مساله استفاده نوجوانان از تلفنهای همراه البته مسالهای جهانی است. تحقیقات مجله «مرور روانشناسی» نشان میدهد که نوجوانان در سراسر جهان به طور روزانه ۵ ساعت از وقت خود را صرف گشتن در شبکههای اجتماعی میکنند. ۴۱ درصد نوجوانانی که بیشترین استفاده را از رسانههای اجتماعی دارند، سلامت روانی کلی خود را ضعیف یا بسیار ضعیف ارزیابی میکنند.
النا تازه ۱۵ساله است. میگوید از وقتی به مهد کودک رفته گوشی تلفن خودش را داشته و از وقتی ۱۰ سالش شده گوشی تلفن بخشی از زندگیاش بوده است. «قبل از آن هم زیاد با گوشی بازی میکردم. ولی آن وقتها بیشتر بازی و این چیزها بود. وقتی بزرگتر شدن و با دوستانم شماره رد و بدل کردیم و اکانت اینستاگرام و تلگرام و اینها ساختم دیگر فرق میکرد. هنوز هم بازی میکنم البته. اما الان بیشتر وقتم را با گوشی صرف حرف زدن با دوستانم میکنم. گاهی برای هم چیزهای خندهدار میفرستیم یا در حسابهایمان از خودمان عکس میگذاریم و در مورد عکسهای دیگران نظر میدهیم. در کل الان بیشتر برای حرف زدن از گوشی استفاده میکنم تا برای اینکه بازی کنم.»
به گزارش اعتماد، النا تنها بچهای نیست که دوران پیش از تلفن همراه و دورانی که تلفن همراه در دستش نبوده است را به یاد نمیآورد. امیرطاهای ۱۳ساله هم میگوید یادش نمیآید از چه وقتی تلفن همراه دارد: «برای من موبایل نخریدند؛ پدر و مادرم گوشیهای قدیمی خودشان را در خانه رها کردند و اینها مال من شد. هنوز هم برایم موبایل نمیخرند.
البته خط خودم را دارم و شمارهام را به دوستانم دادهام اما موبایل نو برایم نخریدهاند. برای همین که دارم برایم قاب میخرند. بیشتر استفاده من هم از موبایل همین کارهای درسی است. قبل از کرونا خیلی کمتر موبایل دستم بود و بیشتر تلویزیون نگاه میکردم ولی بعدش که مدرسه موبایلی شد دیگر همه چیز موبایلی شد. دوستانم هم موبایلی شدند و بیشتر کارها را در موبایل انجام میدهیم. ما دیگر آن طور نیستیم که به هم زنگ بزنیم و از هم سوال بپرسیم هر کسی هر چیزی که میخواهد میگذارد در گروه و دیگران به او جواب میدهند.
ما هم بیشتر از تیکتاک استفاده میکنیم ولی اینستاگرام و تلگرام و واتسآپ و ایتا و بله هم داریم چون بیشتر کارهای مدرسه را در ایتا و بله انجام میدهند. بعضی وقتها هم مشقهایمان را در یوتیوب نگاه میکنیم مثلا اگر قرار باشد کار دستی یا آزمایش علمی انجام بدهیم از یوتیوب نگاه میکنیم. بعضی چیزها را هم از آپارات نگاه میکنیم. ولی بیشتر چیزها را در یوتیوب میبینیم.»
در حالی که برای نوجوانان کم سن و سالتر، هنوز بیشتر استفاده از موبایل و شبکههای اجتماعی حول مسائل مربوط به مدرسه، بازی و همین طور روابط مربوط به مدرسه میگردد، نوجوانان بزرگتر از شبکههای اجتماعی و موبایل برای چیزهای دیگری استفاده میکنند. زهرا، ۱۷ ساله، در مورد استفاده خودش از موبایل میگوید: «وضع مالی خانواده ما طوری نبود که من قبل از کرونا موبایل داشته باشم، با اینکه همه داشتند اما ما نمیتوانستیم موبایل بخریم. وقتی کرونا شد پدر و مادر من هم مجبور شدند که برایم موبایل بخرند.
