بهتازگی داستان سفر تیم ملی جوانان وزنهبرداری ایران به اسپانیا مطرح شده که فینفسه فرصت خوبی برای محکخوردن جوانان بود. به ظاهر ولی این فرصت از یک فضای ورزشی فاصله گرفته و تبدیل به فرصت خوبی برای یک سفر گروهی، پر از آدمهای بیربط به وزنهبرداری برای سفر به اسپانیا شده است.
ورزش ایران آبستن حواشی زیادی است. این گزارهای قابل تأیید است که با برشمردن اتفاقات حتی روزانه، میتوان برایش برهانهای مستدلی تراشید؛ از فوتبالش گرفته که پرهوادارترین و صدالبته پرخرجترین ورزش این روزهای ایران است، تا فدراسیون کمتر مورد توجهی مانند وزنهبرداری، هرکدام به طریقی درگیر حواشی هستند. گفتن و نوشتن از فوتبال امری تکراری شده و جالب آنکه مسئولان امر، خاصه افراد مرتبط با حوزه قضائی هم اسیر نوعی رخوت شدهاند؛ نه در همه امور، بلکه در زمینه رسیدگی به پرونده فساد در فوتبال. از آخرین وعده مسئولان برای معرفی متهمان و انتشار جرائم آنها در این پرونده الان ماهها میگذرد.
از این مورد گذشته، اما بهتازگی، اتفاقات رخداده در فدراسیون وزنهبرداری تبدیل به نقل محافل شده که این یکی آکنده از حسرت و افسوس است. افسوس از این بابت که بسیاری معتقد بودند با سپردن کار به دست ورزشیها و قهرمانهای گذشته، امور بهتر از سابق میشود؛ ولی در عمل چنین نشده است. بدون درنظرگرفتن نتایج بحثبرانگیز این رشته ورزشی در المپیک اخیر، بهتازگی داستان سفر تیم ملی جوانان وزنهبرداری ایران به اسپانیا مطرح شده که فینفسه فرصت خوبی برای محکخوردن جوانان بود. به ظاهر ولی این فرصت از یک فضای ورزشی فاصله گرفته و تبدیل به فرصت خوبی برای یک سفر گروهی، پر از آدمهای بیربط به وزنهبرداری برای سفر به اسپانیا شده است. هرچند همین ابتدای کار باید عنوان شود که با ورود نهادهای نظارتی، جلوی سفر و اعزام این افراد بیربط گرفته شده ولی پرسش اینجاست که چرا یک تورنمنت ورزشی، عطش سفر را نزد افراد بیربط دوچندان میکند تا با استفاده از نوعی «رانت» با دریافت ویزای یک کشور اروپایی، سفری خاطرهانگیز را برای خود و افراد خانواده و در سطحی دیگر، دوستان، فراهم کنند.
برای روشنترشدن بیشتر بحث کافی است به گزارشی که چند روز قبل ایسنا منتشر کرده رجوع کرد تا متوجه عمق فاجعه شد. در بخشی از این گزارش چنین آمده بود که «در لیست اعزامی وزنهبرداری که نام ۳۹ نفر برای دریافت ویزای اسپانیا در آن به چشم میخورد، علاوهبر رئیس و هر دو نایبرئیس، نام فرد دیگری نیز به عنوان سرپرست درج شده است و درحالیکه مینا عصفوری در کنار کوروش باقری، مربیان تیم دختران هستند، نام مریم ایلکا، نایبرئیس بانوان فدراسیون به عنوان مربی دختران آمده که فدراسیون وزنهبرداری در مورد صحتوسقم آن باید اظهارنظر کند. همچنین حضور دو نفر به عنوان کارشناس ورزشی در این فهرست به چه علت است؟ ضمن اینکه در این فهرست، همسر بهداد سلیمی با عنوان عجیب ماساژور تیم بانوان و فرزند او به عنوان همراه ذکر شده است. حضور نام یکی از دوستان مسئولان وزنهبرداری که اتفاقا در رشته دیگر صاحب سمت است در این فهرست جای تعجب دارد. هرچند گفته میشود او ایران است و به اسپانیا نرفته، اما برای او هم عنوان عجیب آنالیزور مردان درج شده است».
شاید بعد از مرور همین چند خط از این گزارش بتوان پی برد که مشکل اصلی کجاست. چرا باید همسر و فرزند یک قهرمان در فهرست اعزامی قرار بگیرد و چرا باید برای آنها سمتی تراشیده شود که اتفاقا صاحب آن نیستند. از سوی دیگر، اعزام یک خبرنگار با سمت آنالیزور تیم زنان یا رئیس انجمن کراسفیت به مسابقات وزنهبرداری چه پیامی میتواند برای مخاطبان مخابره کند؟ نباید فراموش کرد که اعزام افراد بیربط و تلاش برای اخذ ویزا برای ایندست افراد فقط معطوف به فدراسیون وزنهبرداری نمیشود. بزرگترین فدراسیونهای ورزشی ایران هم پیش از این چنین کردهاند و حتی در سطحی بالاتر در همین بازیهای المپیک پاریس هم دیده شد که مسئولان امر، زمینه سفر فردی کاملا بیربط به پاریس را فراهم کرده یا به تعدادی دیگر از همراهان اجازه دادهاند در زمان برگزاری بازیهای المپیک، پاریس را ترک کرده و به دیگر شهرها و کشورهای اروپایی بروند. حال اینکه چرا آنها مؤاخذه نمیشوند، از آندست ابهاماتی است که کمتر مسئولی شهامت پذیرفتن و پیگیریاش را دارد.
