون وزارت امور خارجه آمریکا بر عهده داشت.
نتیجهی مذاکرات منجر به تهیه دو بیانیه شامل بیانیهی اصول کلی و بیانیهی حل و فصل دعاوی و همچنین یک سند تعهدات طرفین گردید که مجموعاً به نام بیانیههای الجزایر معروف شد. علت انتخاب کلمهی بیانیه به جای قرارداد یا موافقتنامه نیز این بود که ایران حاضر به نشستن برسر میزه مذاکره با آمریکا نبود و دولت الجزایر به عنوان واسطه آنچه طی مذاکرات طولانی میان ایران و آمریکا از طرفین الجزایر به توافق رسیده بود به صورت بیانیههایی منتشر نمود و ایران و آمریکا به طور جداگانه بیانیههای مزبور را در روز ۱۹ ژانویه ۱۹۸۱/ ۲۹ دی ۱۳۵۹، امضا و به دولت الجزایر تسلیم کردند.
به طور خلاصه دولت ایالات متحده بر اساس بیانیهی الجزایر، نسبت به موارد زیر متعهد گردیده است:
۱ ـ دولت آمریکا متعهد شده است که از طریق لغو احکام انسداد، تا حد امکان وضعیت مالی ایران را به صورت موجود قبل از ۲۳ آبان ۱۳۵۸، (تاریخ انسداد سرمایههای ایران از طرف رئیسجمهوری آمریکا) بازگرداند.
۲ ـ دولت آمریکا متعهد شده است که از طریق اعمال ترتیبات پیشبینی شده در بیانیهی مربوط به حل و فصل ادعاها و ارجاع دعاوی به حکمیت مرضیالطرفین، به تمام اقدامات حقوقی در دادگاههای ایالات متحدهی آمریکا که متضمن ادعای اتباع و مؤسسات آمریکایی علیه ایران و مؤسسات دولتی آن است، خاتمه داده و کلیهی احکام قضایی صادره را لغو و سایر دعاوی براساس چنین ادعاهایی را ممنوع اعلام کند و موجبات خاتمه دادن به آنها را فراهم نماید.
۳ ـ ایالات متحدهی آمریکا متعهد شده است که دارایهایی ایران در قلمرو قضایی ایالات متحده را به شرح زیر مسترد سازد:
الف) طلاهای متعلق به ایران و کلیهی داراییهای موجود ایران نزد بانک «فدرال رزرو» نیویورک به انضمام بهرههای متعلقه از این محل؛ اقساط معوقه و اقساط وامهای دولت و مؤسسات کنترل شده به وسیلهی دولت بازپرداخت خواهد شد؛ ب) داراییها نزد شعب بانکهای آمریکایی در آمریکا؛ این داراییها به دلیل وجود احکام توقیف دادگاهها، حداکثر ظرف شش ماه آزاد خواهد شد که نیمی از وجوه آزاد شده حداکثر تا یک میلیارد دلار در یک حساب تضمینی بهرهبردار به نام «بانک مرکزی دولت الجزایر» نگهداری خواهد شد که صرفاً برای تضمین پرداخت و مورد استفاده قرار خواهد گرفت؛ پ) داراییهای دیگر شامل وجوه اوراق بهادار و هر آنچه در چارچوب بندهای فوق قرار نمیگیرد.
۴ ـ ایالات متحدهی آمریکا متعهد شده است که از این پس در امور داخلی ایران به هر صورت دخالت ننماید.
۵ ـ ایالات متحده متعهد شده است که کلیهی تحریمهای تجاری علیه ایران را لغو نماید.
۶ ـ ایالات متحده متعهد شده است که ادعاهای طرح شده علیه ایران را در دادگاههای بینالمللی پس بگیرد.
۷- ایالات متحده متعهد شده است که از اقامهی دعوا توسط ایالات متحده یا اتباع آن یا اشخاص غیر آمریکایی در دادگاههای آمریکا در مورد هرگونه ادعای حال یا آینده علیه ایران در رابطه با موارد زیر جلوگیری کند:
الف) دستگیری و توقیف گروگانها؛ ب) خسارات وارده به اموال ایالات متحده یا اتباع ایالات متحده در داخل محوطهی سفارت. پ) صدمات وارده به اتباع ایالات متحده و یا اموال آنها در جریان انقلاب اسلامی ایران.
۸ ـ ایالات متحده متعهد شده است که موجبات بازگشت داراییهای خانوادهی شاه را که در آمریکا موجود میباشد، به ایران از طریق زیر فراهم آورد.
الف) انسداد و ممنوعیت انتقال اموالی که در کنترل وارث شاه یا هر یک از بستگان نزدیک وی بوده و به عنوان «خوانده» از جانب ایران، علیه آنان در دادگاههای ایالات متحده طرح دعوی میشود؛ ب) جمعآوری اطلاعات اشخاصی که بهطور مستقیم در حوزهی قضایی آمریکا دربارهی اموال مزبور و تسلیم آنها به ایران نقش داشتند و اعمال مجازاتهای کیفری و مدنی در صورت تخلف از این امر؛ پ) اجرای مصوبهها و احکام دادگاههای ایران دربارهی این داراییها به وسیلهی دادگاههای آمریکا؛ ت) ایالات متحده، متعهد شده است که ضمن پذیرش رأی هیئت داوری در مورد هرگونه اختلاف و قصور در اجرای تعهدات فوق، خسارات وارده به ایران را جبران نماید.
به دنبال صدور بیانیهی الجزایر و امضای دستورالعمل اجرایی آن توسط جیمی کارتر در آخرین روز ریاست جمهوریاش، در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۱/ ۲۹ دی ۱۳۵۹، و انتقال حدود هشت میلیارد دلار از داراییهای ایران از بانک فدرال «رزرو» نیویورک و شعب خارجی بانکهای آمریکایی به یک حساب امانی دولت الجزایر نزد بانک انگلیس، یک روز بعد در تاریخ ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱/ ۳۰ دی ۱۳۵۹ تعداد ۵۲ آمریکایی که چند ساعت پیش از پایان ریاست جمهوری کارتر آزاد شده بودند، از طریق الجزایر روانهی آمریکا شدند و بحران گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی پس از ۴۴۴ روز پایان پذیرفت.» (مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۴۰۳) به رغم این که مذاکرات توسط دولت کارتر انجام شد، اما زمانی کار به نتیجه رسید که رونالد ریگان داشت مقابل ساختمان کنگره، سوگند ریاستجمهوری خود را ادا میکرد.