اغلب مردم تا زمانی که جلوههای عینی درگیریهای گسترده ظاهر نشود، متوجه نمیشوند که در موقعیت وقوع یک جنگ جهانی جدید هستند. این در حالی است که امکان دارد نشانههای آغاز جنگ جهانی از مدتها قبل ظاهر شده باشند.
فرارو- هرییِت مارسدن، تحلیلگر و نویسنده نشریه The Week در گزارشی، سعی در پاسخ دادن به سوالی عجیب دارد: آیا امکان دارد ما در جنگ جهانی سوم باشیم، اما خودمان خبر نداشته باشیم؟! وی بر این باور است که یکی از مولفههای مهم برای پاسخ دادن به این سوال این است که نوعی ادراک جمعی در رابطه با آغاز جنگ جهانی سوم ایجاد شود، زیرا در تاریخ شاهد مواردی بودهایم که افکار عمومی، در حالی آغاز جنگ جهانی را درک کردهاند که از مدتها قبل، این جنگ آغاز شده بود. هرییِت مارسدن بر این باور است که جهان در وضعیت کنونی شبیه به انبار باروت است و تمامی مولفههای لازم برای انفجار جنگ جهانی جدید حاضر هستند.
به گزارش فرارو به نقل از نشریه ویک/The Week: اغلب مردم تا زمانی که جلوههای عینی درگیریهای گسترده ظاهر نشود متوجه نمیشوند که در موقعیت وقوع یک جنگ جهانی جدید هستند. این در حالی است که امکان دارد نشانههای آغاز جنگ جهانی از مدتها قبل ظاهر شده باشند. درست به همین دلیل هم است که مثلا در مورد جنگ جهانی دوم، مردم تا اواخر دهه ۱۹۴۰ فکر میکردند که همچنان در فضای جنگ جهانی به سر میبرند. این در حالی است که فرانکلین روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا به صراحت این مساله را در سال ۱۹۴۱ یعنی زمانی که آمریکا وارد معرکه جنگ شد، اعلام کرده بود.
اساس به همین دلیل است که شاهد بودهایم ولادیمیر زیلنسکی رئیس جمهور اوکراین پیشتر در موضع گیری تاکید کرده که "امکان دارد زنگ آغاز جنگ جهانی سوم به صدا درآمده باشد و ما اکنون در شرایط جنگی باشیم". با این همه، علیرغم اوج گیری جنگ اوکراین و تشدید تنشها در خاورمیانه، تهدید آغاز جنگ جهانی سوم تنها در صورتی واقعیت میگیرد که اغلب افکار عمومی به نوعی آن را حس کنند و بر آن صحه بگذارند.
"والری زالوژنی" فرمانده سابق ارتش اوکراین در موضع گیری در اوایل سال ۲۰۲۴ گفت که "جنگ در اروپای شرقی کافی است تا مردم باور کنند که جنگ جهانی سوم از مدتها قبل آغاز شده است! " وی به طور خاص به مساله دخالت نیروهای کره شمالی در جنگ اوکراین به نفع روسیه اشاره کرده است. البته که چینیها نیز حمایتهای تسلیحاتی موثر و گستردهای را از روسیه و علیه اوکراین انجام میدهند. با این همه، بسیاری بر این باورند که تا درگیری مستقیم میان این طیف از کشورها با کشورهای عضو ناتو رخ ندهد، نمیتوان از نزدیک شدن به فضای جنگ جهانی سوم صحبت کرد.
مارک آلموند تحلیلگر نشریه ایندیپندنت معتقد است که "جنگ اوکراین در بهترین وضعیت، نوعی جنگ نیابتی غرب با روسیه به عنوان اصلیترین رقیب و دشمن ژئوپلیتیک جهان غرب در منطقه اوراسیا است".
در عین حال برخی نیز معتقدند که جنگهای جهانی تا زمانی که توسط تاریخدانان و محققین وارد کتابها و متون پژوهشی نشوند، مورد تایید قرار نمیگیرند. این یعنی تایید جامعه نخبگانی و علمی بر وقوع رویدادی نظیر جنگ جهانی نیز برای اینکه به همگان ثابت شود واقعا با یک جنگ جهانی طرف هستیم لازم است.