در مورد وزنهبرداری ولی آش به قدری شور شد که با ورود سریع نهادهای نظارتی از سفر افراد بیربط به اسپانیا جلوگیری شد. حتی گفته شد که نواب نصیرشلال، سرمربی تیم ملی بزرگسالان ایران، هم از این سفر بازمانده یا برحذر داشته شده است. امری که البته نصیرشلال را بر آن داشت تا در این مورد توضیحاتی بدهد؛ «من در مورد لیست ویزای اسپانیا باید بگویم این لیست مربوط به چهار ماه پیش است. آن زمان به دلیل اینکه قرار بود چند نفر از تیم بزرگسالان در ترکیب جوانان باشند، قرار بود من هم کنار بچهها باشم و عملکرد آنها را از نزدیک نظارهگر باشم، اما یکی دو ماه پیش با صحبتی که با رئیس فدراسیون داشتیم برنامه تغییر کرد و حضور من در اسپانیا منتفی شد. من هم هیچ اقدامی برای دریافت ویزای اسپانیا نکردم. خودم هم تمایلی به این سفر نداشتم. الان هم در اردوی تیم ملی بزرگسالان هستیم، حالا یا شیطنت برخی دوستان بوده یا اشتباهی صورت گرفته و اسم من در لیست نوشته شده است».
پشت شبکههای معاند پنهان نشوید
واکنشها به این ماجرا به قدری بُعد رسانهای گرفت که بسیاری منتظر واکنش فدراسیون وزنهبرداری به این اتفاقات شدند؛ خاصه آنکه شایعه شد حتی مانع از سفر سجاد انوشیروانی، رئیس فدراسیون وزنهبرداری، به اسپانیا شدند تا او نزد مسئولان امر، پاسخگوی این داستان عجیب باشد. فدراسیون وزنهبرداری ولی در اقدامی قابل انتظار، بهجای عذرخواهی با صدور بیانیهای ضمن آنکه سعی کرد پشت داستان نخنمای شبکههای معاند پنهان شود، تهدید به شکایت از افرادی کرد که در برملاشدن این فاجعه نقش داشتهاند. در بخشی از این بیانیه چنین آمده بود: «لیست منتشرشده به عنوان نفرات اعزامی به اسپانیا، لیست اولیهای بود که بیش از سه ماه پیش در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ از سوی فدراسیون وزنهبرداری به شورای برونمرزی ارسال شد و بعد از آن در چند مرحله این لیست دستخوش تغییراتی شد. بهطوریکه چهار نفر از لیست خارج شدند، چهار نفر با هزینه شخصی اقدام به گرفتن ویزا کردند و با هزینه خود به اسپانیا رفتند.... با وجود این متأسفانه بعضی افراد با سوءاستفاده از فضای رسانهای، طی روزهای گذشته اقدام به نشر اکاذیب و فراهمکردن خوراک خلاف واقع برای رسانههای معاند کردند که فدراسیون با جدیت مراحل شکایت از این افراد و رسانهها را پیگیری میکند و از حق خود در برخورد با سودجویان و حاشیهسازان کوتاه نخواهد آمد».
این توضیح علاوهبر آنکه برای مخاطبان ورزشی قانعکننده نبود، نتوانست مسئولان وزارت ورزش را هم راضی کند. بهطوریکه چند ساعت بعد خبر رسید دفتر امور مشترک فدراسیونهای ورزشی، ۱۹ نفر را از فهرست اعزامی جنجالی خط زده و فقط به ۲۰ نفر مجوز سفر به اسپانیا داده است. این مورد را احمد نامنی، مدیرکل دفتر امور مشترک فدراسیونهای ورزشی، تأیید کرد و گفت: «لیستی که فدراسیون وزنهبرداری برای اعزام به مسابقات اسپانیا ارائه کرد ۳۹ نفر بود که با بررسی شورای برونمرزی این لیست به ۲۰ نفر کاهش پیدا کرد و لیست نهایی تیم وزنهبرداری به مسابقات اسپانیا همان ۲۰ نفر است و کلیه همراهان از لیست خط خوردند. فهرستی که در فضای مجازی منتشر شد، لیست اولیه ارسالشده از سوی فدراسیون وزنهبرداری به شورای برونمرزی بود. در ارتباط با کسانی که به صورت همراه به اسپانیا رفتهاند آنها همراه تیم نبودند و با پرواز دیگری به این کشور رفتند و کلیه هزینههای همراهان براساس اعلام رئیس فدراسیون وزنهبرداری به صورت شخصی پرداخت شده است. ضمن اینکه هیچ فدراسیونی اجازه پرداختهای اینچنینی را ندارد».
