November 25 2024 - دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳
- RSS
- |
- قیمت خودرو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها و آگهی ها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
فرارو- یک توله پلنگ بازیگوش لاشه یک ایمپالا را دو بار از بالای درخت به پایین انداخت، اما پلنگ مادر خیلی برقآسا پیش از آنکه به چنگ کفتارها بیفتد ایمپالا را به بالای درخت منتقل کرد.
به گزارش فرارو، پیدا کردن پلنگ در بوتهزارها همیشه لذت بخش است، اما میتواند مشکل باشد! بنابراین، هنگامی که پیتر و مهمانانش سه پلنگ را با هم در یک درخت پیدا کردند، خیلی هیجانزده شدند.
خانواده پلنگ همه در یک درخت بودند و از یک صید ایمپالا تغذیه میکردند. بوهای ناشی از کشتار نیز توجه ناخواسته کفتارها را به خود جلب کرد!
کفتارها برای درختنوردی طراحی نشده اند و تهدیدی برای حیوانات روی درختان نیستند. اما، اسکان دادن لاشه روی شاخه یک مهارت است و نگه داشتن آن روی درخت هنگام خوردن نیاز به تجربه دارد. کفتارها کاملاً از این موضوع آگاه هستند، بنابراین به امید اشتباه پلنگ منتظر میمانند.
وقتی کفتارها از دید مستقیم دور بودند، یکی از توله پلنگهای بی تجربه به اندازه کافی احساس راحتی کرد که دوباره شروع به خوردن کند. یک تکه خوب از ایمپالا قبلا خورده شده بود و لاشه را سبکتر کرده بود. با وزن کمتر و نسبت ناهموار، نگه داشتن لاشه در درخت حتی سختتر شد. تنها چیزی که لازم بود یک گاز نابجا از توله بود و ایمپالا لیز خورد.
سر ایمپالا در مسیر پایین بین دو شاخه فرو رفت، بنابراین از گردنش آویزان شد. پلنگ جوان هنوز گرسنه بود و بدون هیچ راهی واقعی برای بالا کشیدن ایمپالا، سعی کرد آن را در جایی که آویزان بود بخورد. آن موقع بود که به زمین افتاد.
صدای سقوط ایمپالا فورا کفتارها را جذب کرد که با دویدن از بوتهزار بیرون آمدند، اما واکنش پلنگ مادر خیلی سریع بود. تنها چند ثانیه پس از برخورد لاشه به زمین، پلنگ آنجا بود تا آن را بگیرد و قبل از اینکه کفتارها حتی به درخت برسند، او نیمه راه برگشته بود.
پلنگ با احتیاط غذا را در درخت گذاشت و دوباره شروع به خوردن کرد. فکر از دست دادن همه چیز ممکن است او را وادار کند که از غذا حداکثر استفاده را ببرد. کفتارها مغلوب شدند و یک بار دیگر ضررهای خود را کاهش دادند.
این بار پلنگ مادر بالاتر از پلنگ جوان بود و سر ایمپالا آویزان برای توله کنجکاو وسوسه انگیز بود. انگار یک اسباببازی است. به آن ضربه زد و لاشه دوباره روی زمین افتاد.
پلنگ مادر دوباره خیلی سریع پایین آمد و لاشه را گرفت و دوباره به بالای درخت پرید. این بار، او غذا را تا بالای درخت برد، جایی که شاخهها ضخیمتر بود و احتمال افتادن آن کمتر بود.