فرارو- رایان پاورز استادیار امور بینالملل در دانشکده امور عمومی و بینالمللی دانشگاه جورجیا.
به گزارش فرارو به نقل از نشریه فارن پالیسی، در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، سیاست خارجی بار دیگر به حاشیه مناظرات انتخاباتی رانده شده است، هرچند تجربه انتخاباتهای پیشین نشان داده که تغییرات سیاسی داخلی بهراحتی میتواند رویکردهای بینالمللی واشنگتن را بهطور عمیق دگرگون سازد. کارشناسان روابط بینالملل بر این باورند که انتخابات ۵ نوامبر نیز از این قاعده مستثنا نخواهد بود و نتایج آن ممکن است پیامدهای چشمگیری برای سیاست خارجی ایالات متحده به همراه داشته باشد.
در ماه اکتبر، مؤسسه تحقیقات جهانی ویلیام و مری، با حمایت بنیاد کارنگی نیویورک، پروژهای گسترده را برای بررسی اثرات احتمالی انتخابات بر سیاست خارجی آمریکا به انجام رساند. این پژوهش با مشارکت ۷۰۵ پژوهشگر برجسته روابط بینالملل از دانشگاههای سراسر ایالات متحده برگزار شد و نتایج آن، نمایانگر دیدگاههای تخصصی و متنوع این افراد است.
پیشبینیها حاکی از آن است که سیاستهای کامالا هریس، معاون رئیسجمهور فعلی و دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین، در صورت پیروزی بهطور محسوسی تفاوت خواهند داشت و همین تفاوتها میتواند نتایجی کاملاً متفاوت را در عرصه بینالمللی رقم بزند. دیدگاههای این دو نامزد در زمینههایی، چون بحران اقلیمی، عضویت در ناتو، همکاری هستهای با ایران، تجارت و کمکهای خارجی تفاوتهای عمیقی دارند. با این وجود، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان روابط بینالملل، نتیجه این انتخابات تأثیر مستقیم کمتری بر تصمیمگیریهای نظامی آمریکا و تنشهای جاری در خاورمیانه، اوکراین و تایوان خواهد داشت.
علاوه بر سیاستهای پیشنهادی، کارشناسان به تفاوتهای اساسی میان کامالا هریس و دونالد ترامپ در تواناییهایشان برای مدیریت سیاست خارجی، فرماندهی نیروهای نظامی و پیشبرد برنامههای بینالمللی اشاره دارند. به بیان خلاصه، بسیاری از متخصصان روابط بینالملل بر این باورند که ترامپ در این زمینهها از شایستگی و مهارت لازم برخوردار نیست.
کارشناسان روابط بینالملل تفاوتهای چشمگیری میان دیدگاههای کامالا هریس و دونالد ترامپ در حوزه سیاست خارجی مشاهده میکنند. نظرسنجیها نشان میدهند که میزان حضور و مشارکت ایالات متحده در نهادهای بینالمللی بسته به انتخاب هر یک از این نامزدها، بهطور جدی دستخوش تغییر خواهد شد. پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که احتمال خروج ایالات متحده از توافق پاریس در صورت پیروزی ترامپ به ۸۰ درصد میرسد، در حالی که این احتمال برای دولت هریس تنها ۴ درصد است. همچنین، احتمال خروج از ناتو در دوران ترامپ ۳۸ درصد برآورد شده، در حالی که این میزان برای دولت هریس به تنها ۱ درصد میرسد.
در زمینه همکاریهای هستهای نیز اختلافات عمیقی به چشم میخورد. بهطور میانگین، احتمال امضای توافق هستهای جدید با ایران در دوره هریس ۳۵ درصد برآورد شده، در حالی که در دولت ترامپ این احتمال تنها ۷ درصد تخمین زده میشود. در حوزه تجارت، احتمال افزایش تعرفهها در دوره ترامپ ۸۰ درصد و در دولت هریس ۳۰ درصد پیشبینی شده است که این نشانگر تفاوتهای جدی در رویکرد اقتصادی این دو نامزد است.
در حوزه کمکهای خارجی، کارشناسان بر این باور هستند که احتمال افزایش کمکهای اقتصادی و توسعهای در دولت هریس ۵۶ درصد و در دولت ترامپ تنها ۲۰ درصد است. اختلافات در کمکهای نظامی نیز بهوضوح دیده میشود؛ هریس هرچند از اسرائیل حمایت میکند، اما منتقد عملیات نظامی این کشور در غزه است. بنابراین، احتمال افزایش کمک نظامی به اسرائیل در دوره ترامپ به ۷۵ درصد و در دوره هریس به ۵۴ درصد میرسد.
در خصوص اوکراین، این پیشبینیها معکوس است. پژوهشگران احتمال افزایش کمک نظامی به اوکراین را در دولت هریس ۶۳ درصد و در دولت ترامپ تنها ۱۶ درصد تخمین زدهاند که نشان از اولویتهای متفاوت این دو نامزد در مواجهه با بحرانهای بینالمللی دارد.
بر اساس تحلیلهای دقیق کارشناسان روابط بینالملل، هرچند میان دو نامزد ریاستجمهوری، در رویکرد به استفاده از نیروی نظامی تفاوتهای قابلتوجهی وجود دارد، انتظار میرود دونالد ترامپ در این حوزه محتاطتر از کامالا هریس عمل کند. در نظرسنجیای از متخصصان، درباره تمایل دو نامزد به استفاده از نیروی نظامی در خارج از مرزهای ایالات متحده پرسیده شد؛ نتایج حاکی از آن بود که ۲۶ درصد از پاسخدهندگان، هریس و تنها ۱۴ درصد ترامپ را گزینه محتملتری برای اقدام نظامی برگزیدند. با این حال، اکثر کارشناسان (۴۴ درصد) بر این باورند که نتیجه انتخابات، تأثیر چندانی بر میزان بهکارگیری نیروی نظامی توسط آمریکا نخواهد داشت.
