آیت الله جواد آملی گفت: الآن در این شرایطی که این سالهای اخیر پیش آمد، جامعه ما در دالان ورودی یک تحول است؛ ما چه بخواهیم چه نخواهیم در دالان انتقالیم. چون در دالان انتقالی هستیم، باید از نظر فکر هم یک خانه تکانی بکنیم و انتقال ذهنی داشته باشیم. بدون خانه تکانی فکری، در جامعه انتقالی، انسان موفق نیست.
حضرت آیت الله جواد آملی بیان کردند: نه بد بگوییم، نه بد کسی را بخواهیم؛ مواظب زبانمان باشیم، مواظب فکرمان باشیم، مواظب قلم خودمان باشیم، مواظب قدم خودمان باشیم، مواظب ادب خودمان باشیم. این جاذبه دارد.
به گزارش شفقنا، هشتمین همایش ملی ریحانه النبی همزمان با ولادت با سعادت حضرت زهرا سلام الله علیها با پیام حضرت آیت الله جوادی آملی در تهران برگزار گردید.
متن پیام حضرت آیت الله جواد آملی بدین شرح است:
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
اهل بیت (علیهم الصلاة و علیهم السلام) خودشان هم مبنا هستند هم بانی. نام اینها و یاد اینها حیاتبخش است و شیعه هم تشنه معارف اینهاست و بهترین وسیلهای که در جهان امکان، انسان به این وسیله متوسل میشود به الله هم همینها هستند. درست است که کتابهای آسمان و برنامههای دینی، همه اینها وسائلاند؛ اما آن کسی که دین مجسم است قرآن مجسم است که هم همه مطالب قرآن را میداند و هم مطالب قرآن را عمل کرده است و عمل میکند اینها هستند، لذا خود اینها بهترین وسیلهاند.
الآن در این شرایطی که این سالهای اخیر پیش آمد، جامعه ما در دالان ورودی یک تحول است؛ ما چه بخواهیم چه نخواهیم در دالان انتقالیم. چون در دالان انتقالی هستیم، باید از نظر فکر هم یک خانه تکانی بکنیم و انتقال ذهنی داشته باشیم. بدون خانه تکانی فکری، در جامعه انتقالی، انسان موفق نیست.
حالا که این طور است، انسان نباید که از این جامعه جدا بشود. چون دو تا راه دارد: راه خوب دارد و راه بد دارد؛ میشود با جامعه بود و راه خوب را اداره کرد و تعمیم داد.
یکی از راههایی که این صحنه ریحانة النبی (سلام الله علیها) شکوفاتر بشود شرکت دادن اینهاست که در طول سال این برنامهها باشد؛ هم کودکان هم نوجوانها هم دخترخانمها هم سالمندان اینها خودشان بیایند مجلس داری بکنند مجلس آرایی بکنند.
لازم نیست جایزه باشد، به نام خود حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشد و سالانه در طی ماهها این جریان را داشته باشند و آن محفل هم به عنوان محفل ریحانة النبی باشد که اینها خیلی از شعرها و سرودههای خودشان تفسیر قرآنشان حفظ قرآنشان در آن جمع باشد. آن وقت این خودش صاحبان و متولیان فراوانی پیدا میکند و وقتی اینها متولی ریحانة النبی شدند خودشان تأمین میکنند، چون نسل فعلی واقعاً غیر از نسلهای قبلیاند.
از آن محفل وزین علمی ریحانة النبی و از آن مقاله نویسی و از آن مجله نویسی تا اینجا این در اختیار شماست؛ کودکان یک نحو، نوجوانان یک نحو، جوانها یک نحو، دختر خانمها یک نحو، بزرگسالان یک نحو.
خیلی از مردم یعنی همه ما نسبت به وجود مبارک حضرت زهرا (سلام الله علیها) یک ارادت خاص داریم، چون مقام ایشان یک حساب جدایی دارد. وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی حضرت فاطمه میآمد، «قام إلیها» [۱]نه «قام لها». یک وقت مهمانی میآید آدم بلند میشود، این «قام له» است یا «قام لها» است؛ اما وقتی چند قدم جلوتر میرود، «قام إلیها» است. حضرت که این کار را برای همه نمیکرد؛ خیلی فرق میکند؛ «قام إلیها» نه «قام لها».
بچههای دیگر هم بودند، حضرت تنها بچه اش که حضرت زهرا نبود. این نشان میدهد که خصیصهای دارد کرامتی دارد. فضایل حضرت، تاریخ حضرت، رفتار حضرت، گفتار حضرت، احتجاجات حضرت گفته بشود.