اولش بیشتر کارهای مدرسه بود ولی بعد کمکم یاد گرفتم که از موبایل استفادههای دیگری هم بکنم. مثلا تمرینها را حل میکردم و در اینستا میگذاشتم یا کارهای درسی دیگر با موبایل میکردم. بعد یک سری آدمهای مشهور و مهم را دنبال کردم و بعد هم رفتم سراغ اینکه در گروههای دانشگاهی عضو بشوم و دوستان و آشناهای جدید پیدا کنم.
اینها خیلی به من کمک کرد که در مورد آیندهام تصمیم بگیرم. روابط ما با معلمهایمان به خاطر آن دوران کرونا خیلی کم و محدود بود و من نمیتوانستم برای سوالهای خودم جوابی پیدا کنم. برای همین رفتم در گروههایی که دانشجوها داشتند و از آنها سوال میپرسیدم و گاهی از آنها مشورت میگرفتم و اینها خیلی به من کمک کرده است چون جهانم با جهان بچههای دیگر الان خیلی فرق میکند. بیشتر بچهها در اینستاگرام مدلها و بازیگران را دنبال میکنند ولی من استادهای دانشگاه را دنبال میکنم و گروههای آنها را میخوانم و با آنها دوست هستم.»
آیدا دختر ۱۶ سالهای که میگوید اولین حساب اینستاگرامش را در ۸ سالگی باز کرده، میگوید: «بیشتر بچهها از موبایل برای کارهای مدرسه و این چیزها استفاده میکنند. بعضیها هم انیمه میبینند یا چیزهایی که نباید نگاه کنند را نگاه میکنند. بالاخره وقتی یک چیزی در دست آدم هست آدم به خیلی چیزها میتواند سرک بکشد. برای من این طوری بود که یکی، دو سال پیش در یک پیج خرید دیدم که نوشتهاند ادمین میخواهند و با آنها تماس گرفتم و گفتند کسی را میخواهند که به دایرکتهای پیج جواب بدهد و آن موقع ۵ میلیون تومان هم میدادند.
من هم که همیشه موبایل دستم بود و این طوری پول اینترنتم را هم میدادند که خیلی خوب بود. به همین راحتی من کار پیدا کردم و شروع کردم به پول پسانداز کردن و یاد گرفتم که میتوانم از اینستا پول در بیاورم. حالا شاید خیلی از مادر و پدرها دوست نداشته باشند که بچههایشان پول در بیاورند و از کنترل آنها خارج بشوند ولی به نظرم وقتی موبایل دست همه هست همه میتوانند از این کارها بکنند و این خیلی به آدم کمک میکند که بتواند مستقل بشود و کاری که دلش میخواهد را انجام بدهد.
برای من جذابیتهای اول این چیزها زود از بین رفت و زود متوجه شدم که آن چیزی که مهمتر است درس است و باید با موبایلم طوری کار کنم که درس هم بتوانم بخوانم ولی وقتی پدر و مادرم دیدند که من اینقدر بزرگ هستم و میتوانم بین کار موبایل و درس بالانس درست کنم دیگر به من اعتراضی نکردند و قبول کردند که من بزرگ شدهام و میتوانم از پس خودم بر بیایم.»
آنچه در اینجا دیده میشود، مجموعهای از کارهایی است که بچهها با موبایل انجام میدهند؛ از بازی و ارتباط گرفتن با دوستان گرفته تا درس خواندن و فیلم دیدن و حتی پول در آوردن. به نظر میرسد استفاده از موبایل برای نوجوانان آن چنان مسالهای نیست. هر چند نظر والدین آنها و به خصوص کادر آموزشی مدارس چندان به نظر بچهها نزدیک نباشد، اما بچهها همچنان کار خودشان را انجام میدهند. پدر و مادرها در مورد استفاده بچهها از تلفنهای همراه نگرانیهای یکدستی ندارند.
