به نظر سیاست رسمی جمهوری اسلامی از سیاست اعلامی که متاسفانه غالبا هم تحت تاثیر هیجان و شور و البته غیر منطقی هم هست؛ مشی عقلائی و منطقی دارد. سیاستی که اخیرا وزیر محترم امور خارجه هم به آن اشاره کردند که اسراییل هرگز به هدف خود مبنی بر گسترش تنش دست نخواهد یافت این یعنی جمهوری اسلامی میداند که نباید در دام و بازی دشمن افتاده و همان کاری را انجام دهد که حریف میخواهد.
همانطور که اغلب تحلیل گران حدس میزدند اسراییل توانسته دامنه جنگ را از سرزمینهای اشغالی به لبنان بکشاند و با حادثه تاسف باری که در مورد انفجار پیجرها و لپتاپها رخداد، حزبالله را به سطح جدیدی از درگیری بکشاند. اما در این بین سفیر ایران در لبنان نیز مجروج شده و برخی دوباره مدعی واکنش مستقیم ایران هستند.
به گزارش خبرآنلاین، این اتفاقات در حالی رخ میدهد که مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک در حال برگزاری است. نشست سالانه مدنی ترین نهاد عمومی جهان که به نظر میرسد باید بتواند رفتارهای اسراییل را متوقف کند. تاکنون چند قطعنامه و مصوبه در واکنش به این اتفاقات تصویب شده اما تاثیر آنها چیست؟ بیانیههای «ابراز نگرانی سازمان ملل» به چه دردی میخورد؟ رییس جمهوری ایران در نیویورک بهتر است که چه اقدامی صورت دهد و ... این مسایل را در گفتوگو با مهرداد پشنگپور استاد دانشگاه و مدرس حقوق بینالملل بررسی کردیم.
این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
نشست سالانه مجمع عمومی در حال برگزاری است. امسال مجمع در شرایطی برگزار میشود که اتفاقاتی در منطقه ما رخداده که در دنیای متمدن و مدرن بعید به نظر میآمد. منظورم جنگ بین اسرائیل و حماس، نابودی غزه و ادامه درگیری ها در لبنان است. در جدیدترین اتفاق یعنی انفجار پیجرها و لپتاپها نگرانی های جدیدی در جامعه جهاتی رخ داده است. در گام اول دوست دارم تحلیل حقوقی شما را در مواجهه با حادثه اخیر بدانم. دولت لبنان هیچ امکانی برای طرح شکایت به سازمان ملل دارد؟
نخست اینکه جنگ یک واقعیت موجود در زندگی بشری است؛ پدیده ای که حتی با صلح هم از میان نمیرود. صلح و جنگ همواره با هم همراه هستند. بنابراین وجود صلح الزاما به معنای نبود جنگ نیست برای همین نباید از جنگ در دوران مدرن و پسا مدرن تعجب کرد و اینگونه انتظار داشت که در عصر جدید نباید جنگی وجود داشته باشد. مساله مهم در دوران جدید تغییر شیوه و نوع جنگ از یک سو و از سوی دیگر تدوین و تنظیم مقررات ناظر بر جنگ هست که تلاش دارد در قالب حقوق بین الملل بشر دوستانه تا حد ممکن آثار زیانبار جنگ را کاهش دهد.
جنایات اسرائیل، کرامت و حیثیت ذاتی بشر را جریحهدار کرده، برای همین نمیتوان آثار آنرا فقط معطوف به مردم غزه کرد. هر چند رنج واقعی را این مردم مظلوم تحمل و تجربه میکنند لیکن شدت و گستره جنایات رژیم اسراییل آنچنان عمیق و وسیع هست که روح و وجدان عمومی نوع بشر را آزرده کرده است. اما درست در میان این بی قانونی عظیم شعله های قانونگذاری های جدید و استفاده از ظرفیت های قانونی موجود در متن قواعد حقوق بین الملل و مجموعه قواعد منشور ملل متحد و سازمان های قضایی بین المللی نمودار و به جریان افتاده است مانند اقدام کشور افریقای جنوبی در دیوان بین المللی دادگستری و نیز اقدامات متعدد مجمع عمومی سازمان ملل و تصمیمات قضایی دادستان کل دیوان کیفری بین المللی از جمله اقدامات ارزشمندی هستند، با اینکه به نتیجه مطلوب نرسیدهاند اما هرگز بی ارزش و بی اهمیت نیستند.بعلاوه بسیاری از این امکانات حقوقی و ابزار های قضایی تا رخدادی محقق نشود عملا امکان عملیاتی شدن ندارند، لذا از هر عمل حقوقی هم نمیتوان انتظار معجزه یا اثر فوری و عاجل داشت، نفس شروع این اقدامات حکایت از تلاش مستمر بشر برای جلوگیری از جنگ تا حد امکان و کاهش آلام و رنج ناشی از آن هست.
