سیراک ملکنیان متولد سال ۱۳۱۰ (۱۹۳۰ ـ ۲۰۲۴) بود. پیج رسمی این هنرمند در فضای مجازی خبر درگذشتش را ساعتی قبل اعلام کرد.
به گزارش ایرنا، سیراک ملکنیان نقاش معاصر ایرانی ـ ارمنی بود که با تاکید بر خط و فرم، مناظر را به شیوه انتزاعی به نمایش گذاشته است.
پالتهای رنگی این هنرمند و تاکید او بر خط و فرم همواره مورد توجه قرار گرفته است.
طی سالها آثار او در نمایشگاههای انفرادی و گروهی بسیاری در ایران و کشورهای دیگر به نمایش گذاشته شده است؛ او در دههی ۵۰ برنده رتبهی نخست نمایشگاه بینالمللی هنر تهران و در سال ۱۳۳۸ برنده جایزه نخست دوسالانه پاریس شده بود.
او در تهران به دنیا آمد و سپس به واسطه شغل پدر به اراک رفت. از کودکی نقاشی را دوست داشت و در ۱۲ سالگی با حمایت پدرش، نزد یک مهاجر آسوری بنام الکس گورگیز که به نقاشی باسمهای میپرداخت به کار با رنگ روغن مشغول شد.
سیراک هم زمان با اتمام تحصیلات دوره ابتدایی به تهران بازگشت و راهی دبیرستان تمدن شد. او پس از اخذ دیپلم، عضو انجمن فرهنگی ارمنیان مترقی شد و بیش از ده سال به همراه سایر هنرمندان ارمنی به صورت جدی، نقاشی را دنبال کرد. وی از شاگردان مارکو گریگوریان بود و مدتی نیز به تشویق وی برای تحصیل هنر به ایتالیا رفت، اما آن را دامه نداد.
سیراک ملکنیان را یکی از بنیانگذاران هنر مدرن ایران مینامند، سیراک ملکنیان هنرمند نقاش باسابقه ایرانی که در کانادا زندگی میکرد.
سیراک ملکنیان در کردان و نزدیک تهران زاده شد. از هنرمندان ارمنی ایرنی تباری بود که همراه بسیاری از نقاشان و مجسمه سازان ارمنی نوگرا، موجب رونق بینالهای پنج گانه تهران شدند. همچنین، او و مارکو گریگوریان، از بنیانگذاران «گروه آزاد نقاشان و مجسمهسازان» بودند.
سیراک ملکنیان در طول فعالیت خود آثارش را در گالریها و موزههای برجسته به نمایش گذاشت. نفوذ او فراتر از کارهای خودش بود، زیرا او هنرمندان نوظهور را هدایت و در پروژههای فرهنگی مهمی شرکت میکرد.
سیراک ملکنیان به خاطر استعداد منحصر به فرد، اشتیاق و اثر ماندگاری که در دنیای هنر از خود به جا گذاشت، به یاد خواهد ماند. قرار است یادبودی در ماه اکتبر (مهر ماه) در تورنتو برای بزرگداشت میراث او برگزار شود.
ملکونیان از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ در تهران به صورت خصوصی به تدریس نقاشی مشغول بود. وی در سال ۱۳۶۰ به یونان و حدود یک سال بعد به کانادا مهاجرت کرد و در حال حاضر در تورنتو مشغول تدریس نقاشی است. در اولین سالهای مهاجرت، از او برای تدریس نقاشی در دانشگاه آلبرتای کانادا دعوت به عمل آمد، اما به دلیل مشکلات خانوادگی نتوانست به آنجا برود. سبک وی ویژه خود اوست که اگر چه مدرن، با خطوط ساده و خشک به نظر میرسد، ولی بسیار چشم نواز است و بیننده را به خود جذب میکند.