bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۶۵۹۳۶

«گل یا پوچ» و مهارت‌آموزی چهره به چهره

«گل یا پوچ» و مهارت‌آموزی چهره به چهره

نصراله حدادی درباره بازی گل یا پوچ گفت: افرادی که این بازی را انجام می‌دادند رفته رفته مهارتی را کسب می‌کردند که به واسطه آن گل را به صورت جادویی جابجا کرده و هنرشان را با حرکات خاص در این بازی نشان می‌دادند.

تاریخ انتشار: ۰۹:۰۶ - ۳۰ مرداد ۱۴۰۳

«گل یا پوچ» که به تازگی در قالب یک مسابقه با اجرای مهران مدیری پایش به شبکه نمایش خانگی باز شده، از بازی‌های قدیمی و پرخاطره‌ای است که قدمت زیادی دارد. استفاده از این بازی در قالب یک برنامه بهانه‌ای شد تا سراغ سبقه بازی‌های جامانده در تاریخ و ظرفیتی که برای پرداخت به آن‌ها در زمانه امروز وجود دارد، برویم و با نصراله حدادی (پژوهشگر و تهران‌شناس) در این باره صحبت کنیم.

به گزارش ایلنا، حدادی در خصوص باز شدن پای هنر و بازی‌ها قدیمی به جامعه بیان کرد: تا قبل از انقلاب مشروطه، چیزی با عنوان هنر و سرگرمی برای مردم وجود نداشت و هر چه بوده تنها برای اقویا، درباریان و اعلیحضرت همایونی بود. با انقلاب مشروطه بسیاری از هنر‌ها مردمی شدند و به کف خیابان‌ها آمدند، در دوره پهلوی اول هم تا حدی این اتفاق افتاده بود، مثل هنر نمایش و...

او افزود: به عنوان مثال ترنا بازی یکی از بازی‌هایی بود که در قهوه‌خانه‌ها رواج داشت. قصه این بازی، قصه مردی و نامردی بود و اگر هر شرکت‌کننده‌ای ترنا را طوری رد می‌کرد که به دست طرف مقابل نمی‌خورد، حرکت جوانمردانه‌ای به حساب می‌آمد، چون ناجوانمردانه این بازی می‌تواند حتی دست دیگری را بترکاند!

حدادی با تأکید به محدود بودن فضای تفریح برای خانم‌ها اضافه کرد، اصولاً محدودیت‌هایی برای خانم‌ها وجود داشت که البته باعث خلق آثار نمایشی جالبی در خانه‌ها می‌شد، مواردی که جواد انصافی در کتابی که پیرامون نمایشنامه‌های زنانه ایران نوشته هم به آن پرداخته است. در ادامه بازی‌هایی مثل گل یا پوچ، دوز‌بازی و... نیز با تمام محدودیت‌ها به جمع خانواده‌ها اضافه شد، اما باز هم اغلب به آقایان اختصاص داشت و در بیرون از خانه بازی می‌شد. همچنین بازی‌هایی مثل کمربندبازی، گانیه، یک پِی دوپِی، خرپلیس هم بودند که مخصوص پسربچه‌ها و جوانان بود.

این پژوهشگر درباره بازی گل یا پوچ و قوانین آن در گذشته گفت: در مورد گل یا پوچ نیز، این بازی جزو بازی‌های پرطرفداری بود که دقت در آن نقش زیادی داشت. در واقع افرادی که این بازی را انجام می‌دادند رفته رفته مهارتی را کسب می‌کردند که به واسطه آن گل را به صورت جادویی جابجا کرده و هنرشان را با حرکات خاص در این بازی نشان می‌دادند.

در این بازی محدودیت نفرات وجود نداشت و همه می‌توانستند در آن شرکت کنند، از سوی دیگر در یک خانواده وقتی مثلا گل به دست یک بچه می‌رسید، او احساس شخصیت می‌کرد و همه این‌ها از ویژگی‌های بازی گل یا پوچ است. در این بازی با افزایش تعداد، شرکت‌کننده‌ها می‌توانند به دودسته مثلا پنج نفره تبدیل شوند تا بازی هیجان بیشتری پیدا کند، چراکه احتمال گل، یک به ده شده و می‌تواند در دست هریک از پنج نفرگروه باشد. نکته جالب هم این است که، چون تعداد دست‌ها زیاد می‌شود، اعضای همان گروه، بعضا نمی‌دانند گل در دست کدام یک از همگروهی‌ها است.

او در پاسخ به اینکه چه برآوردی از احیای بازی‌های قدیمی و استفاده از آن در تولید برنامه‌‎های تلویزیونی دارد؟ عنوان کرد: بهره‌مندی از بازی‌های قدیمی و یادآوری آن‌ها به طور کلی اتفاق خوبی است، اما به نظرم با ساخت چنین برنامه‌هایی نمی‌شود استفاده مجدد از این بازی‌ها را به عنوان یک فرهنگ جا انداخت چرا که زمانه عوض شده و این بازی‌ها شاید برای خیلی از نسل‌های جدیدتر جذابیت نداشته باشد. اینکه شما با هیجان سراغ یک بازی بروید و آن را نمایش دهید، یک اتفاق قابل توجه است، اما جا انداختن فرهنگ استفاده از این بازی کار ساده‌ای نیست، با این حال پرداخت به بازی مثل گل یا پوچ از اتفاقات جالب توجهی محسوب می‌شود.

حدادی خاطرنشان کرد: در طول برنامه‌ها و تولیداتی که سراغ چنین فضایی می‌روند اگر به جنبه‌های جوانمردانه و وجوه مختلف بازی پرداخته شود، اتفاق خوبی رخ می‌دهد، مثل قدیم‌تر‌ها که حرفه‌ای‌های این بازی با تردستی طوری گل را جابجا می‌کردند که طرف مقابل به هیچ وجه متوجه نمی‌شد و این حرکات به تمرکز و دقت بالایی نیاز داشت، مثل همین برنامه که در طول آن برخی به طور حرفه‌ای با هم رقابت می‌کنند. همچنین اصولا بازی‌های قدیمی برپایه روابط انسانی هستند، مثل «گل یا پوچ» که همه چهره به چهره با یکدیگر بازی می‌کنند و از این منظر هم می‌توان از آن‌ها چیز‌های زیادی آموخت.

bato-adv
bato-adv
bato-adv