اقدام اسراییل در انفجار پیام رسان ها و بی سیم ها نیز از جمله جنایات جنگی است که این رژیم مرتکب آن شده است. خائنانه کشتن یا زخمی کردن افرادی که به دولت یا ارتش دشمن تعلق دارند وفق ماده هشت اساسنامه دیوان کیفری بین المللی از مصادیق جنایت جنگی محسوب میشود، همین طور کنواسیون های مختلف از جمله کنوانسیون منع استفاده از سلاح های نامتعارف که اسراییل هم عضو آن هست اعمال شبیه آن را از جمله جنایات جنگی میداند، بنابراین مسئولیت رژیم اسراییل در این جنایت امیر بدیهی است ولو آنکه تاکنون از پذیرش مسولیت آن استنکاف کردهاست اما این انکار واجد اثر حقوقی موثر نیست، صرفا تاکتیک حقوقی است.
افکارعمومی در ایران در مواجهه با جنایاتی که در مورد مردم غزه رخ داده و در مقابل تلاشهای ناکام سازمان ملل که گویی تنها به ابراز نگرانی در مورد حوادث میپردازد، به کارکرد نداشتن این سازمان نظر می دهند. از شما که در مورد نهادهای بین المللی تدریس می کنید میپرسم که این ابراز نگرانیها یا قطعنامهها که برای موجودیتی مانند اسرائیل بازدارنده نیست، چه فایدهای دارد؟
فایده مندی سازمان های بین المللی تا حد زیادی بستگی به شیوه تعامل با آن و همبستگی بین المللی و منطقهای دارد. مجامع عمومی سازمان های بین المللی بستر بسیار مهم برای تقویت مواضع کشورها هست مشروط به اینکه بتوانند با تعامل درست و سازنده با اعضاء آن همکاری و اهداف و برنامه های خود را طرح، پیگیری و به سرانجام برسانید. بنابراین بحث ناکارآمدی سازمان ها مطلق نیست بلکه یک موضوع نسبی است. دیگر آنکه چون نتیجه قطعی و نهائی مورد نظر ما یا برخی از اعضاء محقق نشده نمیتوان این ناکارآمدی را دلیل بیفایده بودن آنها دانست. تلاش های مکرر سازمان های بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد در برپایی محاکم ویژه در مجازات جنایتکاران جنگی مانند دادگاه نورنبرگ، یوگسلاوی سابق، سیرالئون و رواندا و صدام از نمونه های موفق تلاش سازمان های بین المللی است. تمام این تلاشها در کمتر یکصد سال انجام گرفتهاند در حالیکه قبل از این، اقدام و توسل به جنگ بر اساس تئوری Just War)) جنگ و حمله امیر مذموم و پسندیده بود.
در یکسال گذشته چند تحرک در سازمان ملل در مورد عملکرد اسرائیل در قبال فلسطینیها به ابتکار آفریقای جنوبی و بعد موضوع دو کشوری انجام شد. این اقدامات را در چه سطحی ارزیابی می کنید و کدام را قریب به یقین تر در صحنه عمل میبینید؟
تمام اقدامات انجام شده موثر و ارزشمند هستند. تصمیمات متعدد مجمع عمومی سازمان ملل اگر چه الزام آور نیستند ولی زمینه ساز تحولات بزرگ در مجموعه قواعد حقوق بین الملل بوده و هستند و موارد بسیاری را میتوان در این موارد در مجموعه قواعد حقوق بین الملل جستجو کرد مانند تصمیم این مجمع در مورد حق توسعه حتی اراء مشورتی دیوان بین المللی دادگستری که گاهی زمینه ساز کنواسیون های الزام آور متعدد میشود مانند رای مشورتی دیوان بین المللی در مورد آثار آزمایش های هستهای بر محیط زیست که منجر به چند کنوانسیون شد که کشورها باید الزام ناشی ازآن را رعایت کنند.