از ارتباط گرفتن بچهها با آدمهایی که آنها را نمیشناسند گرفته تا رو به رو شدن با محتوای بزرگسالان که میتواند سیاسی، اجتماعی، جنسی و مانند آن باشد. ضعیف شدن چشمها، کمتحرکی، کمغذایی و کماشتهایی، پرخاشگری، مشکلات تمرکز و نگرانی از بابت اینکه بچهها بیش از اندازه به گوشیهای موبایل خود وابسته شوند و چیزهای مهمتری از قبیل درس و روابط واقعی را در درجه چندم اهمیت قرار بدهند از عمده شکایتهای والدین در مورد استفاده بچهها از گوشیهای همراه است.
مساله استفاده نوجوانان از تلفنهای همراه البته مسالهای جهانی است. تحقیقات مجله «مرور روانشناسی» نشان میدهد که نوجوانان در سراسر جهان به طور روزانه ۵ ساعت از وقت خود را صرف گشتن در شبکههای اجتماعی میکنند. ۴۱ درصد نوجوانانی که بیشترین استفاده را از رسانههای اجتماعی دارند، سلامت روانی کلی خود را ضعیف یا بسیار ضعیف ارزیابی میکنند.
این در حالی است که تنها ۲۳ درصد از نوجوانانی که کمترین استفاده را از شبکههای اجتماعی دارند، معتقد هستند که سلامت روانی آنها در وضعیت ضعیف یا بسیار ضعیف قرار دارد. ۱۰ درصد از نوجوانانی که میگویند بیشترین استفاده را از شبکههای اجتماعی دارند، گزارش دادهاند که قصد خودکشی یا آسیب رساندن به خود را در ۱۲ ماه گذشته داشتهاند. این رقم برای نوجوانانی که کمترین استفاده از شبکههای اجتماعی را دارند حدود ۵ درصد بوده است.
استفاده از شبکههای اجتماعی روی درک بچهها از قدرت و توانایی بدنیشان هم تاثیر میگذارد به این صورت که ۱۷ درصد از افرادی که گزارش کردهاند که بیشترین استفاده از شبکههای اجتماعی را دارند، معتقد هستند که بدن آنها ضعیف یا زشت است در صورتی که تنها ۶ درصد از بچههایی که کمترین استفاده را از شبکههای اجتماعی دارند، معتقد هستند که بدن آنها ضعیف یا زشت است.
مهمترین شبکههای اجتماعی که نوجوانان در سرتاسر جهان از آنها استفاده میکنند، یوتیوب، تیکتاک و اینستاگرام است. این آمار احتمالا در ایران با در نظر گرفتن این مساله که یوتیوب یکی از قدیمیترین شبکههای فیلتر شده و تیکتاک بسیار دیرتر از باقی جاهای دنیا در ایران مورد استفاده قرار گرفته است، تفاوتهایی دارد.
اینترنت بازاری پر از همه چیز است؛ شبکههای اجتماعی هم غیر از آن نیست. همان طور که اینترنت قرار بود جهان را به هم فشردهتر و آدمها را به هم نزدیکتر کند، شبکههای اجتماعی هم قرار بود مسیر تعامل با دیگران را باز و راههای ارتباط بر قرار کردن و دوست شدن و دوست داشته شدن را هموارتر کند. با این حال، همان طور که اینتنرت در نهایت به ضد هدف خودش تبدیل شد، شبکههای اجتماعی هم بهرغم تمام تلاشهایی که برای تاکید بر مفید بودن آنها میشود، جنبههای آسیبزای پررنگی پیدا کردند که خطر آن برای نوجوانان از بزرگسالان بیشتر است.