بیراه نیست اگر بگوییم جهان پرتنشترین دوران خود را سپری میکند و کشورها بیش از هر زمان دیگری در حال ذخیرهسازی تسلیحات راهبردی برای خود هستند. در واقع، آنها خود را آماده میکنند تا در صورت انفجار سناریوی جنگ و بحران، آمادگی لازم را داشته باشند.
قدرتهای اصلی و مهم دنیا که تسلیحات اتمی دارند، وضعیت را به مراتب خطرناکتر میکنند. در این فضا، یک نکته مهم این است که حتی اگر نوعی برداشت اشتباه ازسوی یک طرف در مورد اقدامات طرفهای مقابل صورت گیرد، امکان اینکه شاهد وقوع فاجعه آخرالزمانی جنگ اتمی باشیم، به شدت اوج میگیرد. در واقع، یک اشتباه میتواند تسهیل کنده بروز یک فاجعه باشد. این همان ریسکی است که باید واقعا آن را جدی گرفت و به طور خاص در مورد بحرانهای اوکراین و تایوان، نمودهای عینی تری را به خود میگیرد.
برخی به این نکته اشاره میکنند که نشانههای زیادی وجود دارند که از احتمال حمله روسیه به دیگر کشورها در آینده نه چندان خبر میدهند. با این حال، در جبهه مقابل نیز آماده سازیهای گستردهای برای مقابله با این سناریو به چشم میخورد. حتی اگر تاکنون حمله گسترده روسیه به اروپا غیرمحتمل به نظر میرسید، کشورهای عضو ناتو برای مواجهه با این وضعیت اقدام به ایجاد زیرساختها و ظرفیتهای لازم کردهاند. این یعنی عدم قطعیتها در عرصه سیاست بینالملل به اوج خود رسیده است.
خواه جنگ جهانی جدید حول محور نبرد میان ناتو و روسیه در مورد اوکراین باشد و یا میان چین و آمریکا با محوریت تایوان، هرگونه جنگی میان قدرتهای بزرگ، ماهیتی قاعدهمند و روشن نخواهد داشت. در واقع، نوعی وضعیت هرج و مرج گونه و مبهم حاکم خواهد شد.
جنگ میان ابر قدرتهای دنیا معمولا اتفاقی فرسایشی و طولانی است که میل به توسعه به صورت افقی دارد و میتواند دیگر مناطق دنیا را هم به خود گرفتار کند. این احتمالا واضحترین نشانهای است که میتواند اثبات کند جنگ جهانی سوم در جریان است.
البته که تسلیحات اتمی، گزاره احتمال پایان یافتن سریع درگیریها در نتیجه وقوع کشتارهای گسترده را گوشزد میکنند. کناررفتن و نقض موافقت نامههایی که گسترش تسلیحات اتمی را محدود میکنند به این معناست که کشورهای بیشتری در قیاس با گذشته میتوانند نسبت به ایجاد زرادخانههای اتمی اقدام کنند. این موضوع نشانهای از مرگ نظم اتمی سابق جهان است. در این فضا، تنها مولفهای که میتواند از فاجعه جلوگیری کند برقراری معادله "نابودی تضمین شده متقابل" که تهدیدی مشترک علیه بازیگران اتمی را مورد اشاره قرار میدهد، است.
این میتواند به این معنا باشد که سلاحهای اتمی بیشتر به عنوان تسلیحات تاکتیکی استفاده میشوند تا اینکه بخواهیم آنها را آنطور که در بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در سال ۱۹۴۵ دیدیم، به عنوان تسلیحاتی کاربردی ارزیابی کنیم. تسلیحات اتمیِ کوچکتر امکان پرتاب از توپخانه، تانک و موشکهای بُرد کوتاه را دارند. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه پیشتر در چندین نوبت تهدید کرده که روسیه از این تسلیحات در جنگ اوکراین استفاده خواهد کرد. موضوعی که در صورت تحقق میتواند ریسک درگیر شدن مستقیم ناتو در جنگ اوکراین را به شدت افزایش دهد. استفاده از این تسلیحات میتواند به کل ذهنیت تمامی طرفهای درگیر را تغییر دهد.