فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا
چو کحل بینش ما خاک آستان شماست
کجا رویم بفرما از این جناب کجا
مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
کجا همیرویای دل بدین شتاب کجا
بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
قرار و خواب ز حافظ طمع مدارای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
شرح لغت: معنی لغتی برای این غزل وجود ندارد.
۱- مصلحت طلبی و سود جویی فردی را کنار بگذار و مصممانه و بدون تردید وارد عمل شو و با توکل به خدا انجام بده که حتما پیروز میشوی.
۲- نشست و برخاست با شما لذت آور است، زیرا دلی پاک و قلبی مهربان و روحی با صفا داری و در مورد همه مردم خیرخواهانه فکر میکنی و از ریا و تزویر مردم رنج میبری. به شما توصیه میکنم توجهی به سخنان دیگران که حسود هستند، نکن بلکه با نزدیکترین فرد مشورت کن و آنگاه دست به اقدام بزن که شاهد موفقیت و پیروزی در چند قدمی شماست.
مصلحت کار انسان را جز خدا کسی نمیداند و گاهی نفع تو در آن اموری است که اتفاق میافتد نه آنچه که تو انتظارش را داری. بدان که هر صورت زیبایی، سیرت زیبا ندارد و گاهی پشت این زیباییهای ظاهری دامهایی نهفته است که انسان را اسیر خود میکند. هر کسی معنای عشق و محبت را نمیفهمد، پس در انتخاب مسیر زندگی خود تا آنجا که میتوانی دقت و حوصله به خرج بده، زیرا عجله در کارها جز پشیمانی سودی نخواهد داشت.