کسب هویت از طریق شبکههای اجتماعی، ابراز خود و دریافت یا دریافت نکردن تایید از دیگران باعث میشود نوجوانان به تصویری از آنچه خواستنی و مقبول است و آنچه خواستنی و مقبول نیست، دست پیدا کنند. مشکل این است که در تایملاینهای مختلف در شبکههای اجتماعی مختلف ممکن است چیزهایی معقول و محبوب باشد یا نباشد که برابری یک به یکی با آنچه در دنیای واقعی محبوب است یا محبوب نیست، ندارد. در حالی نوجوانان هم مثل باقی کاربران شبکههای اجتماعی مایل هستند تاثیر مثبت این شبکهها بر زندگی خود را بیشتر و تاثیر منفی آن را کمتر از چیزی که واقعا هست ابراز کنند.
شبکههای اجتماعی میتوانند تاثیرات مهمی بر سلامت روان نوجوانان داشته باشند. این تاثیرات بر مبنای شاخصهایی مانند اینکه نوجوانان در فضای آنلاین چه کاری انجام میدهند و چه محتوایی را مصرف میکنند، این مساله که نوجوانان چه مقدار از وقت خودشان را در فضای آنلاین میگذرانند، این مساله که سلامت روانی آنها چگونه است، در چه دورانی از فرآیند بلوغ خود به سر میبرند و وضعیت زندگی، شرایط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی آنها چگونه است و چه پیشینه خانوادگی دارند، متغیر خواهد بود.
رسانههای اجتماعی به نوجوانان اجازه میدهند هویت آنلاین بسازند، با دیگران ارتباط بر قرار کنند و شبکههای اجتماعی بسازند. این شبکهها میتوانند با متصل کردن افرادی که سرگرمیها و دغدغههای مشابهی دارند به نوجوانان نشان بدهند که آنها تنها نیستند و میتوانند گروههای حمایتی برای خودشان داشته باشند که در مورد آنچه برایشان مهم است با آنها حرف بزنند.
این نوع حمایتها بهویژه ممکن است به نوجوانانی که در زندگی غیرآنلاین خود احساس میکنند که از حمایت اجتماعی کافی برخوردار نیستند و تنها هستند کمک کنند، میتواند برای نوجوانانی که دوران پراسترسی را میگذرانند مفید باشد، میتواند به نوجوانانی که متعلق به گروههای به حاشیه رانده شده هستند کمک کنند تا ببینند که آنها تنها آدمهای متفاوت در جهان نیستند. برای نوجوانانی که به دلیل شرایط سلامتی خود ناچار هستند از جمع دور بمانند این شبکهها احساس در جمع بودن و تعلق داشتن را فراهم میکنند.
گاهی اوقات، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به نوجوانان کمک میکنند تا خود را آن طور که هستند و به آن باور دارند ابراز کنند، با نوجوانان دیگر که الزاما در نزدیکی آنها نیستند رابطه برقرار کنند و این روابط را برای مدتی طولانی حفظ کنند. بیاموزید که نوجوانان دیگر چگونه با موقعیتهای چالش برانگیز زندگی و شرایط سلامت روان کنار میآیند. گفتوگوهای جمعی را دنبال کنند یا در آنها شرکت کنند و یاد بگیرند که چگونه باید در جمع، در شرایطی که با ایدهای موافق یا مخالف هستند آن ایده را ابراز کنند. دانایی خود در مورد مسائل سلامتی و به خصوص سلامت روان را بیشتر کنند و یاد بگیرند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.
این اثرات سالم رسانههای اجتماعی میتواند به طور کلی به نوجوانان کمک کند. علاوه بر این نوجوانانی که دچار افسردگی نوجوانی هستند ممکن است استفاده از شبکههای اجتماعی را بسیار مفیدتر از نوجوانانی که با مسائل سلامت روان درگیر نیستند، توصیف کنند. نوجوانانی که درگیر مسائل سلامت روان، یا مشکلات خانوادگی هستند معمولا از شبکههای اجتماعی به عنوان فضایی برای پرت کردن حواس خودشان استفاده میکنند که میتواند در سلامت روان آنها موثر باشد.
