وحید محمود قره باغ؛ دگر بار یک میهن پرست در تاریخ محاکمه میشد و این بار به دست سیاست مداران انگلیس صورت میگرفت. سیاست پیشه گانی که خود از ادوارد یکم یا همان ادوارد پا دراز معروف دستور میگرفتند. در نهایت این میهن پرست در دادگاه مجرم شناخته شده و به مرگ محکوم شد.
با اینکه مرگ او با چوبه دار در نظر گرفته شده بود، ولی او اعدام به روش گیوتین را انتخاب کرد. به دنبال مرگ او، سر این آزادی خواه بر بلندای پل لندن قرار گرفت و بدنش را قطعه قطعه کرده و دستها و پاهایش را به چهارگوشه بریتانیا فرستادند. در حقیقت سیاست بریتانیا بر این بود که چنین برخوردهایی عبرتی برای سایر آزادی خواهان در ادامه تاریخ باشد. بله، این شخصیتی که خود را فدای کشور و ملتش کرد، ویلیام والاس بود.
او از شوالیهها و در واقع از ملاکان اسکاتلندی بود. معروفیت او زمانی بیشتر شد که به رهبری اسکاتلندیها در بحبوحه استقلال این کشور انتخاب شد. با اینکه دولت بریتانیا در محاکمه والاس، از او به عنوان پادشاه یاغیها اسم میبرد، ولی ویلیام والاس در تاریخ و فرهنگ اسکاتلند، یک میهنپرست و قهرمان ملی بوده و همچنان نیز هست.
شکل ۱. میهن پرستی به نام ویلیام والاس
گفتنی است شروع تمامی این اتفاقات به سالها قبل برمی گردد؛ زمانی که والاس برای اولین بار با سربازان انگلیسی درگیر شده و در جریان این واقعه دو نظامی انگلیسی به دست او کشته شدند. هر چند ریشه اختلاف و دشمنی والاس نسبت به انگلیسیها به سالها قبل بر میگشت؛ زمانی که آنها پدر و برادر او را کشته بودند و به دنبال آن کشته شدن نامزد والاس به دست انگلیسیها نفرت والاس را عمیقتر و افزونتر کرد. سیاست انگلیس در خصوص شکست این آزادمرد نیز در خور توجه است. در واقع انگلیس که قادر به دستگیری ویلیام والاس نبود، بار دیگر از حربههای دیرین خود بهره برد؛ به عبارتی از طریق گماشتههای خود به هدفش رسید.
یک شوالیه به نام ژان دو منته او را دستگیر و به اردوگاه سربازان انگلیسی در منطقهای نزدیک شهر گلاسکو منتقل کرد و این پایانی بر دلاوریهای این میهن پرست بود. هر چند سالها پیش اثری تحت عنوان شجاع دل در خصوص زندگی ویلیام والاس و به کارگردانی مل گیبسون ساخته شد، ولی تطابق چندانی با مستندات زندگی این شخصیت نداشت چرا که گیبسون از آثار متفاوتی الهام گرفته بود؛ ساختهای که خلق بی نظیر بوده و حتی برنده چندین جایزه اسکار نیز شد. در آخر اینکه میهن پرستان بسیاری در تاریخ با تمام هستی در مقابل بیگانگان ایستاده اند و در پایان نیز با جهانی از اندوه چهره در نقاب خاک کشیده اند.