در نظر داشته باشیم که شرایط ما نیز، شرایط گذشته نیست که بخواهیم برای سایرین شاخ و شانه بکشیم. ما بازوهای قدرت خود را در منطقه اگر نگوییم از دست دادهایم، باید بگوییم که این بازوها به شدت تضعیف شدهاند. این صحبتهای بی منطق هم که برخی درباره هستهای شدن ایران و بازدارندگی هستهای مطرح میکنند، بی ارزش و بی اعتبار میبنیم. فرض کنیم که ما بمب هم داشته باشیم، آیا قرار است به دیگر کشورها یا به طور مشخص اسرائیل، حمله هستهای کنیم؟ این نوع تهدیدها و سیاست تهدیدی در سالهای اخیر هیچ سودی برای ما نداشته است.
فرارو-رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اخیرا در گفتوگو با رویترز، ضمن اشاره به برنامه هستهای ایران گفته است: «ایران ظرفیت حداقل هفت یا هشت برابر تولید بیشتر اورانیوم با غنای ۶۰ درصد را دارد.» این اظهارات گروسی با همراهی وزارت خارجه آلمان همراه شده که این اتفاق را موضوع یک تشدید تنش جدی دانسته است. همزمان با این اتفاقات، مجید تخت روانچی، مذاکره کننده ارشد ایران، در جلسهای با نمایندگان مجلس، تهدیدهایی از جمله احتمال خروج ایران از NPT را مطرح کرده است.
به گزارش فرارو، مقدار اورانیوم مطرح شده از سوی گروسی و بر اساس گزارش سازمان بینالمللی انرژی اتمی، به این ترتیب است که اورانیوم ۶۰ درصد ماهانه ایران تنها در سایت فردو به بیش از ۳۴ کیلوگرم خواهد رسید. اما چرا این رقم مورد توجه قرار گرفته است؟ چون پیش از این سطح تولید اورانیوم ایران در دو سایت اتمی خود از جمله فردو تنها شش کیلوگرم در ماه بود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش محرمانهه اخیر خود به کشورهای عضو این سازمان اعلام کرد ایران افزایش غنیسازی خود را عمدتاً در سایت فردو انجام خواهد داد.
پیش از این، شورای حکام آژانس روز اول آذر ضمن محکوم کردن گسترش فعالیتهای هستهای ایران، با صدور قطعنامهای خواستار همکاری فوری تهران با این نهاد شد و از مدیرکل آژانس خواست که یک گزارش جامع درباره ایران تهیه کند. سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران در پاسخ به این تهدیدها هشدار داده است اگر کشورهای غربی تهدیدات خود دربارۀ بازگرداندن همۀ تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران را ادامه دهند، بعید نیست که تهران هم با تغییر رویکرد، به سمت تولید سلاح هستهای حرکت کند. فرارو در گفتوگو با علی بیگدلی، کارشناس ارشد سیاست خارجی و تحلیلگر روابط بین الملل به بررسی این موضوعات پرداخته است تا به پاسخ پرسشهایی از جمله آینده ایران و اژانس و حد حساسیت سخنان گروسی بپردازد:
علی بیگدلی به فرارو گفت: «سخنان اخیر رافائل گروسی درباره ایران جای تعجب ندارد، چون پس از اتفاقات اخیر بین ایران و اروپا، سه کشور انگلستان، فرانسه و آلمان، تلاش دارند گروسی را موظف کنند در ماه مارس، گزارشی جامع علیه ایران تنظیم کند و احتمالا مخالفتهایی درباره تکنولوژی جدید ایران و پیشرفت سانتریفیوژها نیز مطرح کند. این گزارش سپس به شورای حکام ارسال میشود. اگر این گزارش ماه مارس، رضایت بخش نباشد، احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه بالاتر میرود. آقای تخت روانچی نیز اخیرا در کمیسیون امنیت ملی مجلس در واکنش به این تحولات گفتهاند که اگر این اتفاقات رخ دهد، ما نیز از NPT یا همان پروتکل الحاقی به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، خارج میشویم. این سخن آقای تخت روانچی یک تهدید مستقیم است. اما پرسش این جا است که آیا در شرایط فعلی کشور ما، این نوع تهدیدها کارامد و مناسب است یا خیر. ما نمیتوانیم ایران را در کسوت کره شمالی ببینیم و مثل کره شمالی رفتار کرده یا سایرین را تهدید کنیم. کره شمالی در انزوای کامل قرار دارد و هر از گاهی هم با آزمایشات موشکی یا رفتارهای خود سایرین را تهدید میکند. خروج ما از NPT میتواند به سرعت تبدیل به یک اشتباه جبران ناپذیر شود. سیاستهای انتقامجویانه، همان سیاستهایی است که اتفاقا هم اکنون کار ما را با مشکلاتی جدی مواجه کرده است. اکنون با توجه به همه مشکلات کشور و حساسیتهایی که وجود دارد، زمان مناسبی برای طرح سیاستهای انتقامجویانه نیست.»
