تحلیلگران در فضای مجازی و رسانهای بر این نظرند، ترکیب ترامپ ـ ونس برای ایران و برجام ابعاد و جلوههای خطرناکتری ایجاد میکند، اما آیا آنگونه که گفته و پیشبینی میشود، معرفی «جی دی ونس» بهعنوان معاون ریاستجمهوری ترامپ بر سیاستها و فشار حداکثری او شدت میبخشد؟
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور پیشین آمریکا و نامزد ریاستجمهوری حزب جمهوریخواه در انتخابات ۲۰۲۴، در نخستین روز مجمع ملی این حزب در میلواکی، سناتور «جیمز دیوید ونس» را بهعنوان گزینه معاونت خود انتخاب کرد.
به گزارش ایسنا، ونس، که بهزودی ۴۰ ساله میشود، سال ۲۰۲۳ و بدون داشتن سابقه فعالیت دولتی و صرفا با حمایت ترامپ، بهعنوان سناتور ایالت اوهایو انتخاب شد.
او پیش از ورود به دنیای سیاست در زمینه وکالت و فناوری فعالیت و از مخالفان ترامپ بود، اما در ۲ سال اخیر به حامی سرسخت او تبدیل شده است.
با توجه به سابقه کم حضور ونس در عرصه فعالیتهای سیاسی و حزبی و تغییرات و چرخشهای سیاسی-حزبی قابل توجهی که طی چهار، پنج سال گذشته در او رخ داده و او را از یک فرد مخالف ترامپ به طرفدار او تبدیل کرده است، بسیاری معتقدند پیوند ترامپ-ونس برای ایران خطرناک است؛ اما آیا این ترکیب آنگونه که گفته و تصور میشود است؟
در دوره قبل ریاستجمهوری دونالد ترامپ از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰، «مایک پنس» مسیحی انجیلی تندرو که نه تنها موافق حمله به عراق بود بلکه مخالف بستن گوانتانامو و موافق حمله رژیم صهیونیستی به پایگاههای اتمی ایران بود، در مقام معاون ریاست جمهوری قرار گرفت؛ به عبارتی پنس حتی در موضوعاتی تندروتر از ترامپ بود، اما تاثیرش در سیاستهای دوره ترامپ چقدر بود؟ حالا ونس جوان برخلاف پنس کهنهکار که به گفته بسیاری دست پروده ترامپ است چقدر میتواند تندروتر از ترامپ باشد و بر سیاست خارجی آن مسلط شود؟
شایان ذکر است که ونس بیشتر با جوامع کارگری آمریکا ارتباط فکری دارد و مسائلی که دنبال کرده و احتمالا در آینده دنبال خواهد کرد، مسائل مربوط به اقتصاد آمریکاست. بسیاری بر این نظر هستند که در صورت به قدرت رسیدن ترامپ و قرار گرفتن ونس در جایگاه معاون رئیس جمهور، او بیشتر تمرکزش بر بازسازی اقتصاد آمریکاست.
بسیاری از کارشناسان معتقدند حتی ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات دیگر آن سیاستهای تندروانه قبلی را در پیش نخواهد گرفت و محتاطانهتر اقدام میکند به ویژه در رابطه با حوزه اروپا، چین و روسیه؛ از این رو هیولا ساختن از ترامپ یا معاون معرفی شده او چندان با واقعیات صحنه بینالمللی و فضای داخلی آمریکا همخوانی ندارد.
دیدگاههای ونس درباره ایران به چند اظهارنظر کوتاه خلاصه میشود که طبیعتا نمیتوان آنها را معیاری برای بررسی دیدگاههای و نظرات او قرار داد. در عین حال برخی از اظهارات و دیدگاههای او در رابطه با ایران و موضوعات پیرامونی نشان میدهد که او در مورد ایران همان دیدگاه اکثریت جمهوریخواهان و ترامپ را دارد که موافق افزایش فشار حداکثری بر ایران هستند.
از نکات قابل توجه در رابطه با معاون ریاست جمهوری پیشنهاد شده از سوی ترامپ این است که او در عین حال که از خروج آمریکا از برجام حمایت و با احیای این توافق در دولت «جو بایدن «رئیسجمهور آمریکا مخالفت کرده، اما همزمان مخالف جدی جنگ با ایران بوده است، هر چند اخیرا اظهارنظر تندی درباره ایران داشت.
ونس بعد از حمله تلافیجویانه ایران به سرزمینهای اشغالی در واکنش به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، خواستار آرامش در منطقه شد که این نشان میدهد او موافق درگیری بیشتر در منطقه نیست. او در یک مصاحبه بعد از شروع جنگ در غزه در هفتم اکتبر، اعلام کرد که با تصویب مجوز جنگ با ایران مخالفت خواهد کرد.
از دیگر دیدگاههای او در رابطه با ایران، حمایت از اقدام تروریستی در ترور سردار سپهبد شهید «قاسم سلیمانی» فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران به دستور ترامپ بود. در همین حال، او مخالف هدف قرار دادن اهداف نظامی در داخل خاک ایران بوده و معتقد است که این اقدام به تشدید تنشها در منطقه منجر خواهد شد، با اینحال او اخیرا گفت که «اگر قرار است ایرانیها را بزنیم، باید محکم بزنیم».
به عبارتی، باید گفت دیدگاه ونس در رابطه با چگونگی مقابله آمریکا با ایران در منطقه و نیز در رابطه با برجام، مبتنی بر اقدامات محدود و حساب شده است به شکلی که دامنه این اقدامات دامنگیر آمریکا در منطقه و سایر نقاط جهان نشود.