موضوع مهم دیگر این تاثیر متقابل عملکرد این سازمان ها و نهادهای بین المللی و افکار عمومی جهانی است. یعنی این سازمان ها نمی توانند بی اعتناء به فشار وجدان عمومی جهانی باشند و از طرف دیگر هر اقدام آنها مورد توجه مردم جهان قرار میگیرد این مساله که متاثر از گسترش و نفوذ رسانه های عمومی است می تواند به تحقق نتیجه مطلوب کمک شایان توجهی کند و نتیجه مطلوب را سریع تر و بهتر در دسترس قرار دهد. در شرایط فعلی به نظر میرسد اقدامات دیوان کیفری بین المللی نتایج ملموس تر و قابل دسترس تری را داشته باشد اما نه الزاما به معنای بازداشت فوری و مجازات جانیان جنگی!
به نظر می رسد حوادث اخیر در برنامه کاری رییس جمهوری جدید ایران هم تاثیر بگذارد به ویژه جراحتی که برای سفیر ایران در این حادثه رخ دادهاست. برخی داخل ایران به تیم دیپلماتیک خرده میگیرند که به جای واکنش نشان دادن، موضوع را به نهادهای بینالمللی و دولت لبنان حواله کردهاند. به نظر شما ایران باید به صورت جداگانه واکنشی نشان بدهد؟
به نظر سیاست رسمی جمهوری اسلامی از سیاست اعلامی که متاسفانه غالبا هم تحت تاثیر هیجان و شور و البته غیر منطقی هم هست؛ مشی عقلائی و منطقی دارد. سیاستی که اخیرا وزیر محترم امور خارجه هم به آن اشاره کردند که اسراییل هرگز به هدف خود مبنی بر گسترش تنش دست نخواهد یافت این یعنی جمهوری اسلامی میداند که نباید در دام و بازی دشمن افتاده و همان کاری را انجام دهد که حریف میخواهد. طبیعی است ایران باید مراتب اعتراض رسمی خود را به مجامع بین المللی اعلام کند. ریئس جمهور باید به روشنی و شفاف نقض تعهدات بین المللی توسط اسراییل و حامیانش را مستند اعلام کند. مجروح شدن سفیر ایران هم از جمله مواردی است که حتما از مصادیق تجاوز به حقوق یک کشور محسوب میشود و به نظر هم میرسد که عمل اسراییل در مجروح کردن ایشان هم در راستای تمایلش به وارد کردن ایران به یک درگیری جدی و مستقیم باشد که در شرایط فعلی بیشترین نفع را برای اسراییل دارد. بهترین و مهمترین کاری که ریاست محترم جمهوری میتوانند انجام دهند ایجاد اطمینان خاطر به جامعه جهانی است که جمهوری اسلامی به دنبال افزایش تنش در منطقه و جهان نیست و برای این اطمینان باید موافقت کشورهای منطقه را برای پیمانهای امنیتی دوجانبه و چند جانبه جلب کنند که این موضوع با ظرفیت نهفته در نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد دور از دسترس نیست.
شما فکر می کنید در بهترین حالت خروجی مجمع عمومی سازمان ملل در مورد اسرائیل چه می تواند باشد؟ آیا راهی برای متوقف کردن این ماشین جنگی وجود دارد؟
بهترین و مهم ترین خروجی که تاکنون از مجمع عمومی سازمان متحد رخ داده است صدور چند قطع نامه از جمله قطع نامه أخیر که از اسراییل میخواهد ظرف ١٢ ماه از سرزمین های اشغالی عقب نشینی کند، هست. همانطور که تأکید کردم نباید انتظار داشته باشیم که نتیجه نهائی مذکور در قطع نامه به سرعت محقق شود اما همین اقدامات آثار قابل توجهی دارد که مهمترین آن از دست رفتن مشروعیت اقدامات اسراییل هست که موید آن تعداد کم مخالفین قطع نامه مجمع عمومی سازمان ملل است. البته باید منتظر ماند و موضع کشورهای عضو سازمان ملل متحد را در سخنرانی های مجمع شنید، آن موقع میتوان تصویر روشن تری را ارائه داد.