با این وجود استفاده از شبکههای اجتماعی همیشه بهترین راهحل برای مشکلات دوران نوجوانی نیستند. شبکههای اجتماعی با الگوریتمهای اعتیادآور طراحی شدهاند. حواسپرتی که آنها ایجاد میکنند هر چند میتواند در کوتاهمدت موثر باشد اما در میانمدت و بلندمدت میتواند تبدیل به آسیب شود. این شبکهها میتوانند حواس نوجوانان را از دنیای واقعی به قدری پرت کنند که زندگی در بیرون از شبکههای اجتماعی بیاهمیت شود.
افت تحصیلی، بیعلاقگی به ورزش و فعالیتهای جمعی، نداشتن دوستان واقعی و جمعهای حمایتی، عدم شرکت در فعالیتهای خارج از خانه، کاهش کیفیت خواب، بیخوابی یا پرخوابی، اصرار بر درستی برخی اطلاعات، تندروی در ابراز موضع و حتی رادیکال شدن تا پیوستن به گروههای که اندیشههای رادیکال را دنبال میکنند، منتشر کردن اطلاعات بیش از اندازه، یا دروغ و ساختن شخصیتهای تخیلی یا به خطر انداختن امنیت خود از طریق انتشار اطلاعات بیش از اندازه، ایجاد تصورات نادقیق و غیرواقعی در مورد بدن، شغل، آینده، خانواده و روابط جنسی و… تنها برخی از مشکلاتی است که شبکههای اجتماعی میتوان برای همه و از آن جمله نوجوانان ایجاد کند.
علاوه بر این باید در نظر داشت که هم گروههای تندرو سیاسی و هم شکارچیان پدوفیل در شبکههای اجتماعی حضور دارند و آماده هستند نوجوانانی که درک ناواقعی از دنیای اطراف خود دارند را به خود جلب کنند. برقراری رابطه با این افراد نهتنها میتواند آینده زندگی بچهها را تحت تاثیر قرار میدهد بلکه میتواند منجر به سوءاستفاده، اخاذی و آسیبهای دیگر به نوجوانان شود.
علاوه بر این، قلدری در فضای مجازی بسیار شایع است آزار و اذیت آنلاین میتواند باعث افزایش اضطراب بچهها شود، میتواند تصویر آنها در مورد خودشان و جهان را مخدوش کند، در شرایط بسیار بد، این آزار و اذیتها میتواند باعث شود که بچهها دست به اقدامات پرخطر بزنند. میتواند آنها را تحریک کند که به خود یا دیگران آسیب بزنند و حتی میتوان منجر به ایجاد یا تقویت افکار خودکشی شود.
خطرات استفاده از رسانههای اجتماعی با عوامل مختلفی مرتبط است. یکی از عواملی که روی میزان خطرناک بودن استفاده از شبکههای اجتماعی تاثیر میگذارد این مساله است که نوجوانان چه مقدار از وقت خود را به استفاده از شبکههای اجتماعی اختصاص میدهند. در مطالعهای که روی نوجوانان ۱۲ تا ۱۵ساله در ایالات متحده متمرکز شده است، بیش از سه ساعت وقتگذرانی در شبکههای اجتماعی با خطر بالاتر نگرانیهای مربوط به سلامت روان مرتبط بوده است.
این مطالعه بر اساس دادههای جمعآوری شده در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ از بیش از ۶۵۰۰ شرکت کننده انجام شد. مطالعه دیگری به دادههای بیش از ۱۲ هزار نوجوان در انگلیس بین سنین ۱۳ تا ۱۶ سال پرداخته است و طی آن محققان دریافتند که استفاده از رسانههای اجتماعی بیش از سه بار در روز، با سلامت روان ناپایدار و اوضاع اقتصادی و اجتماعی نامتناسب نوجوانان رابطه مثبت دارد.
