شهرداری برای رفع ایرادات مهمی که مستقیما به ایمنی فروشندگان و خریداران مربوط میشود یک ماه مهلت در نظر گرفته است و در صورتی که مالک فکری به حال آن نکند، چارهای جز تعطیلی پاساژ علاءالدین باقی نمیماند
فرارو- پاساژ علاءالدین برای چندمین مرتبه در طول حیات ۲۴ ساله خود پلمب شد منتها این بار به نظر میرسد موضوع کاملا جدی است و خطر تعطیلی کامل، معروفترین پاساژ فروش موبایل کشور را تهدید میکند.
به گزارش فرارو؛ تعطیلی پاساژ علاءالدین با اصرار شهرداری و نظر مستقیم نهادهای نظارتی انجام خواهد شد. مثلا آتشنشانی اعتقاد دارد علاءالدین از نقاط حادثهخیز تهران است و اگر خدای نکرده آتشسوزی در آن رخ دهد، قطعا فاجعهای بزرگ رخ خواهد داد. شهرداری تهران هفته قبل، در ادامه اخطارها و هشدارها و اقدامات نصفهونیمه گذشته، بالاخره به نیوجرسیهای متوسل شد و با گذاشتن سازههای بتنی زشت و بدریخت، ورود پاساژ علاءالدین را مسدود کرد. اگرچه یک روز بعد اخباری درباره برداشته شدن نیوجرسیها به گوش رسید، اما شهرداری میگوید این مرتبه در تصمیم خود جدی است و اگر مالک پاساژ علاءالدین به قانون تن ندهد و باز در ایمنسازی پاساژ تعلل کند، چارهای ندارند جز اینکه رای به تعطیلی پاساژ علاءالدین بدهند. به راستی چه چیزی باعث شده پاساژ علاءالدین تا این اندازه جنجالی شود؟
پاساژ علاءالدین سال ۱۳۷۴ کلنگ خورد. ساختش نزدیک پنج سال طول کشید و در سال ۱۳۷۹ شاهد گشایش و بهرهبرداری از آن بودیم. ابتدا قرار بود در آن تجهیزات الکترونیک مانند دوربین، کامپیوتر و لوازم صوتیوتصویری بفروشند ولی با ورود اولین سیمکارتهای تلفن همراه برنامه تغییر کرد و پاساژ علاءالدین به بورس خریدوفروش موبایل شهرت یافت.
پاساژ علاءالدین به طور قانونی دارای شش طبقه است، ۹۰۰ واحد تجاری وجود دارد و به روایتی ۱۰ هزار نفر در آن مشغول به کار هستند. آمارها میگویند پاساژ علاءالدین در روزهای اوج خود، روزانه میزبان شش هزار مراجعهکننده بوده است.
مالک پاساژ علاءالدین، در تمام این سالها دقیقا همعرض این مرکز خرید بزرگ مورد توجه رسانهها و افکارعمومی قرار داشته و هر بار نام پاساژ علاءالدین به خاطر حاشیهای جدید مطرح شده، مردم دوست داشتهاند اطلاعاتی درباره رضا علاءالدین که به حاج رضا علاءالدین معروف است کسب کنند.
رضا علاءالدین در سال ۱۳۵۳، بخشی از زمین پاساژ علاءالدین را حوالی خیابان جمهوری، تقاطع حافظ خریداری کرد. او تاجری بزرگ و سرشناس است که قواعد بازرگانی در رگ و ریشههایش جریان دارد، اما درباره اخلاق خاصش افسانههایی پرشمار وجود دارد.
رضا علاءالدین به روایت تایید نشده بعضی مشتریان سابق، شگردهای خاصی دارد. به عنوان مثال گفتهاند پاساژ به آن بزرگی را ساخته و فاز به فار تحویل داده، اما هیچکدام را نفروخته و تنها به واگذاری سرقفلی اقدام میکند. شرط امضای همان قرارداد هم این است که مالکان جدید تعهد بدهند، سرقفلی واحد تجاری خود را به شخصی جز خود رضا علاءالدین واگذار نمیکنند.