کارشناسان شباهتهای دیگری نیز میان دو نامزد در سیاست خارجی یافتهاند. در ارزیابی احتمال حمله چین به تایوان، میزان خطر در دولت ترامپ ۳۲ درصد و در دولت هریس ۲۵ درصد تخمین زده شده است. افزون بر این، پیشبینیها نشان میدهد که بودجه دفاعی آمریکا، بدون توجه به نتیجه انتخابات، افزایشی خواهد داشت؛ بهطوری که احتمال این افزایش در دولت ترامپ ۷۶ درصد و در دولت هریس ۶۷ درصد ارزیابی شده است.
علیرغم تفاوتهای پیشبینیشده در میزان کمکهای نظامی ایالات متحده تحت دولت ترامپ و دولت هریس، کارشناسان اختلاف قابلتوجهی در احتمال گسترش درگیریها در خاورمیانه و اوکراین بر اساس پیروزی هر یک از نامزدها نمیبینند. بهطور میانگین، احتمال استفاده روسیه از تسلیحات هستهای در اوکراین در دولت هریس ۱۳ درصد و در دولت ترامپ ۱۷ درصد پیشبینی شده است. همچنین احتمال افزایش درگیریهای مستقیم در خاورمیانه در دولت هریس ۴۱ درصد و در دولت ترامپ ۵۰ درصد برآورد شده است.
در مورد این پرسش که کدام نامزد مدیریت مؤثرتری در سیاست خارجی خواهد داشت، کارشناسان معتقدند کامالا هریس از نظر اثربخشی و شایستگی در مدیریت سیاست خارجی، بر دونالد ترامپ برتری دارد. در پاسخ به این پرسش که «کدام نامزد فعلی ریاست جمهوری بهطور مؤثرتری میتواند مسائل سیاست خارجی آمریکا را مدیریت کند؟» ۹۲ درصد از کارشناسان هریس و تنها ۸ درصد ترامپ را گزینه بهتری دانستهاند.
کارشناسان روابط بینالملل اعتماد بهسزایی به توانایی کامالا هریس در ایفای نقش به عنوان فرمانده کل قوای ایالات متحده نشان دادهاند. در پاسخ به این پرسش که آیا هر یک از نامزدها میتوانند بهطور مؤثری در جایگاه فرمانده کل ارتش عمل کنند، نتایج اختلافی چشمگیر را نمایان ساخت: ۸۷ درصد از کارشناسان به توانایی هریس «بسیار مطمئن» یا «تا حدی مطمئن» بودند، در حالی که تنها ۶ درصد چنین اعتمادی به ترامپ داشتند.
نکته قابلتوجه این است که بخشی از جمهوریخواهان نیز در این نظرسنجی نگرانیهایی مشابه دموکراتها درباره توانایی ترامپ در هدایت نیروهای مسلح ابراز کردهاند. ۴۲ درصد از جمهوریخواهان اذعان داشتند که به توانایی ترامپ در این نقش اطمینان کافی ندارند، در حالی که این نگرانی در میان دموکراتها تنها ۴ درصد بود. جالبتر آنکه، ۲۹ درصد از کارشناسان جمهوریخواه به توانایی هریس اعتماد دارند، اما تنها ۱ درصد از دموکراتها چنین اعتمادی به ترامپ نشان دادهاند.
از سوی دیگر، افکار عمومی ایالات متحده، این تفاوتها را به همان شدت احساس نمیکند. بر اساس نظرسنجی مشترک «اکونومیست» و «یوگاو» که در بازه زمانی ۱ تا ۳ سپتامبر انجام شد، ۴۵ درصد از شرکتکنندگان به توانایی ترامپ به عنوان فرمانده کل ارتش اعتماد کامل یا نسبی داشتند، در حالی که این رقم برای هریس ۴۳ درصد بود.
از شاخصهای دیگر برای سنجش اثربخشی سیاست خارجی یک رئیسجمهور، واکنش رهبران جهانی نسبت به مواضع و اقدامات اوست. در پاسخ به این پرسش که «نتیجه انتخابات ۲۰۲۴ تا چه حد بر تمایل دولتهای خارجی به همکاری با ایالات متحده تأثیر خواهد گذاشت؟» ۸۴ درصد از کارشناسان بر این باور بودند که دولتهای خارجی تمایل بیشتری به همکاری با دولتی به ریاست هریس خواهند داشت؛ ۱۲ درصد گفتند که تمایل به همکاری با هر دو نامزد یکسان است و تنها ۲ درصد، دولت دوم ترامپ را ترجیح میدادند.
در پایان، از کارشناسان روابط بینالملل پرسیده شد که هر کاندیدا تا چه اندازه احتمال دارد اهداف سیاست خارجی خود را در یک دوره ریاستجمهوری محقق کند. این پرسش که بهعنوان معیاری برای سنجش شایستگی مدیریتی در نظر گرفته شد، نشان داد که کارشناسان احتمال موفقیت هریس در دستیابی به اهداف سیاست خارجی را بهطور میانگین ۵۲ درصد برآورد کردند، در حالی که این احتمال برای ترامپ تنها ۳۲ درصد بود.