مطلب دیگر این است که ما الآن تقریباً در دوران علم و عقلیم! _ما نباید غرب و فرورفتگان در امور مادی و امثال اینها را نگاه بکنیم_ الآن ما تقریباً در صدریم یعنی اگر کسی بخواهد نسبت به معارف الهی تلاش و کوشش بکند راه باز و میدان باز است.
نسل، نسل تحول است چه بخواهیم چه نخواهیم. ما بنشینیم و گذشتگی فکر بکنیم و حرفهای سابق را بزنیم صحیح نیست؛ کار تازه فکر تازه نوع تازه راهنمایی تازه!
یک بیان نورانی از حضرت امیر (سلام الله علیه) است که فرمود: «لا تقسروا اولادکم علی آدابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم»؛ [۲]بچههای خودتان را مثل خودتان بار نیاورید، اینها متعلق به زمان دیگری هستند. مخصوصاً الآن! الآن واقعاً جای خانه تکانی است، نسل خانهتکانی است.
فرمودند سخنان و گفتار ما ائمه، عامل پیوند است. همه ما میدانیم و شنیدیم و گفتیم که سنگ روی سنگ بند نمیشود؛ کسی میخواهد یک ساختمان بسازد، اول سنگ میگذارد، بعد سنگ دیگری روی این سنگ باشد سنگ روی سنگ بند نمیشود! فرمود گفتار ما ملاتی است که افراد را با هم جمع میکند؛ وقتی که ملات باشد ساختمانی باعظمت پیدا میشود.
این زن با این مرد چگونه با هم یکی بشوند؟ چیزی باید باشد اصولی باید باشد مبادیای باید باشد اخلاقی باید باشد سنتی باید باشد تا اینها را با هم جمع بکند. حضرت فرمود گفتار ما آن ملات نرم است که اینها را با هم جمع میکند. جامعه هم همین طور است؛ جامعه هم بدون ملات، زندگی نمیکند. یکی اصولگرا است یکی اصلاحطلب است از این حرفها هست؛ تا ملات نرم عقل نباشد نمیشود.
عقل را عقل گفتند برای اینکه عقال میکند. شتر معمولاً چموشی میکند؛ این زانوبندی که زانو را محکم میبندد و ساربانها آن زانوبند را محکم به پای شتر میبندند، به این کار میگویند عقال کرده است و آن شتر آنجا میایستد.
آن فهم و درک و ایمان را ذات اقدس اله به ما داده است که از جایمان بیرون نرویم؛ نه بد بگوییم نه بد کسی را بخواهیم؛ مواظب زبانمان باشیم مواظب فکرمان باشیم مواظب قلم خودمان باشیم مواظب قدم خودمان باشیم مواظب ادب خودمان باشیم. این جاذبه دارد؛ فرمود عقل این است.
ما مأمور به جهادیم؛ فرمود: «جاهدوا اهوائکم کما تجاهدون اعدائکم». [۳]مسئله جهاد نفس یک دستور رسمی دین ماست؛ آدم با رذائل اخلاقی خودش با هوس خودش با خواستههای بی جای خودش با غرورطلبیاش باید مجاهده کند.
شما هوس دارید گرایش دارید شهوت دارید غضب دارید و همه اینها شما را به طرف کاری میکشند، بسیار خوب، از آن طرف هم عقل دارید فطرت دارید دین دارید برنامههای دینی دارید که اینها هم شما را به طرف دیگر میکشند؛ این جنگ داخلی است بین خواستههای انسان که میشود جهاد نفس. در جهاد، اسلحهای هست و طرفین دارند دعوا میکنند. چه چیزی در دست دشمن شماست و چه چیزی در دست شماست؟ در دست او بیش از مظنه و خیال و گمان و وهم نیست. مگر انسانی که گرفتار اختلاس و امثال آن شد یقین دارد که پولها را سالم در میبرد و کسی آبرویش را نمیبرد یا گمانش این است؟ کسی که میخواهد خلاف بکند آیا صد درصد میداند که موفق است یا هشتاد درصد نود درصد بیست درصد سی درصد است؟ کسی که میخواهد گناهی بکند، فسادی در مملکت ایجاد بکند، مالی را ببرد، آیا صد درصد یقین دارد که کسی او را تعقیب نمیکند یا هشتاد درصد بیست درصد سی درصد است؟ پس مظنه است، پس مظنه دارد. شما نسبت به خدا و پیغمبر و دین، صد درصد هستید یا بیست درصد؟ صد درصد هستید! پس شما صد درصد دارید و او بیست درصد یا هفتاد درصد. وای به حال کسی که صد درصد در دست اوست و بیست درصد یا سی درصد در دست دشمن اوست و شکست میخورد!