اهمیت پاساژ علاءالدین، همزمان با گسترش دنیای گوشیهای موبایل، ساخت مراکز تجاری لوکس و گلکردن کار فروشگاههای آنلاین آب رفت
مالک پاساژ علاءالدین برای مستاجرانی که واحدهای خودش را اجاره میکنند هم شرط و شروطی سختگیرانه تعیین میکند. مثلا مدعی هستند مستاجران عوض ۱۲ ماه، ۱۳ ماه اجاره پرداخت میکنند و برای تمدید قرارداد اجاره در سالهای بعد هم موظف هستند دوباره کمیسیون بدهند. ادعای بعدی، بالا بودن رقم اجاره واحدهای پاساژ علاءالدین نسبت به عرف معمول است.
پاساژ علاءالدین با وجود تمام این شایعات، همچنان محلی رویایی برای صنف موبایلفروشان محسوب میشد، چون نه تنها در تهران، بلکه در سراسر کشور شهرت پیدا کرده بود و حضور نمایندگی شرکتها به اضافه فروشگاه و انبارهای بزرگ واردکنندگان عمده باعث میشد خریداران راهی طولانی را برای رسیدن به پاساژ علاءالدین طی کنند.
پاساژ علاءالدین به این ترتیب تا همیشه زیر سایه رضا علاءالدین، مالک افسانهای خود قرار میگیرد با این حال گذشت سالیان، سرنوشت را به شکل دیگری رقم زد. همزمان با گسترش دنیای گوشیهای موبایل و روی کار آمدن گوشیهای هوشمند در کنار توسعه شهری و ساخت مراکز تجاری لوکس و گلکردن کار فروشگاههای آنلاین، اهمیت پاساژ علاءالدین آب رفت و دربارهاش روایتهای منفی منتشر شد.
خرید موبایل از پاساژهای لوکس و افزایش تعداد فروشگاههای اینترنتی، کمک کرد مردم بتوانند قبل از هر اقدامی قیمتها را مقایسه کنند و تا حدودی با حقوق خود به عنوان خریدار آشنا شوند. مسائلی که پیش از این به خاطر رواج شیوه سنتی فروش موبایل در برخی واحدهای تجاری پاساژ علاءالدین نادیده گرفته میشد حالا به عنوان حق و حقوقی اساسی خریداران موبایل در دسترسشان بود.
مقایسه قیمت موبایل تنها نکته مثبت نبود. حالا اگر کسی اراده میکرد میتوانست موبایل مورد نظرش را با رنگ مورد علاقه و گارانتی سفارش دهد و جلوی در خانه یا محل کار تحویل بگیرد. اگر موردی وجود داشت، میتوانست آن را مرجوع کند یا به کل رقم واریزی را پس بگیرد.
پاساژ علاءالدین قافیه را به پیشرفت تکنولوژی باخت ولی برای اینکه بتواند سرپا بایستد به بورس عمدهفروشان موبایل تبدیل شد. هرچند خریداران همچنان مواردی مبنی بر نارضایتی از خرید را گزارش کردند. تعدد این گزارشها در چند نوبت باعث شد نهادهای نظارتی راسا به ماجرا ورود کنند یا گشتهای نظارتی خود را شدت ببخشند. فروشندگان متخلف در توجیه اقدامات خود به مسائلی مثل بالا بودن اجاره در پاساژ علاءالدین اشاره میکردند و میگفتند ناچار هستند.
پاساژ علاءالدین با بدبیاری دیگر هم روبهرو شد. صبح روز پنجشنبه ۳۰ دی ماه ۱۳۹۵، آتشسوزی پاساژ پلاسکو اتفاق افتاد و فاجعهای بزرگ رقم خورد. در گزارشها آمده ۲۲ نفر، شامل ۱۶ آتشنشان و شش شهروند در جریان آتشسوزی و سپس ریزش ساختمان پلاسکو جان باختند.
پاساژ علاءالدین در نزدیکی پاساژ پلاسکو قرار دارد و میگویند قبل از فاجعه روز ۳۰ دی ماه ۱۳۹۵ هم نامش در فهرست ساختمانهای پرریسک و خطرخیز تهران حضور داشته. علاءالدین یک مرتبه در سال ۱۳۹۳ دچار حریق جدی شد و مجموع این حوادث باعث شد آتشنشانی با هشدارهای ایمنی مربوط به پاساژ علاءالدین بدون تعارف برخورد کند.