نحوه استفاده نوجوانان از رسانههای اجتماعی نیز ممکن است بر بروز تاثیرات منفی یا مثبت شبکههای اجتماعی در سلامت نوجوانان موثر باشد. به عنوان مثال، مشاهده انواع خاصی از محتوا ممکن است خطرات سلامت روانی برخی از نوجوانان را افزایش بدهد. محتواهایی در مورد جرم و اقدامات غیرقانونی، آسیب رساندن به خود یا دیگران، عادتهای خوردن، تمیزکاری، طبقهبندی، کمخوری یا پرخوری و همین طور انواع مختلف هرزهنگاری میتواند در نوجوانان بسیار خطرناکتر از بزرگسالان باشد.
بهخصوص برای نوجوانانی که دارای زمینههای اختلال در سلامت روان هستند، این نوع محتوا ممکن است خطرناکتر باشد. قرار گرفتن در معرض تبعیض، نفرت یا زورگویی سایبری در رسانههای اجتماعی نیز میتواند خطر اضطراب یا افسردگی را افزایش بدهد. آنچه نوجوانان درباره خود در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند نیز مهم است. اگر این اطلاعات زیادی شخصی یا به کلی دروغ باشد، میتواند زندگی واقعی آنها را به سرعت تحت تاثیر قرار بدهد.
نوجوانان عموما رفتارهای تکانشی بیشتری نسبت به بزرگسالان دارند، آنها کمتر در هنگام انجام کارها به عواقب آن فکر میکنند و بنابراین ممکن است در موقع عصبانیت یا ناراحتی چیزی را پست کنند که بعدا از آن پشیمان شوند اما از آنجا که امکان حذف محتوا در اینترنت تقریبا وجود ندارد، این مساله میتواند به سرعت به آسیب تبدیل شود و زمینه آزار و اذیت و حتی باجگیری را فراهم کند.
نوجوانان اعتقاد دارند که بیشتر از والدین خود از شبکههای اجتماعی، اینترنت و به طور کلی چیزهای نو سر در میآورند. این نگاه معمولا با تشویق والدین و کمک خواستن از نوجوانان برای حل مشکلات وسایل الکترونیکی تقویت میشود و باعث میشود که هشدارها و تلاشهای والدین برای کنترل نوجوانان در شبکههای اجتماعی تاثیر خود را از دست بدهد یا به شکل قابل ملاحظهای از تأثیر آن کاسته شود. با این وجود همچنان راههایی هست که از طریق آن میتوان به نوجوانان در روبهرو شدن با فضای مجازی و اینترنت کمک کرد. برای مثال میتوان قوانین و محدودیتهایی را برای استفاده از فضای مجازی و اینترنت تعیین کرد.
مثلا مدت استفاده از دستگاههای الکترونیکی را محدود کنید تا شبکههای اجتماعی مانع فعالیتهای عادی زندگی، خواب، وعدههای غذایی یا انجام تکالیف مدرسه نشود. علاوه بر این میتوانید قوانینی بگذارید که از طریق آن تنها در بازههای زمانی مشخصی امکان استفاده از وسایل الکترونیکی فراهم باشد، مثلا میتوانند تصمیم بگیرند که موقع غذا یا یک ساعت قبل از خواب بچهها حق ندارند از وسایل الکترونیکی خود استفاده کنند و مانند آن.
به قوانینی که میگذارید متعهد باشید. اگر خودتان به شبکههای اجتماعی معتاد هستید به سختی میتوانید کاری کنید که بچهها استفاده مسوولانه از شبکههای اجتماعی و اینترنت را یاد بگیرند. برایعدم رعایت قوانینی که گذاشتهاید تنبیه تعیین کنید و نشان بدهید که به الزام آنها متعهد هستید. اگر قوانینی بگذارید که زیر پا گذاشتن آنها هیچ عواقبی نداشته باشد در واقع شما قانونی تعیین نکردهاید.
رفتارهای چالشبرانگیز را مدیریت کنید. اگر احساس میکنید استفاده از شبکههای اجتماعی و وسایل الکترونیکی روی درس بچهها تاثیر گذاشته یا منجر به تغییر رفتارهای دیگری در آنها شده است این موضوع را با آنها مطرح کنید. در مورد نگرانی خودتان حرف بزنید و بر اساس آن قوانین محدود کننده تعیین کنید اگر رفتارهای پرخاشگرانه یا جنسی میبینید، لازم است که در این مورد با والدین بچههای دیگر حرف بزنید و سابقه مرورگر وسایل الکترونیکی بچهها را چک کنید تا مطمئن شوید که در معرض چه نوع محتوایی قرار دارند.