وی افزود: «اکنون ما نیاز به رفتارهایی انعطاف پذیر و دیپلماسی تنش زدا داریم. شرایط منطقه، وضعیت اقتصادی و شرایط کلی کشور، اجازه نمیدهد با آژانس وارد درگیریهای جدیتر شویم یا از NPT خارج شویم، چرا که در صورت خارج شدن، باید منتظر واکنشهای تندتری از سوی کشورهای غربی و حتی آمریکا و اسرائیل هم باشیم. آنها اکنون بیش از هر زمان دیگری در انتظار بهانه میگردند تا نسبت به ایران واکنشهایی تند نشان دهند. ممکن است آقایان تخت روانچی و عراقچی گاهی اظهارنظرهای تندی داشته باشند، اما قطعا این اظهارنظرها، نمیتواند الزاما به معنای سیاستهای قطعی ایران در برابر آژانس و کشورهای غربی باشد. فراموش نکنیم که هم اکنون نیز فضای منطقه به شدت ملتهب است و تکلیف آینده سوریه نامشخص است. میدانیم که اتفاقا آینده سوریه و سقوط او یا سر کار ماندنش در رژیم موجود، میتواند به شکل مستقیم و غیرمستقیم روی ایران نیز تاثیرگذار باشد. ما باید در مسیر آشتی کنان با اروپا قدم برداریم چرا که تجربه، ۵ سال اخیر ما نشان میدهد نه روسیه و نه چین، توانایی و میل به احیای اقتصادی ما ندارند و در نتیجه با شکل دهی به مذاکرات باید به سمت اجرای FATF حرکت کنیم. حتی هم اکنون و با ظهور تحریرالشام، امکان حمایتهای ایران از شبه نظامیان منطقه تا حد زیادی کم شده و شرایط پیچیده فعلی اتفاقا در نهایت به نفع ترکیه و اسرائیل خواهد بود.»
این تحلیلگر ارشد سیاسی در ادامه گفت: «در مناسبات ایران و اژانس، علیرغم این که ما معتقدیم گروسی به ما سخت میگیرد، جالب است که غربیها نیز میگویند گروسی، طرف ایران را گرفته است. به هر حال گروسی مستقیم نگفته ایران اکنون بمب هستهای دارد بلکه اشاره کرده است که ایران در آستانه دستیابی به بمب هستهای است و میتواند اقدامات خود را تا حدی افزایش دهد که شرایط در مرحلهای خطرناک قرار گیرد. به هر حال حقیقت این است که آقای گروسی منتخب تروئیکای اروپا است و این سه کشور نیز میتوانند دیگر کشورها را تحت نفوذ و تاثیر خود قرار دهند؛ بنابراین گروسی نیز تحت فشار این کشورها قرار دهد. با توجه به این که دونالد ترامپ، ۲۰ ژانویه (۳۰ دی ماه) وارد کاخ سفید میشود، ما نمیتوانیم با سیاستهای پیشین پیش برویم و تاکتیکهای سنتی ما جواب شرایط امروز را نمیدهد و باید در سیاست منطقهای و بین المللی خود، تغییراتی جدی انجام دهیم. ترامپ اولتیماتوم داده و اعلام کرده تا پیش از ۲۰ ژانویه باید گروگانهای حماس آزاد شوند و من معتقدم با توجه به این که ترامپ یک برنامه ریزی جدی را اماده کرده، چنین موضوعی را مطرح کرده است.»
وی افزود: «این صحبتهای بی منطق هم که برخی درباره هستهای شدن ایران و بازدارندگی هستهای مطرح میکنند، بی ارزش و بی اعتبار میبنیم. فرض کنیم که ما بمب هم داشته باشیم، آیا قرار است به دیگر کشورها یا به طور مشخص اسرائیل، حمله هستهای کنیم؟ این نوع تهدیدها و سیاست تهدیدی در سالهای اخیر هیچ سودی برای ما نداشته است.»