فرارو- "آریل کوهن"، عضو ارشد اندیشکده "شورای آتلانتیک" در گزارشی برای پایگاه خبری-تحلیلی "نشنال اینترست"، به طور خاص به این مساله پرداخته است که سیاستهای دولت بایدن در تحریم نفت ایران بر پایه گزارش جدید انیسیتو اطلاعات انرژی آمریکا تا حد زیادی شکست خورده و تهران توانسته از طریق بهبود روند صادرات انرژی خود، بنیانهای قدرت ملیاش را نیز تا حد زیادی تقویت کند. موضوعی که یک شکست بزرگ را برای آمریکا و متحدان بین المللی آن به ذهن متبادر میکند. آریل کوهن تاکید دارد که جهان غرب باید هر چه سریعتر اشتباهات خود در این رابطه را جبران کند و مانع از قدرت گیری فزاینده ایران و طیف متحدان این کشور در منطقه خاورمیانه شود.
به گزارش فرارو و به نقل از نشنال اینترست؛ بر اساس مفاد جدیدترین گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا در مورد روند صادرات نفت ایران، این نکته بیش از هر زمان دیگری آشکار شده که رویکرد دولتهای اوباما و بایدن نسبت به تحریم نفتی ایران به شدت شکست خورده است. در واقع، همانطور که چشم اندازهای مرتبط با تحریمهای غرب علیه روسیه در پی حمله این کشور به اوکراین نشان میدهند، استفاده از اهرم تحریم علیه طیف رقبای بینالمللی آمریکا با شکست رو به رو شده است. سیاستهای تجاری آمریکا اغلب در جلوگیری از نقض آشکار تحریمهای این کشور شکست میخورند.
از سال ۲۰۲۰، درآمد ایران از صادرات نفت تقریبا چهاربرابر افزیش یافته است و از ۱۶ میلیارد دلار به ۵۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ افزایش پیدا کرده است. این همان موضوعی است که اداره اطلاعات انرژی آمریکا در جدیدترین گزارش خود به آن اشاره داشته است. البته که سه مولفه به نحوی بنیادین این افزایش قابلتامل را توضیح میدهند: سهل انگاریهای دولت بایدن در اجرای تحریمهای آمریکا علیه ایران، افزایش قیمت جهانی نفت، و تشنگی فزاینده چین برای منابع نفتی که منجر به پیوندهای نزدیک این کشور با ایران شده است. این مسائل در کنار هم سبب شده اند تا ایران منابع مالی کافی جهت قدرتمندسازی بیش از پیش خود و متحدان منطقهای اش را علیه بازیگری نظیر اسرائیل داشته باشد.
دولت جو بایدن تاکنون هیچ تحریم نفتی را به صورت آشکار علیه ایران لغو نکرده است با این حال، ایران هم به صورت رسمی و آشکار روند صادرات نفتی خود به چین را اعلام نمیکند. ایران از تاکتیکهای متنوعی برای پاککردن ردِ نفت صادراتی خود استفاده میکند. شمار قابل توجهی از شرکتهای بیمه و حمل و نقل آمریکا در میدان عمل، روند انتقال نفت ایران به چین را حتی تسهیل میکنند.
با این همه، دولت بایدن در پیگرد قانونی ناقضان تحریمها علیه ایران شکست قابل توجهی را متحمل شده است. بسیاری بر این باورند که دولت بایدن در رابطه با معادله صادرات نفت ایران عملا راه دولت اوباما رفته است. در این میان، نکته مهم این است که ایران علی رغم کسب منابع درآمدی قابل توجه توانسته تا حد زیادی در حوزه کسب فناوریهای پیشرفته اتمی نیز گامهای مهمی را بردارد.
حامیان توافق اتمی برجام که در سال ۲۰۱۵ منعقد شد بر این باور بودند که در قالب توافق مذکور در ازای لغو برخی تحریمها علیه ایران میتوان برنامه اتمی این کشور را تحت کنترل و رصد گسترده قرار داد. با این حال، در سال ۲۰۱۸، دولت ترامپ از برجام خارج شد و سیلی از تحریمها را علیه ایران وضع کرد و موجب شد تا صادرات روزانه نفت ایران از ۲ میلیون و ۳۳ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۱۸ به ۶۷۵ هزلار بشکه در سال ۲۰۱۹ کاهش یابد.