تنظیمات حریم خصوصی را روشن کنید. این تنظیمات میتواند از انتشار ناخواسته برخی از اطلاعات جلوگیری کند. حسابهای رسانه اجتماعی نوجوان شما احتمالا دارای تنظیمات حریم خصوصی است که میتوان آن را تغییر داد. حسابهای نوجوان خود را زیرنظر داشته باشید. انجمن روانشناسی امریکا توصیه میکند که به طور مرتب استفاده فرزندتان از رسانههای اجتماعی را در سالهای اولیه نوجوانی مرور کنید.
یکی از راههای نظارت، دنبال کردن حسابهای اجتماعی فرزندتان است. همان طور که نوجوان شما بزرگتر میشود، میتوانید انتخاب کنید که رسانههای اجتماعی آنها را کمتر زیر نظر داشته باشید. سطح بلوغ نوجوان شما میتواند به تصمیمگیری شما کمک کند.
بهطور منظم با نوجوان خود در مورد رسانههای اجتماعی صحبت کنید. این صحبتها به شما فرصتی میدهد تا بپرسید رسانههای اجتماعی چه احساسی در نوجوان شما ایجاد کردهاند. نوجوان خود را تشویق کنید که اگر چیزی در فضای آنلاین او را نگران یا آزار میدهد به شما اطلاع بدهد. صحبتهای منظم به شما فرصتی میدهد تا در مورد رسانههای اجتماعی نیز به فرزندتان مشاوره بدهید.
به عنوان مثال، میتوانید به نوجوان خود بیاموزید که نگاه کردن چه محتوایی درست و نگاه کردن چه محتوایی غلط است. همچنین میتوانید توضیح بدهید که رسانههای اجتماعی پر از تصاویری در مورد زیبایی و سبک زندگی هستند که واقعی نیستند.
ممکن است بخواهید به فرزندتان در مورد عادات رسانههای اجتماعی خود بگویید. این میتواند به شما کمک کند که الگوی خوبی باشید و از یکطرفه بودن صحبتهای منظم خود جلوگیری کنید. برای بچهها توضیح بدهید چه چیزی خوب نیست. به نوجوان خود یادآوری کنید که شایعهپراکنی، قلدری یا آسیب رساندن به دیگران از طریق انتشار اطلاعات غلط مضر است. همچنین به نوجوان خود یادآوری کنید که اطلاعات شخصی خود را به صورت آنلاین با غریبهها به اشتراک نگذارد. این شامل آدرس، شماره تلفن، رمز عبور، و شماره کارت و مانند آن هم میشود.
ارتباط چهره به چهره با دوستان را تشویق کنید. این برای نوجوانان مستعد اضطراب اجتماعی حتی مهمتر است. اگر فکر میکنید نوجوان شما علائم اضطراب، افسردگی یا سایر نگرانیهای مربوط به سلامت روان مرتبط با استفاده از رسانههای اجتماعی را دارد، به روانشناس مراجعه کنید و نگرانی خود را توضیح بدهید تا ببیند آیا لازم است کار دیگری انجام بدهید یا نه؟
علایمی که باید نگران آنها باشید شامل این است که مثلا وقتی از بچهها میخواهید که وسایل الکترونیکی خود را زمین بگذارند آنها نمیتوانند این کار را انجام بدهند یا به حرف شما گوش نمیکنند. تغییرات خواب، روابط واقعی و تغییرات درسی را جدی بگیرید و در مورد آن نگران باشید. وقتی بچهها از بهانههای غیرواقعی برای راضی کردن شما در مورد استفاده از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند باید این مساله را یک هشدار در نظر بگیرید.