از دیگر دیدگاههای ونس تاکید او بر اتحاد میان رژیم صهیونیستی و اعراب در منطقه است چرا که معتقد است با این کار در عمل فشار بر ایران در منطقه زیاد میشود.
با توجه به شرایط بینالمللی و موضوعاتی که روی میز رئیسجمهور آینده آمریکا قرار دارد، باید گفت که مهمترین پرونده آمریکا الان ایران نیست بلکه درگیری اوکراین و روسیه است که با توجه به نزدیکی ترامپ به «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه، باید دید ترامپ در صورت پیروزی چگونه میخواهد متحدان اروپایی خود را برای کنار کشیدن از این جنگ راضی کند. ونس نیز همسو با ترامپ معتقد است که باید جنگ را با مذاکره تمام کرد و همزمان به اروپا برای تامین امنیت خود فشار آورد.
برخی تحلیلگران معتقدند ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات ۲۰۲۴ برخلاف دوره قبل ریاستجمهوری خود، در رابطه با ایران با مماشات بیشتری اقدام خواهد کرد. به هر حال سیاست فشار حداکثری بر ایران کارساز نبود از این رو احتمالا او به سمت آسانگیری به ایران با هدف دستیابی به یک توافق جدید حرکت خواهد کرد. او در ۲ سال پایانی دولت خود در دوره قبل تلاش بسیاری انجام داد تا به نحوی مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا در بحث برجام شکل گیرد، اما به خاطر وجود مخالفتهای جدی در تیم سیاست خارجیاش در عمل این اتفاق رخ نداد.
یکی از خطاهای محاسباتی در رابطه با سیاست ترامپ در روابط خارجی و به ویژه در رابطه با ایران این است که فکر کنیم ترامپ همان سیاست گذشته را درباره ایران به کار خواهد گرفت یا به بزرگنمایی شخصیتهای اطراف او به ویژه ونس بپردازیم. نه شرایط منطقه و جهان شبیه به سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ است و نه ایران و آمریکا در شرایط مشابه آن زمان قرار دارند.
۲ موضوع جنگ اوکراین و روسیه و جنگ غزه حتی بر نگاه آمریکا نسبت به سیاست مقابله با چین و روسیه سایه خواهد انداخت. به علاوه احتمال اینکه ایران و آمریکا بازی جدیدی را برای حل مناقشه هستهای و رفع تحریمها شروع کنند، زیاد است. هم ترامپ برای مذاکره با ایران در این راستا آماده است هم رئیسجمهوری منتخب ایران در سیاستهای اعلامیاش نسبت به تعامل و مذاکره برای رفع تحریمها تاکید کرده است. «مسعود پزشکیان» نه تنها هیچ گزینهای را برای رفع تحریمها رد نکرده بلکه مقامات نزدیک به او صراحتا گفتهاند قادرند با ترامپ به توافق برسند.
ترامپ بارها مدعی شده اگر در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا «تقلب» نمیشد و او در کاخ سفید میماند، یکهفتهای با ایران توافق میکرد؛ ادعایی که البته دور از واقعیت بهنظر میرسد.
تحلیل و بررسی دیدگاههای ترامپ و معاون ریاست جمهوری او درباره ایران و برجام در حالی در فضای مجازی و رسانهها در حال انجام است که هنوز ترامپ ۲۰۲۴ به طور دقیق به بیان دیدگاهها و سیاست اعلامیاش درباره ایران نپرداخته و مشخص نیست چه برنامهای دارد. اما آنچه روشن است اینکه با توجه به شرایط بینالمللی و داخلی آمریکا و شخصیت ترامپ، نسبت به سال ۲۰۱۶ متعادلتر و واقعبینانهتر عمل خواهد کرد و معاون او هم قطعا همسو و همراه سیاستهای او خواهد بود.
از سویی باید گفت تکلیف برجام تا حد زیادی مشخص است، بسیاری از کارشناسان واقعبینانه معتقدند که برجام ۲۰۱۵ دیگر قابلیت احیا و اجرا ندارد و باید تغییرات اساسی در آن انجام داد که در آن صورت دیگر برجام نیست. برجام نه در دولت دوازدهم و سیزدهم ایران احیا شد و نه در دولت بایدن. از این رو اگر ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ به پیروزی برسد که خود از برجام یکجانبه خارج شده است، انتظار برای احیای این توافق دور به همان شکل سابق دور از ذهن است.
در هر حال ونس از ترامپ در قبال ایران و برجام خشنتر نیست؛ ترامپ کسی است که صدور ۲ فرمان ناهنجار به لحاظ بینالمللی و سیاسی را یعنی خروج از برجام و ترور فرمانده ارشد نظامی ایران را در کارنامه خود دارد و اگر رفتار تندی علیه ایران بخواهد شکل گیرد، قطعا توسط شخص ترامپ صورت میگیرد؛ بنابراین اثر وضعی ورود ونس به تیم انتخاباتی ترامپ چیز بیشتری اضافه نمیکند.
ونس نمیخواهد و نمیتواند به لحاظ قانونی حضور پررنگتری از رئیسجمهور آمریکا در سیاست خارجی داشته باشد. اولین بار است که او وارد کار دولتی به طور کلی و در این سطح بالا شده و در سیاست خارجی هیچ فعالیت خاصی نداشته است؛ از این رو انتظار نمیرود بر شدت سیاستهای ترامپ درباره ایران و برجام با حضورش بیفزاید.