از شما بعید است آقای رئیس
حتی اگر به صورت رسمی خبر از حذف تعداد درخور توجهی از افراد بیربط در فهرست اعزامی فدراسیون وزنهبرداری به اسپانیا هم منتشر شده باشد، باز ظاهرا مقاومت عجیبی در پذیرش این تخلف نزد مسئولان فدراسیون وزنهبرداری وجود دارد. نمونهاش را میتوان در بخشی از واکنشهای سجاد انوشیروانی نسبت به این حواشی دانست. او روز گذشته در صحبتهایی که مهر بازتابش داد چنین گفته بود: «متأسفانه حرکت ناجوانمردانهای انجام شد و لیست اولیه نفرات اعزامی به مسابقات جهانی اسپانیا منتشر شد. این لیست برای سه ماه قبل است. ما ابتدا لانگلیست تهیه میکنیم تا تعداد نفراتی که پیشبینی میکنیم برای اعزام نیاز است در کنار تیم باشد، با اسم افراد غیرمرتبط پر میکنیم، اما این نفرات هیچزمانی اعزام نمیشوند و حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد لیست اولیه ریزش میکند و درنهایت نفراتی که لازم است در کنار تیم و وزنهبرداران باشند به مسابقات اعزام خواهند شد».
اینجا عجیبترین توجیهات ممکن گفته شده است. انوشیروانی ابتدا به افرادی که بهدرستی چنین اخباری را مخابره و منعکس کردهاند تاخته و سپس در توجیهی باورنکردنی میگوید لانگلیست با اسم افراد غیرمرتبط پر میشود تا بعدا ریزش کند. واضح است که چنین موضوعی بهانهجویی است، وگرنه گنجاندن اسم همسر و فرزند اعضای فدراسیون وزنهبرداری در فهرست دریافت ویزای اسپانیا نمیتواند ارتباطی با این فرضیه داشته باشد. ابهام اصلی اینجاست که چرا باید عناوین مندرآوردی برای این افراد در نظر گرفته شود؟ از سوی دیگر، اگر قرار است لانگلیست همینطوری پر شود، چرا از اسامی خانواده وزنهبرداری اعم از مربیان و سایر ورزشکاران در این حوزه استفاده نمیشود؟ چه اصراری به گنجاندن دوستان در این فهرست اولیه است؟
فاجعه اصلی ولی جایی است که انوشیروانی میگوید این ماجرا ریشه در همه فدراسیونها دارد و فقط مربوط به ما نیست؛ «این موضوع هم فقط برای ما صدق نمیکنند، بلکه اگر لیست همه فدراسیونها مورد نظارت قرار بگیرد، لانگلیست با لیست نفرات اعزامی متفاوت خواهد بود. به هرحال هر اتفاق و حاشیه منفی که در فدراسیون وزنهبرداری رخ دهد، من باید پاسخگو باشم و بابت اتفاقاتی که در فدراسیون من رخ داده عذرخواهی میکنم و انشاءالله تلاش میکنیم در آینده دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم».
اینجاست که باید ابراز نگرانیها بیشتر و پیگیریها جدیتر شود. واقعیت این است که اگر این فهرست عجیبوغریب سر از رسانهها درنمیآورد، به احتمال بسیار زیاد همین افراد غیرمرتبط با فدراسیون وزنهبرداری راهی سفر اسپانیا میشدند و آب هم از آب تکان نمیخورد. شاید شبیه به کاری که بقیه فدراسیونها، بهزعم رئیس فدراسیون وزنهبرداری کردهاند و از آن جان سالم به در بردهاند. البته برای عجیبترشدن توجیهات رئیس فدراسیون وزنهبرداری همین بس که او بیانیه فدراسیون خودش را هم تکذیب کرده است.
همانطورکه در بالا گفته شد، فدراسیون وزنهبرداری گفته تعدادی با هزینه شخصی به این سفر رفتهاند ولی انوشیروانی میگوید هیچکسی با هزینه شخصی به اسپانیا نرفته است؛ «چه کسانی با هزینه شخصی اعزام شدند؟ تعداد ۲۰نفری که اعزام شدند و حتی ۲۹نفری که قبل از حذف شش وزنهبردار قرار بود اعزام شوند، همگی سمت مشخص داشتند و با شرح وظایف تعریفشده به رقابتها اعزام شدند. کاری خارج از عرف صورت نگرفته و هیچکسی هم با هزینه شخصی به مسابقهای اعزام نشده است». واقعیت این است که چنین امری تبدیل به رویهای خطرناک شده؛ اینکه نزدیک به چنین اعزامهایی افرادی غیرمرتبط از طریق فدراسیونهای مربوطه وارد گود شده و برای گرفتن ویزا اقدام میکنند. حتی اگر پذیرفته شود که آنها کاملا با هزینه شخصی به سفر میروند این پرسش کلیدی است که چه نیازی دارند تا از «رانت» موجود و سهمیهای که در اختیار فدراسیونها قرار دارد، استفاده کنند. به هر روی تخلف، تخلف است و قرار نیست نوع انجامدادنش برای عدهای مصونیت به همراه داشته باشد.