ناترازی برق، محلات تهران را با قطع مکرر برق مواجه کرده است. در برخی محلات تأمین برق شهری با مشکل مواجه شده است و خیابانهای شهر به خاموشی رسیده و چراغهای راهنمایی و رانندگی از کار افتادهاند.
مهدی عربصادق؛ ناترازی برق، محلات تهران را با قطع مکرر برق مواجه کرده است. در برخی محلات تأمین برق شهری با مشکل مواجه شده است و خیابانهای شهر به خاموشی رسیده و چراغهای راهنمایی و رانندگی از کار افتادهاند. این مسئله خارج از تحتالشعاع قراردادن رفاه شهروندان در تابستان گرم امسال و دشواری امور اداری و کاری، ترافیک سنگین در تهران را به دنبال داشته است. این مسئله در شرایطی است که به نظر میرسد دولت مسعود پزشکیان باید برای رفع ناترازی برق، اقدامات کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را در دستور کار خود قرار دهد، اما اقدامات کوتاهمدت و فوری برای کاهش بار سنگین ناترازی برق چه میتواند باشد؟
۱. رابطه صنعت، تولید، انرژی و اقتصاد را ارج نهد و با وزرای اقتصاد، نفت و صمت تعامل و تصمیمات یکپارچه را حاکم کنند.
۲. اهمیت تشکیل وزارت انرژی را دریابد و مسیر را برای حکمرانی یکپارچه انرژی و ارتقای منافع ملی حاکم کند.
۳. ناترازی برق را فقط در تولید نبیند و تولید را فقط در برق حرارتی نیابد و باید علاوه بر تقویت قابلیت اطمینان به بهبود تابآوری شبکه نیز بیندیشد، چنانکه حبس تولید در نتیجه ضعف شبکه مرتفع شود.
۴. آمایش سرزمینی را در برق و آب و گاز در رابطه مستقیم و هوشمند بداند و بخواهد که توزیع زیرساختهای انرژی را با تعامل نفت و صمت بر آن محور پیش ببرد.
۵. آبسازها، آباندوزها، آبیابها، آبراهها و آبخواهها را مشخص کند و با شناخت مناطق و ژئوفیزیک و به دور از سیاسیکاری مقامات سیاسی به سیاستگذاری آبی بپردازد و تسلیم فشارهای سیاسی و غیرکارشناسی مقامات سیاسی نشود و تعریفها و احداثها و بهرهبرداریها را منطبق با چارچوب مطالعاتی و افقهای پیشرو پیش ببرد.
۶. برنامهریزی کوتاهمدت، بلندمدت و میانمدت را منطبق بر نیاز کشور و چشماندازهای تعاملات بینالمللی ببیند و اهداف کمّی را معین و ماهانه به مردم و رسانهها گزارش دهد و سعی کند اهداف برنامه حکمرانی و دیپلماسی را جلوتر از برنامه توسعه تعیین کند.
۷. بر ژئوفیزیک کشور در حوزه آب و برق و گاز تسلط یابد و ادوات انتقال این سه عنصر را فقط برای انتقال نیابد و آن را شریان هوشمند حیاتی توسعه کشور بداند.
۸. رابطه لازم و ملزومی سوخت و برق و آب را استخراج کند و متغیرهای تعادلساز را بشناسد و تابع هدف دوگانه مبتنی بر تأمین لازمههای رشد اقتصادی در داخل و طراحی دیپلماسی انرژی امنیتساز و امنیتمحور طراحی کند و قیود آن را دقیق کند و متغیرها را درست بشناسد.
۹. قانون زمینهساز انرژی را حاکم بداند و از ارکان حاکمیتی و نهادهای موازی حقوق زیرساختساز را با جدیت و دقت مطالبه کند و لوایح بودجه و تحقق آن را را مصرانه و مجدانه منطبق بر برنامه توسعه مطالبه کند و توجه داشته باشد که برق یک کالای ارزشمند است و نه صرفا یک خدمت و باید بهای آن حداقل به میزان تمامشده پرداخت شود و قانون آزادسازی تعرفهها را برای مصارف مازاد الگوی مصرف پیگیری کند و عواید را خرج زیرساخت کند.
۱۰. سدهای تعارض منافع در این حوزه را شناسایی کند و این سدها را از سر راه بردارد و تعارضات آب و برق، و برق و گاز و نفت را با تدوین قانون حل کند.