با این حال، این روند در دول بایدن ادامه پیدا نکرد و البته که تهران نیز خود را با روندهای جاری تطبیق داد و به تدریج، به نحو قابل توجهی، افزایش صادرات نفت خود را در دستورکار قرار داد.
تشدید تنشها میان ایران و اسرائیل در نوع خود سبب شده تا اندک زمینههای در دسترس آمریکا برای تعامل با ایران نیز تضعیف شود. ما دیگر در جهان سال ۲۰۱۵ زندگی نمیکنیم با این حال، چالش اصلی این است که سیاست سازان آمریکایی به شیوهای دیگر میاندیشند. از این رو، تحریمهای کنونی آمریکا علیه ایران تا حد زیاید از قدرت اثرگذاری عاری و تهی شده اند.
البته که افزایش قابل توجه درآمدهای نفتی ایران را نیز صرفا نباید به سیاستهای آمریکا مرتبط دانست. روندهای کلان اقتصادی در محیط بین المللی نیز در طی سالهای گذشته تا حد زیادی در راستای منافع ایران بودهاند. گزارش اخیر موسسه اطلاعات انرژی آمریکا به طور خاص به افزایش قیمت نفت ایران از هر بشکه ۲۹ دلار در سال ۲۰۲۰ به ۸۴ دلار در دوره پساپاندمی کرونا در سال ۲۰۲۲ اشاره داشته است.
شوکهای اقتصادیی خارجی تا حد زیادی این روند و تغییر را توضیح میدهند. رفع محدودیتهای مرتبط با پاندمی کرونا تا حد زیادی موجب افزایش تقاضا برای نفت شد و در عین حال، انفجار جنگ اوکراین نیز که موجب اخلال در روند تامین انرژی جهان شد سبب گشت تا نفت ایران ارزش پبیشتری پیدا کند. اگرچه آمریکا از قدرت اثرگذاری محدودی بر قیمت نفت برخوردار است با این حال، باید توجه داشت که شکست سیاستهای مرتبط با تحریم نفتی ایران سبب میشود تا این کشور اوج گیری قابل توجهی از قدرت را تجربه کند و در مواجهه با آمریکا و طیفهای متحد آن دستاوردهای قابل ملاحظهای را به ثبت برساند.
از نقطه نظر تاریخی، ایران بخش اعظم نفت خود را به سوریه، ترکیه، ژاپن، و کره جنوبی صادر میکرد. با این حال، چین در طی پنج سال اخیر به یک خریدار مهم و بزرگ نفت ایران تبدیل شده است. صادرات نفت ایران به چین از سال ۲۰۱۹ تاکنون تقریبا چهار برابر شده است و از ۳۰۸ هزار بشکه در روز به ۱.۲ میلیون بشکه در سال ۲۰۲۳ رسیده است. صادرات نفت ایران به مقاصدی غیر از چین از ۱.۴ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۸ به تنها ۱۴۸ هزار بشکه در سال ۲۰۲۳ سقوط کرده است.
این آمارها بازتاب دهنده تمایل فزاینده چین جهت دور زدن تحریمهای آمریکا و اروپا و افزایش هماهنگیها با ایران در این رابطه هستند. چین بیش از ۸۹ درصد از نفت صادراتی ایران را میخرد که البته این آمار در ماههای مختلف ارقام متفاوتی را ثبت میکند. ما دیگر نمیتوانیم منافع ژئوپلیتیک چین را از ایران جدا کنیم.
افزایش درآمدهای نفتی ایران در نوع خود سبب شده تا این کشور امکان حمایت موثر از محور مقاومت را نیز پیدا کند. محوری که اکنون به نحو گستردهای در برابر غرب و اسرائیل ایستاده است. با این حال، تمایل فزاینده چین نسبت به خرید نفت از ایران و روسیه، در نوع خود از چشم اندازی کلان که حاکی از تشدید تنشهای ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک در محیط جهانی است نیز خبر میدهد. این سه کشور اکنون اتحادی موثر را علیه آمریکا و متحدان آن ایجاد کرده اند.
بخش نفتی ایران هنوز از قدرتی قابل توجه در تغذیه قدرت ملی این کشور برخوردار است. معادلهای که سبب شده تا غرب بیش از گذشته به مقابله با تمایل فزاینده در چین جهت خرید نفت ایران فکر کند.