پاساژ علاءالدین به گفته مقامات شهرداری منطقه ۱۱ به دلیل بیتوجهی به همان تذکرات مکرر گذشته دچار مشکل شده است
پاساژ علاءالدین طبق گزارشهای سازمان آتشنشانی، در برابر آتشسوزی مکانی آسیبپذیر است و وجود نمای کامپوزیت و شیشهای که مسیر عبور هوا را مسدود کرده، باعث میشود شعلههای آتش داخل ساختمان به صورت عمودی و افقی با سرعت بالا گسترش پیدا کنند.
مالک پاساژ علاءالدین با اتهامات دیگری هم روبهرو است؛ مقامات شهری مدعی هستند پاساژ علاالدین پایان کار ندارد و مالک با اینکه طبق پروانه ساخت، موظف به ساخت و ارائه پارکینگ بوده، اما برای کسب سود بیشتر آنها را به انبار تجاری تبدیل کرده و در نهایت نیز یک طبقه اضافی روی پشتبام ساخته است.
پاساژ علاءالدین وقتی به مسئلهای پیچیده تبدیل شد که مسئولان شهری فهمیدند واحدهای تجاری واقع در طبقات مسئلهدار به فروش رفتهاند و پولشان به طور کامل پرداخت شده است. شهرداری سرانجام در اسفند ۹۵، یعنی چند ماه پس از فاجعه پلاسکو با کمک نیروی انتظامی کار تخریب طبقه هفتم را به پایان رساند، اما معضل طبقه منفی سه، نبود پارکینگ و مسئله ایمنی کلی ساختمان همچنان به قوت خود باقی است.
پاساژ علاءالدین روز دوشنبه سوم دی ماه ۱۴۰۳، برای چندمین بار در طول حیات ۲۴ ساله خود به صدر اخبار برگشت و دقیقا مانند گذشته، باید با حاشیه دستوپنجه نرم کند. ورودی پاساژ علاءالدین در این روز با تصمیم مقامات شهرداری و قرار دادن سازههای بزرگ و بدریختی که به نیوجرسی شهرت دارند، بسته شد.
پاساژ علاءالدین به گفته مقامات شهرداری منطقه ۱۱ به دلیل بیتوجهی به همان تذکرات مکرر گذشته دچار مشکل شده است. آنها مدعی هستند تنها ظرف شش ماه گذشته، ۱۰ اخطار برای مالک ارسال کردهاند و خواستهاند نمای فعلی و پوشش ساختمان جمعآوری شود. منتها، چون اقدامی صورت نگرفته این بار جدیت نشان دادهاند.
مالک پاساژ علاءالدین هم بیکار نماند. برخی منابع نوشتهاند همان روز گروهی کارگر در حال کار روی داربستهای جلوی پاساژ دیده شدهاند و یک منبع هم با کلی احتیاط و رعایت تمام اصول محافظهکارانه نوشته شهرداری از مالک ۵۰ میلیارد تومان پول درخواست کرده است.
شهرداری منطقه ۱۱ هر دو مورد را تکذیب کرد و اصرار داشت حضور کارگران روی داربستهای پاساژ علاءالدین نمایشی بوده است با این حال به خاطر عرض کم معبر جلوی پاساژ، شهرداری به طور موقت نیوجرسی را برداشته تا تردد عابران دچار مشکل نشود. گلایه بعدی درباره بیتوجهی مالک پاساژ علاءالدین به ساخت و تامین پارکینگ است. گفته میشود او تعهد داده نسبت به ساخت پارکینگ در خیابان نوفل لوشاتو اقدام کند، اما از سال ۱۳۹۱ که پروانه ساخت پارکینگ صادر شده، تاکنون پروژه پیشرفتی نداشته است بههمین خاطر شهرداری یک ماه برای رفع ایراد نما به مالک مهلت داده و در صورتی که موارد مربوط به ایمنی را مرتفع نکنند، چارهای جز تعطیلی پاساژ علاءالدین باقی نمیماند.