۱۱. بر حقوق عام و خاص احترام بگذارد و معارضهای زمینی و هوایی و مالکیتی شریانهای انتقال آب و برق را بدون هزینه اجتماعی و فرصتسوزیها و خارج از رویکرد مبتنی بر انفعال و برعکس اقتدار حاکمیتی حلوفصل کند.
۱۲. با مردم صادق باشد و برای عبور از بحران ناترازی، مشارکت مردم را به میدان بطلبد و در زنجیره توزیع، نوع و میزان مصارف را بشناسد؛ اما برای حاکمیت چشم و مغز باشد و در انتقال نیازهای گلوگاهی، منافع بخشی و گروهی را در نظر نگیرد.
۱۳. توسعه را غالب بر مدیریت مصرف بداند و مدیریت مصرف را از سرکوب مصرف تمییز دهد؛ تفاوت CVR و کمفروشی را تمییز دهد؛ تفاوت کنترل فرکانس با دستپاچگی را بداند؛ دستپاچگی و احتیاط بیمورد و ظرفیتسوزیها را از دیسپاچینگ خارج کند.
۱۴. دیپلماسی انرژی را الزامآور و ضرورت امنیت ملی بداند و برای آن برنامه داشته باشد و با رینگ ولتاژی خیلی بالا همزمان با تقویت و کفایت در مانور داخلی ارتباط بینمرزی را قدرت ببخشد.
۱۵. تابآوری و قابلیت اطمینان و پشتوانهسازی در تأمین آب و برق را قربانی روزمرههای فاقد برنامه نکند و شبکه برق و آب را برای بحران طبیعی، جنگ و خروج بخشهایی از شبکه با قابلیت کارکرد جزیرهای آماده کند.
۱۶. برنامهریزی تولید توأم با کاستن هزینهها و در سایه تقویت شبکه انتقال و تبادل و زیرساختهای انرژی با برنامه منفک زمستان و تابستان را بشناسد، احترام کند و اجرا کند!
۱۷. برنامهریزی منطقهای و آبوهوایی در سایه برنامهریزی یکپارچه و سیستمی و کلان را بداند و نقشه راه اجرا را طراحی و الزام کند.
۱۸. انرژیهای نو و تجدیدپذیر را در برنامه راهبردی خود با رویکرد شناخت منطقهای اولویتبندی کند و با تعامل کریدورهای باد را صیانت و حفاظت کند و طول و عرضهای جغرافیایی پتانسیلهای تابشی را حریم امن و امنیت کشور بداند و آن را قدر بداند.
۱۹. سوختهای فسیلی و گاز را سرمایه وزارتخانه خود بداند و آن را ورودی بادآورده و رایگان نیروگاهی تلقی نکند و توسعه را توأم با بهبود راندمان و کاهش تلفات راهبری کند.
۲۰. بورس انرژی و فروش گواهی ظرفیت و قراردادهای دوجانبه را توسعه ببخشد و در ذیل آن بازار خاموشی ایجاد کند و عدم مصرف را از مشترکان خریداری کند.
۲۱. تأمین ۲۰ درصد نیاز مصرف سازمانها و ادارات دولتی را از محل انرژی تجدیدپذیر الزام کند.
۲۲. ایجاد ظرفیت نیروگاهی تجدیدپذیر را بر حرارتی ترجیح دهد و در حرارتی ارتقای واحدهای گازی را به سیکل ترکیبی اولویت دهد و نیروگاههای جدید را صرفا با کلاس F و H پیش ببرد.
۲۳. توپولوژی شبکه نیاز به تغییرات حیاتی دارد و اصلاح توپولوژی را با رویکرد افزایش تابآوری، کاهش تلفات و کاهش فاصله تولید و مصرف با توسعه هوشمند تولید پراکنده و تجدیدپذیر پیش ببرد.
۲۴. در جهت کاهش و تغییر بارهای پرمصرف برقی از لحاظ ارتقای تکنولوژی، بهینهسازی و افزایش ضریب بار روزانه و هفتگی و ماهانه برنامهریزی فعال و پویا داشته باشد و با سازمان نظام مهندسی ساختمان برای قانونگذاری در مواردی مثل اجبار کانالکشی کولر آبی نیز همگام و همراه باشد.
۲۵. فرصت مدیریت را جز برای خدمت توأمان به حال و بهبود آینده نبیند و برای رسیدن به امورات حال در خدمترسانی، از آینده هزینه نکند و گذشته را خوب بشناسد.