وزیر بهداشت گفت: گفت: سال ۵۵ ما به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران رفتیم، آقای دکتر صدر هم از زندان آزاد شده بودند و اواخر درسشان بود؛ آن موقع به کسانی که از زندان آزاد میشدند اجازه میدادند که درسشان را ادامه بدهند؛ حتی من شنیدهام که احترامشان هم میکردند. یعنی رئیس وقت دانشگاه ایشان را صدا زده و خیلی احترام کرده و عذرخواهی کرده بود.
روز گذشته با حضور حجتالاسلام و المسلمین سید یاسر خمینی، محمدرضا ظفرقندی، احمد مسجد جامعی، پیروز حناچی و جمعی از شخصیتهای فرهنگی در حوزه هنری، از کتاب «جنگ و صلح در خاطرات دکتر سید محمد صدر» رونمایی شد.
به گزارش جماران، محمدرضا ظفرقندی در این مراسم با اشاره به دوستی دیرینه و ۵۰ سالهاش با سید محمد صدر، گفت: سال ۵۵ ما به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران رفتیم، آقای دکتر صدر هم از زندان آزاد شده بودند و اواخر درسشان بود؛ آن موقع به کسانی که از زندان آزاد میشدند اجازه میدادند که درسشان را ادامه بدهند؛ حتی من شنیدهام که احترامشان هم میکردند. یعنی رئیس وقت دانشگاه ایشان را صدا زده و خیلی احترام کرده و عذرخواهی کرده بود. یعنی آن موقع به این نتیجه رسیده بودند که باید محیط درس دانشجو را فراهم و با او مدارا کرد؛ و روشهای دیگر جواب نمیدهد و بلکه اثر معکوس دارد.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی یادآور شد: بعد از انقلاب مرحوم رجایی یک سری جوانان را دور خودشان جمع میکردند که فکر میکنم زمان آن پنجشنبهها بود. آن موقع هم هوا سرد بود و انرژی هم نبود؛ انگار ناترازی انرژی همیشه بوده است! شهید رجایی نخست وزیر بود و وقتی میخواستیم از جلسه بیرون برویم، گفت دفعه بعد خرما بیاورید که بخوریم و یک کمی گرم شویم. یعنی بخاری نبود و رفتار ایشان طوری بود که سرمایی که بقیه لمس میکنند را ایشان هم لمس کنند. فکر کنم آقای دکتر پزشکیان هم دارد از آن موقع درس میگیرد.
وی افزود: آقای دکتر صدر در ایام وزارت کشور هم تأثیرات خیلی مؤثر در شرایط سیاسی آن موقع کشور داشتند. نهایتا من فکر میکنم کل خانواده صدر یک خانواده کاملا اصیل، ریشهدار، موفق، مؤثر، صدیق، پاک و پاکدست هستند. یعنی یکی از مشخصات آقای صدر این است که خیلی ساده زندگی کرده و برای ما الگو است؛ شجره طییبهای است که این کتاب آخرین میوه آن است و جوانان از آن استفاده میکنند.