بالاخره هوس، داخلی است، میشوراند؛ مالطلبی، فلانطلبی، فلانطلبی! با چه برهان؟ میگوید میخواهیم لذت ببریم، میخواهیم دنیای خود را تأمین کنیم. بسیار خوب! صد درصد میرسی یا نه؟ هیچ هوسی هیچ خیالی هیچ باطلی یقین ندارد که به مقصد میرسد، حداکثر هشتاد درصد؛ اما خدا و پیغمبر هشتاد درصدی نیست، صد درصد است.
الآن این عزیزان ما دختران ما فرزندان ما اینها خیال میکنند که مثلاً این روسری را کمتر کردند مشکل حل میشود! بر فرض هم به مقصد برسی گمان است؛ با گمان نمیشود به جنگ یقین رفت. جریان خدا و قیامت و حساب، یقینی است؛ ما هستیم که هستیم! کل این آسمان و زمین وضعش عوض میشود ولی ما هستیم که هستیم که هستیم: ﴿یوم نطوی السماء کطی السجل للکتب﴾؛ [۴]این طومار پیچیده میشود و بساط آسمان و زمین جمع میشود؛ ﴿یوم تبدل الارض غیر الارض و السماوات﴾ [۵]ولی ما هستیم که هستیم که هستیم! ما مگر از بین میرویم؟!
پایان عرضم این است که شما بزرگواران، حوزه علمیه شهرتان را تقویت کنید و از این جوانها به هر وسیلهای هست زیاد تربیت کنید؛ اینها حافظان دین هستند.
خدا به پیغمبر فرمود این سه کار یادت نرود: ﴿أدع إلی سبیل ربّک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی أحسن﴾؛ [۶]برنامهات همین است. حکمت، همین قرآن و روایات و اینهاست که سر جایش محفوظ است و موعظه حسنه، اخلاقیات و روایات هستند که اینها را ما طلبهها داریم. بعد فرمود: ﴿و جادلهم بالتی هی أحسن﴾؛ طلبه امروز الا و لابد باید فلسفه غرب را بداند! چون آنچه آنها را شوراند افکار غربی است. باید بدانید اینها چه هستند و چه میگویند. فرمود: ﴿و جادلهم﴾؛ جدال غیر از حکمت است جدال غیر از موعظه است جدال غیر از تفسیر است. جدال یعنی مقبولات دیگری را (یک)، خوب بفهم (دو)، خوب استدلال کن (سه) و در محاجه به کار ببر (چهار). فرمود: ﴿و جادلهم بالتی هی أحسن﴾؛ این را به پیغمبر گفت؛ ما وارث او هستیم.
جدال احسن این است که مقبولات آنها معتقدات آنها پذیرفتههای آنها را خوب بفهم و مطابق همانها استدلال بکن.
ما باید بدانیم که کانت چه میگوید دکارت چه میگوید امثال اینها چه میگویند، تا با اینها جدال کنیم؛ اگر ندانیم چگونه جدال کنیم؟!
فرمود این اعراب جاهلی، مقبولاتی دارند مستنداتی دارند، با همه که نمیشود شما حرف خودت را بزنی، حرف اینها را باید گوش بدهی، بعد طبق همان حرفهایی که اینها دارند، میشود نتیجه صحیح گرفت.
شما بزرگواران سعی کنید _إن شاء الله_ حوزه گرم، قوی و غنی داشته باشید ولو جمعیت کم باشد یعنی طلبههای خوب تربیت کنید. آن جاها بزرگانی تربیت شدند؛ بعضی از شهرها بزرگ پرور است.
حوزه علمیه دخترها هم فراهم بشود؛ این ریحانة النبی یک مدرسه و حوزه علمیه بشود، از جامعة الزهرا شعبهای بیاید آنجا همکاری کنند. جامعة الزهرا خودشان هم مقداری وسایل فراهم میکنند یا معلم میفرستند، بعد از چند سال خود آنها خودکفا هستند. بدون کار فرهنگیِ عمیق نمیشود!
امیدواریم که ذات اقدس اله به برکت خود آن بانو، این نظام را حفظ کند و گذشتگان شما و ما را رحمت کند و آیندگان را هم حفظ کند تا این نظام به دست صاحب اصلیاش برسد و سعی شما هم بلیغ باشد و این کشور ولی عصر _إن شاء الله_ نه بی راهه برود نه راه کسی را ببندد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد!